قدس آنلاین: ذبح قربانی جهت تقرب پروردگار از زمان آدم ابوالبشر- علیهالسلام- شروع شد، وقتی که دو فرزندش هابیل و قابیل به ترتیب یک قوچ و مقداری گندم را به عنوان قربانی به بارگاه خداوندی تقدیم کردند، به دستور و روال آن زمان صاعقهای از آسمان قربانی هابیل را سوزاند که این علامت قبولی بود و قربانی قابیل به حال خود باقی ماند.
در قرآن مجید این واقعه تاریخی چنین آمده است: «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین، و داستان دو فرزند آدم را به حقّ بر آنها بخوان: هنگامی که هر کدام، کاری برای تقرّب (به پروردگار) انجام دادند؛ امّا از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد؛ (برادری که عملش مردود شده بود، به برادر دیگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم کشت!» (برادر دیگر) گفت: «(من چه گناهی دارم؟ زیرا) خدا، تنها از پرهیزگاران می پذیرد.
قربان به معنای چیزی است که باعث تقرب به پروردگار میشود، پس لازمه قربانی تقوای قلب و طهارت نفس است. خداوند متعال میفرماید: «لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی مِنْکُم، نه گوشتها و نه خونهای آنها، هرگز به خدا نمی رسد. آنچه به او میرسد، تقوا و پرهیزگاری شماست.
اصولاً خدا نیازی به گوشت قربانی ندارد، او نه جسم است و نه نیازمند، او وجودی است کامل و بیانتها از هر جهت؛ بلکه آنچه به خدا میرسد، تقوا و پرهیزگاری و پاکی اعمال شما بندگان است.
به تعبیر دیگر: هدف آن است که شما با پیمودن مدارج تقوا در مسیر یک انسان کامل قرار گیرید و روز به روز به خدا نزدیکتر شوید، همه عبادات کلاسهای تربیت است. قربانی به انسان، درس ایثار و فداکاری و گذشت و آمادگی برای شهادت در راه خدا میدهد. این تعبیر که خون آنها نیز به خدا نمیرسد، با اینکه خون قابل استفاده نیست، ظاهراً اشاره به اعمال زشت اعراب جاهلی است که هرگاه حیوانی را قربانی می کردند، خون آن را بر سر بتها و گاه بر در و دیوار کعبه می پاشیدند و بعضی از مسلمانان ناآگاه بیمیل نبودند که در این برنامه خرافی از آنها تبعیت کنند، آیه فوق نازل شد و آنها را نهی کرد.
متأسفانه هنوز این رسم جاهلی در بعضی از مناطق وجود دارد که هرگاه به خاطر ساختن خانه ای قربانی میکنند، خون آن را بر سقف و دیوار آن خانه میپاشند و حتی در ساختمان بعضی از مساجد نیز این عمل زشت و خرافی را که مایه آلودگی مسجد است، انجام میدهند که باید مسلمانان با آن مبارزه کنند.
ابیبصیر از امام صادق ـ علیهالسلام ـ درباره علت قربانی کردن، پرسید ایشان فرمودند: «إِنَّهُ یُغْفَرُ لِصَاحِبِهَا عِنْدَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا عَلَی الْأَرْضِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ یَتَّقِیهِ بِالْغَیْب، همانا قربانی گناهان صاحبش را میریزد، هنگامی که اولین قطره خونش بر زمین میریزد، همانا خداوند از غیب میداند، چه کسی تقوا را رعایت میکند.
مبارزه با نفس
قربانی کردن نمادی از قطع دلبستگی و جلوهای از ایثار مال در راه محبوب واقعی است و انجام قربانی موجب قطع علقههای روحی و مالی است. قربانی حیوان اشاره به قربانی و ذبح حیوانیت انسان دارد؛ یعنی به انسان میآموزد که باید برای رسیدن به کمال انسانی، نفس حیوانی خویش را در همینجا بکشد و قصد کند که دنبال هوا و هوس نفس نرود در واقع، قربانی درسی است که حضرت ابراهیم - علیهالسلام- به امر خداوند برای انسانها به یادگار گذاشت. ابراهیم - علیهالسلام - وقتی به ذبح اسماعیل مأمور شد، بدون هیچ تردیدی به جانب خداوند رفت و از پیروی هوا و هوس پرهیز نمود و جگرگوشه خودش را برای تقدیم به خداوند، آماده قربانی کرد.
امام سجاد - علیهالسلام- به «شبلی» میفرماید: «فَعِنْدَ مَا ذَبَحْتَ هَدْیَکَ نَوَیْتَ أَنَّکَ ذَبَحْتَ حَنْجَرَةَ الطَّمَعِ بِمَا تَمَسَّکْتَ بِهِ مِنْ حَقِیقَةِ الْوَرَعِ وَ أَنَّکَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ إِبْرَاهِیمَ (ع) بِذَبْحِ وَلَدِهِ وَ ثَمَرَةِ فُؤَادِهِ وَ رَیْحَانِ قَلْبِهِ وَ حَاجَّهُ؛ آیا هنگام قربانی، نیت کردی که حنجره طمع را ذبح میکنی؟ و آیا نیت کردی که با این عمل از سنّت ابراهیم ـ علیهالسلام ـ پیروی کنی که پسرش و میوه قلبش و گُل سرسبدش را برای خداوند قربانی نمود؟» او گفت: نه. امام سجاد - علیهالسلام- فرمود: «پس تو قربانی نکردهای. امام صادق- علیهالسلام- نیز میفرماید: «وَ اذْبَحْ حَنْجَرَةَ الْهَوَی وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبِیحَة، به هنگام کشتن قربانی، گلوی هوای نفس و حنجره خواهشهای بیجای دل و طمع را ببر! و به حیات آنها خاتمه بده تا از هر زبان و فتنه در امان باشی» باز در آن کوش که قربان کنی هرچه کنی کوش که با جان کنی
اطعام و توجه به مستمندان
یکی دیگر از درسهای تربیتی قربانی دادن، توجه به اطعام و سیر کردن مستمندان است. قرآن مجید صراحت دارد بر اینکه، گوشت قربانی برای طعام فقرا و مساکین است: «فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ، از گوشت آنها بخورید و مستمندان قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید» فرق میان «قانع» و «معتر» این است که «قانع» به کسی می گویند که اگر چیزی به او بدهند قناعت میکند و راضی و خشنود می شود و اعتراض و ایراد و خشمی ندارد؛ اما «معتر» کسی است که به سراغ تو میآید و سؤال و تقاضا می کند و ای بسا به آنچه می دهی راضی نشود و اعتراض کند. مقدم داشتن «قانع» بر «معتر» نشانه این است که آن دسته از محرومانی که عفیف النفس و خویشتن دارند باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
خداوند متعال در جای دیگر میفرماید: «وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلی ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَةِ الْأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرو در ایّام معیّنی نام خدا را، بر چهارپایانی که به آنان داده است، (به هنگام قربانی کردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخورید و بینوای فقیر را نیز اطعام نمایید. رسول خدا - صلی الله علیه وآله – میفرمایند: «إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ هَذَا الْأَضْحَی لِتَتَّسِعَ مَسَاکِینُکُمْ مِنَ اللَّحْمِ فَأَطْعِمُوهُمْ، قربانی را خدا برای آن گذاشت تا توسعهای بر فقرا در گوشت باشد، پس به فقرا از آن بخورانید. امام باقر – علیهالسلام- نیز میفرمایند: «إِنَّ الله عَزَّ وَجَلَّ یُحِبُّ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِرَاقَةَ الدِّمَاءِ؛ خداوند عزوجل طعام دادن و قربانی کردن را دوست دارد»
همچنین از امام صادق – علیهالسلام- درباره گوشت قربانی پرسیده شد، ایشان فرمودند: «وَ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ أَبُو جَعْفَرٍ – علیهما السلام- یَتَصَدَّقَانِ بِثُلُثٍ عَلَی جِیرَانِهِمْ وَ بِثُلُثٍ عَلَی السُّؤَّالِ وَ بِثُلُثٍ یُمْسِکَانِهِ لِأَهْلِ الْبَیْت؛ و همیشه علی بن الحسین و ابو جعفر - علیهما السّلام- ثلث قربانی را صدقه همسایگان و ثلث دیگر را صدقه سائلان میساختند و ثلث سوم را برای خانواده نگاه میداشتند.
توکل
آخرین توصیه و درس تربیتی که از این عمل اسلامی قربانی میآموزیم، درس توکل است. امّ سلمه نزد رسول خدا - صلی الله علیه وآله - آمد و گفت: یا رسول اللّه! عید أضحی فرا میرسد و من بهای قربانی ندارم؛ پس آیا اجازه دارم قرض بگیرم و قربانی کنم؟ حضرت فرمود: «اسْتَقْرِضِی وَ ضَحِّی فَإِنَّهُ دَیْنٌ مَقْضِیٌّ؛ قرض بگیر و قربانی کن؛ زیرا آن قرضی ادا شدنی است. این نشان میدهد که با توکل به خدا فرد قرض بگیرد و قربانی را انجام دهد. در روایت دیگری امیرالمومنین علی- علیهالسلام- میفرمایند: «لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِی الْأُضْحِیةِ لَاسْتَدَانُوا وَ ضَحَّوْا إِنَّهُ لَیغْفَرُ لِصَاحِبِ الْأُضْحِیةِ عِنْدَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا، اگر مردم میدانستند چه پاداشی در قربانی کردن وجود دارد قرض میگرفتند و قربانی میکردند؛ زیرا صاحب قربانی با اولین قطرهای که از خون آن میریزد، بخشیده میشود.
انتهای پیام/
نظر شما