اماکنمتبرکه طی تاریخ یکهزار و ۲۰۰ ساله خود شاهد حضور میلیونها و شاید میلیاردها زائری بوده است که از راههای دور و نزدیک به سوی حرم امام مهربانیها شتافتهاند و با زیارت مرقد مطهر او، غبار از دل برگرفتهاند. انعکاس این عمل معنوی و روحانی در همه اعصار و تمام آثاری که مربوط به تاریخ حرم مطهر یا بازدید جهانگردان از این مکان مقدس است، به چشم میآید. در شماره امروز رواق، میخواهم برایتان نمونههایی از این بازتاب را نقل کنم؛ روایاتی که نشان میدهد این آستانملکپاسبان، چه جایگاه بلندی در فکر و اندیشه بشری دارد و زیارت این مضجع شریف از چه درجه اهمیتی در میان همه انسانها صرفنظر از نوع مذهب، برخوردار است.
زیارت در اندیشه بزرگان جهان اسلام
اخبار مربوط به حس و حال زیارت حرم رضوی تنها در متون علما و نویسندگان شیعه به چشم نمیخورد. بسیاری از بزرگان اهلسنت درباره این موضوع دست به قلم بردهاند و از اظهار ارادت بزرگانشان شگفتزده شدهاند. «ابن حجر عسقلانی» در کتاب «تهذیبالتهذیب» به نقل از ابوبکر، محمد بن مؤمل مینویسد: «با پیشوای اهلحدیث، ابوبکر بن خزیمه و ابوعلی ثقفی و گروهی از استادانمان برای زیارت مرقد علی بن موسیالرضا به توس رفتیم، در حالی که آنان بسیار به زیارت مرقد ایشان میرفتند. در آنجا تواضع و احترام و تعظیم و تضرع خزیمه نسبت به آن بقعه همه ما را شگفتزده کرد». ابوحاتم، محمد بن حَبّان بُستی، محدث و فقیه شافعی مذهب در کتاب «الثقات» آورده است: «مردم به زیارت قبر [علی بن موسیالرضا(ع)] میروند. من فراوان آن را زیارت کردهام. وقتی در توس بودم هر مشکلی که به من وارد میشد به زیارت مرقد علی بن موسیالرضا – که درود خدا بر او و اجدادش باد – میرفتم و از خداوند حل آن را میخواستم و خداوند نیز دعایم را مستجاب میکرد و آن سختی از من برطرف میشد، این کار را به دفعات تجربه کردم و جواب گرفتم. خداوند ما را با محبت رسولخدا(ص) و اهلبیتش بمیراند». فضلالله روزبهان خُنجی از علمای اهلسنت که اتفاقاً با دولت صفویه در عداوت و دشمنی بود، در «مهماننامه بخارا» مینویسد: «آن مقام مبارک (حرم رضوی) تمامی اوقات مقرون به تلاوت کلام مجید است ... هرگز آن مرقد عالی از طاعت نیازمندان خالی نیست». بزرگان و مشاهیر دیگری از اهلسنت مانند ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی، امام محمد غزالی، منتجبالدین جوینی، سنایی غزنوی و ...، فضای معنوی زیارت و حس عجیبی را که هنگام دریافت این فیض به زائران میرسد، در آثار خود شرح داده و آن را ستودهاند.
شگفتانههای زیارت از منظر جهانگردان
تنها بزرگان مذاهب اسلامی هم نیستند که در آثار خود درباره عظمت و معنویت زیارت حرم امام رضا(ع) اظهار شگفتی کرده و تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند. از قرن شانزدهم میلادی به این سو کم نبودهاند جهانگردان اروپایی که هنگام گشت و گذار در سرزمین ایران، گذرشان به مشهد رضوی افتاده است و حس زیارت را به چشم دیدهاند. آرمین وامبری، خاورشناس مجارستانی که در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی به مشهد رسیده است، از کثرت زائران و حس زیارت آنها اظهار شگفتی میکند و مینویسد: «دهم نوامبر سال ۱۸۶۳ هرات را در معیت کاروان بزرگی که به مشهد میرفت، ترک کردم. کاروان شامل ۲ هزار نفر میشد که نیمی از آن هزارههای کابل بودند که با کس و کار خود، در عین فقر و مسکنت به زیارت امام شیعیان میرفتند. حس و حالی عجیب داشتند؛ آنگونه که مرا تحت تأثیر قرار داد». او که با لباس مبدل وارد حرم شده و حس و حال زائران را دیده است، میگوید: «همگی مشتاق به نظر میرسند و میخواهند به واسطه انجام اعمال و خواندن دعا، رحمت خداوند را برای خویش فراهم کنند. به نظر میرسد یک حس جاذبه تمام عیار در چنان لحظهای تمام نژادها و طبقات از ارباب گرفته تا نوکر – اعم از ساکنان محتاط آسیایمیانه، مردان زیرک اصفهانی و شیرازی، تُرکها یا بختیاریها و کُردها – را دربرمیگیرد. در انجام اعمال مذهبی هیچ کس در مقامی بسیار بالا یا بسیار پایین قرار نمیگیرد؛ پسران خانها، میرزاها و کشاورزان فقیر، آزادانه و بدون محدودیت در کنار هم قرار دارند؛ اینجا مقام و ثروت به کار کسی نمیآید. زائر بارگاه با خشوع فراوان وارد حرم میشود و این لحظات، واقعاً دیدنی و شگفتانگیز هستند». هنری دالمانی، جهانگرد فرانسوی که اواخر قرن نوزدهم میلادی به مشهد رسید و چندی پیش در همین صفحه، روایت انتقال سنگ از تپهسلام به مشهد را از زبان او نقل کردیم، درباره آغاز سفر زیارتی زائران حرم رضوی مینویسد: «خروج زائران از شهر با تشریفاتی معنوی صورت میگیرد و با عَلَم و کُتَل همراه است. کاروان زوار راهنمایی دارد که هر سال گروههای زائران را در چنین سفر معنوی هدایت میکند. این راهنما که چاووش نامیده میشود، در جلو زائران حرکت میکند و پرچمی سرخرنگ در دست دارد. او اشعار و زیارتنامههایی را که لازم است، برای زائران میخواند و حس غریب زائران هنگام این کار، وصفشدنی نیست». اما در میان بیشمار روایتی که از سوی جهانگردان اروپایی و غیرمسلمان درباره معنویت زیارت حرم رضوی و تأثیرگذاری شگرف آن نقل شده است، روایت «الا ماریا» بانویی که همراه «آنه ماری شوارتزنباخ» سوئیسی در سال ۱۹۳۹ م به ایران و شهر مشهد سفر کرد هم متأخرتر و هم جذابتر است. او می گوید:«به ندرت چنین متأثر میشدم. شک داشتم که هیچ یک از زیارتگاههای اروپا، چنین شور و سودای مذهبی را در انسان برانگیزاند».
نظر شما