روزنامه قدس در سال ۱۳۶۸ بعدازظهر و بین ساعتهای ۱۴ تا ۱۵ منتشر میشد. عموم کار فنی صبح صورت میگرفت، کارهای تدارکاتی تا ظهر انجام شده و در نهایت تا ساعت ۱۲ مجموعه مطالب در قالب زینکها در اختیار بخش چاپ قرار میگرفت.
روز سیزدهم خردادماه که حال حضرت امام(ره) رو به وخامت گذاشته بود، هر لحظه منتظر شنیدن خبر تلخی بودیم. کارکنان روزنامه قدس آن زمان همگی نسل اول انقلاب بودند و به حضرت امام(ره) عاشقانه عشق ورزیده، ارادت داشته و مرید او بودند.
شب سیزدهم اخباری از ارتحال حضرت امام(ره) منتشر شد اما باور نداشتیم و دوست هم نداشتیم که این خبر تلخ منتشر شده، بشنویم و بخوانیم. امیدوار بودیم که دعای ملت کارساز شده و ایشان شفا پیدا کند.
کشور در حالت بسیار تلخی به سر میبرد. همه در التهاب بودند تا اینکه این خبر قطعیت پیدا کرد و ساعت ۷ صبح از طریق رسانه ملی و توسط آقای حیاتی خبر ارتحال امام(ره) پخش شد. خبری بسیار تلخ و آزاردهنده که همه کلمه به کلمه آن را به خاطر داریم: «بسم الله الرحمن الرحیم. انالله و اناالیه راجعون. روح بلند رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) به ملکوت اعلا پیوست».
هنوز تیتر اخبار تمام نشده بود که صدای ناله و شیون همکاران از تمامی قسمتهای روزنامه به گوش رسید. روز بسیار بدی بود. ساختمان را اندوه، ماتم، اشک و هقهق همکاران فرا گرفته بود، گویی بزرگترین مصیبت تاریخ زندگی همه رخ داده باشد. به معنای واقعی ملت یتیم شده بود. داغ این مصیبت همه را آزرد. به یاد ندارم آن روزها کسی لبخند زده و یا نشانهای از شادی بر صورت یا حرکاتش داشته باشد.
با وجود اینکه کار روزنامه تعطیلیبردار نیست و نباید در روند آن هیچ وقفهای ایجاد شود اما حدود دو ساعت هیچ کسی قادر به فعالیت و انجام کارهای محوله نبود تا اینکه ضرورت کار، همکاران را واداشت تا به کار بپردازند. همکاران تمامی بخشها با چشمانی پراشک و دلی پر از اندوه کارهای مربوط به نشر روزنامه را تا ظهر انجام دادند. اعتقاد راسخ دارم که مرکب چاپ روزنامه آن روز آغشته به اشک و آه و ناله همکاران ما در روزنامه بود که با شدت و صادقانه به حضرت امام(ره) عشق میورزیدند.
نظر شما