پس از هفتهها اما و اگر طیفهای مختلف جامعه و گروهها و احزاب سیاسی، سرانجام انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و حال رئیسجمهور منتخب میتواند تا چندی دیگر، زمام امور کشور را به دست بگیرد. هرچند در عرصه داخلی اولویتهای مختلفی پیش روی دولت قرار دارد که یادگار و حاصل مشکلات ساختاری کشور است؛ اما با توجه به شرایط منطقهای و بینالمللی، رویکرد سیاست خارجی دولت جدید نیز بسیار مهم و حائز اهمیت است.
در مقطع کنونی ایران در عرصه بینالمللی با دولت جدیدی در آمریکا مواجه است که میکوشد ضمن تلاش برای تداوم فشارها و تحریمهای ضد ایرانی دوران ریاستجمهوری ترامپ، برجام را نیز به نحوی احیا کند و به جمع کشورهای مانده در این توافق بینالمللی برگردد. از سوی دیگر در عرصه منطقهای نیز تنش و اختلاف نظر با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، حضور رژیم صهیونیستی در این منطقه و باز شدن باب مناسبات دیپلماتیک آن با برخی کشورهای عربی و خروج آمریکا از افغانستان و امکان ظهور دوباره طالبان، مهمترین چالشهای سیاست خارجی ایران در مقطع کنونی را شکل میدهند.
هر چند بنابر ادعای مقامات دیپلماتیک کشورمان، فرایند بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمهای کشور مراحل نهایی خود را طی میکند، اما سابقه کار با دولت آمریکا و کشورهای اروپایی نشان داده حتی دستیابی به توافق نیز به معنای پایان خصومتها و سنگاندازیهای طرف مقابل نخواهد بود و از این رو دولت سیزدهم نیز به احتمال زیاد با ابعادی از این پرونده مواجه خواهد بود و باید بکوشد از نظر حقوقی و سیاسی آمادگی لازم برای مواجهه با آن را داشته باشد. از سوی دیگر تعامل با روسیه و چین و استفاده از اختلاف و شکافهای موجود بین آنها و آمریکا برای پیشبرد منافع ملی نیز از دیگر اولویتهای کشور در عرصه بینالمللی خواهد بود.
در عرصه منطقهای نیز اولویت دولت جدید باید حل اختلاف با دولتهای عرب و مسلمان حوزه خلیج فارس باشد؛ دولت دوازدهم با ارائه «طرح صلح هرمز» و فرستادن پیامهای متعدد، تلاش کرد نگرش خصمانه دولتهای منطقه را تغییر و آنها را به سمت تشکیل یک سیستم امنیتی درونگرا فارغ از مداخلات قدرتهای بیگانه سوق دهد. روسیه نیز با ارائه طرحی به شورای امنیت گامهای مشابهی در همین زمینه برداشت؛ اما وابستگی دولتهای عرب حوزه خلیج فارس به آمریکا و البته باز شدن پای رژیم صهیونیستی به این منطقه راهبردی تاکنون مانع به نتیجه رسیدن تلاشها در این زمینه شده است. بنابراین گام نخست دولت سیزدهم باید تلاش برای رفع عوامل و موانع زیربنایی بهبود روابط ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باشد.
مذاکره با دولت افغانستان و طالبان و تلاش برای سوق دادن آنها به سمت یک حکومت چندحزبی که در آن، همه اقوام و گروههای سیاسی سهم متناسب خود را داشته باشند و بتوانند با توافق یکدیگر به سمت امنیت و ثبات افغانستان گام بردارند، از دیگر اولویتهای مهم دولت سیزدهم در عرصه سیاست منطقهای است. بیشک چنانکه پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی، سناریوی سقوط دولت رسمی و شکلگیری جنگ و آشوب و یا سناریوی حکومت مطلق طالبان در افغانستان اتفاق بیفتد، تهدیدهای امنیتی جدی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد میشود که ناامنی مرزها، به خطر افتادن جان دیپلماتها و شهروندان ایرانی ساکن در افغانستان و نیز افزایش دوباره موج مهاجران افغان به ایران، بخشی از آنها خواهند بود. بر این اساس دولت جدید ایران همان طور که شواهد نیز همین را نشان میدهد، باید بکوشد با رویکردی فراجناحی و دور از رقابتها و کشمکشهای سیاسی و گروهی که بیشترین آسیب را به تأمین منافع ملی میزند، نقشه راهی برای مقابله با چالشها و تهدیدهای بینالمللی و منطقهای طراحی و تدوین کند و برای برخورد کنشی با آنها آماده باشد. از سوی دیگر انتظار میرود کادر سیاست خارجی کشور همانطور که شخص آقای رئیسی تصریح کرده است، براساس اصل شایستهسالاری، تخصص، کارآمدی، تعهد افراد برای خدمت به کشور و تأمین منافع و امنیت ملی انتخاب شوند.
نظر شما