تحولات منطقه

قدس آنلاین/هدی احمدی: زیارت بر خلاف مسافرت‌های معمول که سیر آفاقی است، سیر آفاقی و انفسی باهم است زیرا به دیدار بزرگی می‌رویم که باید یک تحول درونی هم در حد توان در خود ایجاد کنیم تا سنخیت و صلاحیت برای زیارت و نزد مزور حاضر شدن پیدا کنیم. لذا در زیارت امین‌الله می‌گوییم: اللهم اجعل نفسی مطمئنه بقدرک راضیه بقضائک...زیارت حضور زائر نزد مزور است. یعنی نوعی مسافرت و کوچ کردن است که با انگیزه دینی صورت می‌گیرد، به قصد تشرف در نزد خداوند و یا مشاهدی که مربوط به خداست مثل خانه کعبه، حرمین شریف ائمه معصومین(ع).

زیارت از بارزترین مصادیق تولی و تبری است/حضور قلبی بالاترین درجه زیارت
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

در آستانه 23 ذی‌القعده، روز زیارتی حضرت ثامن الحجج علی بن موسی‌الرضا(ع) و در گفت‌وگوی قدس آنلاین با حجت‌الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی، استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی مجمع عالی حکمت اسلامی، زیارت و اشکال متعالی آن را مورد واکاوی قرار دادیم.

دکتر آذربایجانی ابتدا و در پاسخ به این سوال که چه رابطه‌ای بین زیارت و شفاعت وجود دارد و آیا همه زائران مشمول شفاعت می‌شوند، می‌گوید: این بحث را از چند جهت می‌توان بررسی کرد. اول این که بر اساس منابع نقلی که صریح‌ترین آن در یکی از روایات امام رضا(ع) آمده «هر که به زیارت من بیاید، در سه موضع به دیدن او می روم؛ اول هنگام مرگ و عبور از پل صراط؛ دوم دادن نامه عمل به دست انسان و سوم عندالمیزان و زمان بررسی نامه اعمال انسان». هر سه مورد نشان دهنده این است که زیارت رابطه مستقیمی با شفاعت دارد. وقتی که امام رضا(ع) می‌فرماید، من در این سه موضع می‌آیم یعنی شفاعت. اما نکته دوم از جهت عقلی مطرح است که وقتی زائر به دیدار امام معصوم(ع) می‌رود این حق را ایجاد می‌کند که موجب می شود امام در صدد ادا کردن حق برآید و یکی از جاهایی که این حق ادا می‌شود شفاعت است.

او اضافه می‌کند: نکته دیگر این که زیارت بستگی به این دارد که در چه مرتبه‌ای و با چه میزان معرفت صورت گرفته باشد. در این صورت، شفاعت در مراتب قوی‌تری شامل حال انسان می‌شود. از یک جهت زیارت یکی از مصادیق بارز تولی یعنی دوستی با اهل بیت(ع) است که به صورت عملی و عینی با حرکت فرد به سوی امام که مشتاقانه نزد امام حاضر می‌شود زحمات ظاهری را بر خودش تحمیل می‌کند و این از توجه ولایتی به امام است. در مقابل تبری یعنی دوری جستن از دشمنان اهل بیت(ع) مطرح می‌شود و این که زائر امام(ع) را برای زیارت انتخاب کرده و این سفر خاص را بدون توجه به جاهای دیدنی دیگر در نظر گرفته که به صورت غیر مستقیم دلیل روشنی بر تبری است. زیرا به سوی دیگران نرفته اما به دیدن امام معصوم رفته است. از جهت دوم مفاهیم و معانی‌ای که ما در زیارت به عنوان زائر به امام معصوم می‌گوییم نیز مطرح است. مثلاً در زیارت جامعه یا زیارات دیگر با بیان این جملات که ما مطیع شما هستیم، فرامین شما را به گوش جان می‌سپاریم، دلیل بر دلالت جویی و برائت از دشمنان و لعن بر آنان نیز تبری جویی است.

استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تاکید می‌کند: زیارت حداقل‌ترین حرکت به عنوان قدردانی از زحمات ائمه(ع) است. به این معنی که آنها راه را برای رسیدن به خدا و معنویت باز کردند. در این صورت مشتاق آنها می‌شویم و خودمان را مدیون آنها می‌بینیم و به زیارت آنها می‌رویم. آنها در فرازی از زمان با همه سختی‌های اسارت، ظلم و ستم حکام جور و شهادت کنار آمدند تا راهی برای خداجویی ما باز کنند. در زیارت جامعه داریم که انتم الصراط الاقوم یعنی شما راه استوار هدایت هستید. ائمه(ع) شاهدان و الگوهای عینی و چراغ راه در این زمان هستند. پس اگر در مسیری حرکت کنیم و دچار اشتباه شویم، نور وجود آنها علامت راه است و به ما کمک می کند.

حجت‌الاسلام آذربایجانی در ادامه به رابطه زیارت و سلامت روانی انسان نیز اشاره کرده و توضیح می‌دهد: زیارت در سلامت روانی، بهداشت روانی و طول عمر انسان از چند جهت تأثیرگذار است. اول این که معمولاً افراد در زندگی مشکلاتی دارند که چه بسا به طرق عادی هم حل نشده یا نمی‌شود. این عقده‌ها بهداشت روانی انسان را به هم می‌زند اما وقتی که انسان به زیارت می‌رود به دلیل آن  فضای معنوی و ارتباط معنوی که به وجود می‌آید، امکان این را دارد که با امام معصوم(ع) صحبت کند و از مشکلات و سختی‌هایش بگوید و با استفاده از زیارت از حالت هیجانی که هنگام مشکلات برای انسان به وجود می‌آید به عنوان برون ریزی عاطفی استفاده کند. این غلبه عاطفی نوعی درمان است که به صورت طبیعی بدون نیاز به درمانگر در هنگام زیارت در انسان اتفاق می افتد. مشکلات فرو خورده در ضمن گریه کردن و حالات هیجانی تند از بین می روند و انسان به آرامش دل می‌رسد.

مدیر گروه فلسفه علوم انسانی مجمع عالی حکمت اسلامی یادآور می‌شود: نکته دوم اینکه زیارت رابطه‌ای مستقیم با تجدید ایمان و تقویت ایمان دارد که موجب می‌شود ظرفیت‌های روانی انسان افزایش پیدا کند. مثلاً اگر یک ظرف کوچک را با یک ظرف بزرگ مقایسه کنیم، ظرفیت‌های متفاوتی دارند. ایمان باعث می‌شود ظرفیت روح انسان بالا برود. در این شرایط تحمل مشکلات و سختی‌ها راحت‌تر است و انسان در اثر یک استرس ناگهانی، ناکامی، بیماری و یا فقدان عزیزان تعادل روحی‌اش را از دست نمی‌دهد و نکته آخر این که زیارت به انسان فرصتی می‌دهد که برای بازگشت به خویشتن، خلوت و فراغتی داشته باشد. گذشته‌اش را مرور کند، خطاهایش را بررسی کند. خطاها در زندگی مثل خارهایی هستند که روان انسان را محاصره و ادامه مسیر را سخت می‌کنند. اگر انسان به یک خودشناسی برسد، کم کم این خارها را از روان او پاک می‌کند و گذران زندگی برایش آسان می شود.

این پژوهشگر دینی در مورد مراتب زیارت هم اظهار می‌کند: زیارت به تعداد انسانها می‌تواند، مراتب متفاوت داشته باشد و انسانها در مراتب متفاوتی از زیارت ثمرات خاصی را خواهند دید. در یک تقسیم بندی کلی زیارت را به سه دسته تقسیم می‌کنیم. اول زیارت عام که انسان با بدنش به زیارت می‌رود. یعنی جسمش را از شهر و دیار خودش به کنار مرقد آن امام منتقل می‌کند که حداقل این زیارت، حضور فیزیکی است که آثار و برکات خاص خودش را دارد. مرتبه دوم که بالاتر از آن است، این که علاوه بر بدن،‌ اعضا و جوارح زائر هم باید در خدمت زیارت باشند و مراعات زیارت را داشته باشند. یعنی مسائلی را که می‌دانیم مورد نظر امام نیست انجام ندهیم. این مرتبه هم آثار و برکات زیادی دارد. مرتبه سوم که بالاترین درجه زیارت است این که انسان با قلب و دل به زیارت برود. کاری کند که جز دوست داشتن چیزی نباشد. البته این نیاز به تمرین و آمادگی بیشتر دارد. زائر باید سعی کند از زمان حرکت در دلش شوق زیارت امام باشد و مسائل دنیوی در درجات بعد، مطرح شود. در این صورت بالاترین مرتبه زیارت است و درجات و برکات خیلی زیادی خواهد داشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.