این شرایط سبب شده تا تهیهکنندگان چندان تمایلی به اکران سینمایی آثارشان نداشته باشند و ترجیح بدهند که فیلمشان در صف طولانی اکرانهای دوران پساکرونا بماند، اما سینماداران خواستار نمایش فیلمهایی با پیشبینی فروش بالا در چرخه اکران هستند، شاید اندکی از ضررهای عظیمشان را جبران کند. در شرایط فعلی فیلمهای کمدی و آثار برگزیده جشنواره فجر که اگر در روزهای غیرکرونایی روی پرده میرفتند، میتوانستند فروش خوبی در گیشه داشته باشند و حتی مدعی رکوردشکنی میزان فروش باشند، در بهترین شرایط زیر ۱.۵ میلیارد تومان فروختند. نکته قابل توجه در گیشه سینماهای کشورمان اینکه فیلم «احضار۳» که صدرنشین گیشه در سینماهای آمریکا شده، توانست رکورد فروش اکران سینماها را در چندین پردیس بزرگ کشورمان بشکند؛ عدهای دلیل این توفیق را عدم استقبال فیلمسازان داخلی نسبت به اکران فیلم هایشان روی پرده سینما توصیف کردند و برخی دیگر، استقبال مخاطب از تماشای فیلم خوب را علت پرفروش شدن آن دانستند. درباره وضعیت کنونی سینمای ایران و آینده آن در دوران پساکرونا با محمدمهدی حیدریان، رئیس سابق سازمان سینمایی، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس گروه سینمایی فرهنگستان هنر گفتوگو کردیم که میخوانید.
تعطیلی موقت سینماها در دوران کرونا سبب ریزش مخاطبان هنر هفتم شد، اما عدهای بر این باورند که کمبود فیلمهای خوب و جذاب، یکی از دلایل اصلی قهر مردم با سالنهای سینماست، نظر شما در این باره چیست؟
وقتی آمار فروش را طی چهار پنج سال اخیر بررسی کنیم، میبینیم که تا قبل از کرونا، استقبال از سینما به عنوان یک مکان برای باهم دیدن فیلم، رو به رشد بوده است. فیلمهایی که با مخاطب ارتباط برقرار میکند، مردم را سطحینگر قلمداد نمیکند، حرف جدی دارد و نگاهش به مخاطب جدی است، مردم را به سالنهای سینما میکشاند. به دلیل گرفتاریهای روزمره، مردم در اوقات فراغتشان به دنبال پاساژهای فراغتی میگردند تا هم یکدیگر را ببینند و هم اینکه فضایی برای بروز احساساتشان داشته باشند. از این منظر فعالیتهای فرهنگی میدانی چه در حوزه تئاتر و چه در حوزه سینما در سالهای پیش از کرونا، رونق خوبی یافته بود، اما بیمیلی مردم به نیازهای فرهنگی در دوران فراگیری کرونا دو علت دارد؛ نخست اینکه حفظ سلامتی برای همه اولویت دارد اما در همین وضعیت هم وقتی شرایط کمی کنترل میشد، فیلمهای خوب مردم را به سینماها میکشاند. ضمن اینکه تجربه تماشای فیلم و سریال در خانه رواج یافت و انتظار مخاطبان را از کیفیت فیلم و سریالهای داخلی بالا برد. بهنظرم اگر با این شرایط منفعلانه برخورد کنیم حتماً آسیب جدی خواهیم دید؛ چون مخاطب دوران پس از کرونا با مخاطب فیلمبین در دوران پیش از کرونا تفاوت پیدا کرده است. در دوره قبل از کرونا به دلیل تجربهای فیلمبینی مردم در خانه و تنوع آثار، سطح سلیقه بصری مردم ارتقا یافت؛ چون قدرت انتخابشان در بازار جهانی فیلم وسریال زیاد بود. در دوران پس از کرونا نیز نیاز با هم فیلم دیدن را داریم، اما اگر بنا باشد که همچون سالهای قبل از کرونا، مردم برای تماشای هر فیلمی با هر کیفیتی به سینما بیایند، چنین نیست. فیلمسازان ما باید محتوای خوب را در قالبهای حرفهای و تکنیکی بسازند؛ چون مردم در دوران کرونا، فیلمهای خوب دنیا را دیدهاند و سطح سلیقه و فهم بصریشان بالا رفته است. اگر در تولید آثار باکیفیت سینمایی در دوران پساکرونا سهل انگاری شود، استقبال مردم از سینما رفتن کم میشود؛ چون تعداد فیلمبینهای حرفهای بیشتر شده است و نیازشان از طریق پلتفرمها تأمین میشود؛ بنابراین برای اینکه سینما در سبد فرهنگی مردم باقی بماند، آثار تولیدی به لحاظ فرمی و محتوایی باید ارتقا یابد.
یعنی سینما باید برگ برنده و آورده خاصی داشته باشد تا مخاطب را به سالن بکشاند، در این بین فیلمهای وطنی چه مزیتی برای کشاندن مردم به سالنهای سینما دارند؟
فیلمهای وطنی در هر کشوری، مزیت منحصربهفردی دارند؛ مثلاً کشوری مانند چین که بزرگترین بازار سینمایی جهان را دارد و اکثر کشورهای صاحب سینما علاقه مندند که آثارشان در این بازار به نمایش درآورند، بالاترین آمار فروشش مربوط به فیلمهای هالیوودی نیست، بلکه فیلمهای چینی است و اینطور نیست که سیاستهای تحدیدی سبب این ماجرا شده باشد. استقبال از فیلمهای وطنی دو دلیل دارد؛ اول اینکه فیلمهای وطنی و ملی، روایتگر موضوعاتی هستند که بیننده با آن همذات پنداری بیشتری میکند؛ یعنی فیلمی که روی پرده میرود برایش آشناست، این آشناپنداری عامل جذابیت است. دلیل دوم اینکه کشورهای مدعی سینما، تکنیک روز دنیا را به دست گرفته اند و محتوای وطنی را در قالبهای روز دنیا میسازند. ما دارای منبع غنی و ارزشمندی در حوزه محتوا هستیم. مسئله دیگر هم به تلاش و درایت فیلمسازان و مدیران سینمایی برمیگردد و اگر موضوعات وطنی را با تراز تکنیکی و فناوری روز دنیا نسازیم به سرعت حذف میشویم.
ساخت فیلم با تراز تکنیکی روز دنیا در شرایط ورشکستگی سینمای ما، موجب تولید پرهزینه آثار نمیشود؟
این نگاه که چون بازگشت سرمایه نداریم، پس فیلمهای ارزان بسازیم ممکن است سبب ایجاد یک دور باطل شود و چون فیلمهای ارزان میسازیم پس نمیتوانیم رقابت کنیم و مجبوریم فیلمهای ارزانتر بسازیم. همینطور پیش برویم فیلمهایمان شبیه نمایشنامه رادیویی میشود؛ یعنی دو نفر در اتاق دربسته توی آپارتمان روبهروی هم مینشینند و با هم حرف میزنند، اگر داستان جذابی بگویند به عنوان یک نمایشنامه رادیویی قوی میتوان به آن نگاه کرد. اگر میخواهیم صنعت سینما داشته باشیم باید این دور باطل را بشکنیم. در این دو سال کرونا، یک موقعیت طلایی داشتیم که از دست رفته است. این موقعیت طلایی را اگر نادیده بگیریم، خسارتمان بیشتر میشود. در دوساله گذشته، تمام سالنهای سینمایی دنیا در وضعیت نیمهتعطیل قرار داشتند، اما یک موقعیت طلایی را برای صنعت فیلمسازی به وجود آورد؛ فیلمسازان بزرگ دنیا با وجود اینکه فیلمهای پرهزینهای ساختند، اما آثارشان را به شبکه نمایش خانگی بردند. کرونا، بازار جهانی را متصل بههم کرد و دایره کاربران و تولیدات را وسعت داد. سینمای ما هم باید سهم خودش را از این بازار جهانی بگیرد. اگر با الفبا و بیان تصویری بتوانیم حرف بزنیم مخاطب ما دیگر ۸۰ میلیون نفر نیست، بلکه ۸میلیارد نفر بالقوه است.
در بازار جهانی به دلیل رعایت نشدن قانونی کپی رایت در کشورمان، حتی فیلمهای داخلی خودمان هم امنیت پخش آنلاین ندارند؟
این نکته بسیار مهمی است. مجلس باید نسبت به این ماجرا اقدام کند. یکی از بهترین فضاها برای تبلیغ فرهنگ ایرانی اسلامی، فضای مجازی است. مجلس باید تکلیف خودش را با قانون کپی رایت مشخص کند. اگر نتوانیم شرایط طبیعی تولید قابل رقابت در بازار آزاد را ایجاد کنیم، نمی توانیم حیات فرهنگی داشته باشیم. لازمه این امر پایبندی به قانون کپیرایت است. اولین مطالبه باید از سوی صنف تهیه کنندگان باشد؛ چون بحث سرمایه شان است و باید این مطالبه را از مجلس داشته باشند.
عدهای از تهیهکنندگان چنان در فروش شکست خوردهاند که گمان میرود اصلاً به بازگشت سرمایهشان احساس نیاز نمیکنند؟
دلیلش این است که ورودیهای مالی در سینما قانونمند نیست. سبد ما، یک سبد نسبتاً بسته نیست و سرمایههای نامعلومی وارد سینما میشود. ما خیلی تلاش کردیم که سازمانهای حرفهای تولید کننده را تشکیل دهیم نه دکانهای کوچک فیلمسازی با سرمایههای اندک را. سازمانهایی که تولید حرفهای داشته باشند؛ یعنی ۲۰ تهیه کننده حرفهای داشته باشیم نه ۴۰۰ تهیه کنندهای که بخش عمدهای از آنها فقط پول وسرمایه دارند. وجود سازمانهای حرفهای به تولیدات حرفهای منتج میشود. الان اوضاع بلبشویی در نظارت روی تولیدات پلتفرمها داریم در حالیکه اگر سازمانهای حرفهای تولیدی وجود داشته باشد و تهیهکنندگان دیگر سهامدار آن سازمانها در تولید آثار باشند، دلشان برای پولشان میسوزد؛ زیرا منافع مشترک پیدا میکنند، نه منافع شخصی. ساختار حرفهای در بخش خصوصی از لوازم حیات طبیعی تولید آثار بصری است.
آیا این سازمانها، تهیه کنندگی سینما را انحصاری نمیکند؟
خیر، در واقع چند سازمان و تولید کننده حرفهای وجود داشته باشند و بقیه سهامدار آن سازمان باشند. در وضعیت فعلی آدمهای غیرحرفهای با یارانه و رانت وارد این عرصه میشوند و بهخاطر برنگشتن سرمایه، متضرر نمی شوند، ولی سازمانهای خصوصی با ورودی و خروجی مشخص پول، سعی میکنند آثاری که احتمال شکست در گیشه دارند را نسازند. اگر سازمانها از سطح استانداردی افت کنند، ناچار به خروج هستند؛ چون برای ماندن در بازار رقابتی باید آثار باکیفیت بسازند. ضمن اینکه نیاز بازار به محصول فرهنگی زیاد است و هرچه فیلم تولید کنیم کم است، به همین دلیل این بازار انحصاری نمیشود.
آینده سینما را در دوران پساکرونا چطور پیشبینی میکنید؟
بهنظرم اگر به این موضوع توجه نکنیم که مردم صاحب تجربه جدیدی از سلیقه تماشای فیلم و سریال در دروان کرونا شده اند، با افت و خیزهای جدی در آینده مواجه خواهیم شد. در چند سال گذشته صاحبان بلوکهای بزرگ تجاری، بخشی از مجموعهشان را تبدیل به سینما میکردند و وقتی سینماها تعطیل شدند، آن مجتمعهای تجاری هم متضرر شدند. اگر به رشد سطح سلیقه بصری مردم توجه نکنیم، صاحبان سینماهای مجتمعهای تجاری، این سالنها را به دیگر واحدهای تجاری تغییر کاربری میدهند. اگر خودمان را در این شرایط زود پیدا نکنیم، میبازیم. باید درهای بازار محدود داخلی را به روی بازارهای جهانی باز کنیم تا بتوانم موفق شویم. باید فیلمسازان داخلی ما به ویژه تهیهکنندگان شرایطشان را برای شرایط پساکرونا بررسی کنند. تا الان که تهیهکنندگان هیچ جلسهای در این باره با هم نگذاشتهاند؛ چون احساس ضرورت و نیاز نمی کنند. کمیسیون فرهنگی مجلس و سازمان سینمایی باید پاسخ بدهند که وضعیت سینماها پس از کرونا چه خواهد شد و اصلاً نیاز به سینما داریم یا نه؟! مجلس باید تکلیف پایبندی به قانون کپی رایت و نظام صنفی سینما را مشخص کند، همانطور که نظام مهندسی و نظام پزشکی روی اعضای این اصناف نظارت میکنند، یک نظام سینمایی غیردولتی هم باید برای نظارت بر سینماگران وجود داشته باشد.
نظر شما