۲۶ تیر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۱
کد خبر: 761358

«فوتبال مثل زندگی است. زندگی پر از شکست و جدایی است و من خیلی به مرگ فکر می‌کنم»اینها کلماتی است که تمام دیروز از قول مردی که حالا ناباورانه در میان ما نیست نقل شد و در فضای مجازی چرخید. اینها حقیقت‌های مردی است که در تمام سال‌های زندگی‌اش عاشقانه فوتبال را دوست داشت  و از جزئی ترین اتفاقات آن هم چشم نپوشید.او جز اولین نویسنده‌هایی بود که جامعه شناسی را با فوتبال به هم  آمیخت و با کتاب‌هایش ادبیاتی جدید به فوتبال بی‌دایه ما افزود.

۶۵ سالگی حتماً زمان خوبی برای کوچ دکتر صدر نبود، اما طعم تلخ این جدایی را به حساب زمان‌بندی مورد علاقه‌اش می‌گذاریم؛ هر کسی فوتبالی باشد حتماً می‌ماند تا لذت تماشای نبرد فرانسه و سوئیس و فینال ایتالیا و انگلیس را در یورو بچشد و بعد از جایش بلند شود. به خصوص که به ایتالیا هم علاقه‌ای قدیمی داشته باشد و حتی جلد اولین کتاب فوتبالی‌اش را هم به عکسی تیمی با لباس‌های گل آلود از ایتالیایی‌ها که دست در گردن هم مغموم ایستاده‌اند تزیین کند. در تمام این سال‌ها که با هم در ارتباط بودیم این شانس را داشتم که چندین فوتبال خارجی و ایرانی را با هم ببینیم و من هر بار حیرت زده از عشق او به ذات فوتبال لذتی مشترک را در او دیدم که از تماشای گل کریستال پالاس به وستهام و گل‌های بارسلونا و رئال در الکلاسیکو می‌برد. برای دکتر صدر فوتبال حتی بین دارایی و عقاب در لیگ باشگاه‌های تهران در دهه ۶۰ همان اهمیت را داشت که فینال چمپیونزلیگ داشت. همین هم بود که عاشق تیم عقاب بود و هیچ گاه به استقلال و پرسپولیس دل نبست و شجاعانه به نقد اسطوره‌های پوشالی آنها اقدام کرد. شاید او را بتوان اولین نفری دانست که مفصل در نشریه تماشاگران در دهه ۷۰ به نقد علی پروین پرداخت و در مطلبی با تیتر« مردی که می‌خواست سلطان باشد» خط بطلانی بر باورهای سینه چاکان ستاره سرخ‌ها در آن روزگاران برو بیای پروین کشید. بعدها هم خیلی از ستاره‌های کاغذی فوتبال از تیغ تیز قلم او در امان نماندند و چون اتفاقا فوتبال را به شکلی حرفه‌ای بازی نکرده بود وام دار کسی نبود که مدح و ثنای بیهوده بگوید. برای او فوتبال مسئله‌ای ورای مرگ و زندگی بود. چیزی شبیه هویت فردی یا ملی. یک بار در جریان یک مصاحبه گفت «شما می‌توانید محل زندگی، شغل و حتی همسر خود را تغییر دهید، اما نمی‌توانید تیم مورد علاقه خود را عوض کنید»

امروز که دکتر صدر در سکانس پایانی فیلم ۶۵ ساله اش تسلیم سرطان لعنتی شده چندین کتاب از جمله کتاب روزی روزگاری فوتبال، تو در قاهره خواهی مرد، پسری روی سکوها، از حشمت مهاجرانی تا الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو، یونایتد نفرین شده، درآمدی بر تاریخ سیاسی سینمای ایران، سیصد و بیست و پنج بر جای مانده که مهر تاییدی هستند بر عمر پربار این روزنامه نگار و نویسنده قابل که جهانی تازه از فوتبال و سینما را به روی ما گشود.رفتن غافلگیر کننده او به مانند هدر رفتن پنالتی در فینال جام جهانی توسط ستاره محبوب مان آواری از حیرت و اندوه را برای مان برجا گذاشت. همان قدر جانکاه و همان قدر غم آلود

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.