تحولات لبنان و فلسطین

از گذشته مناقشات متعدد و قابل توجهی میان گروه موسوم به طالبان و جمهوری اسلامی وجود داشته است. از ترور دیپلماتهای ایرانی در مزار شریف گرفته تا ماجرای بامیان و کشتار شیعیان هزاره، از ناامنی در مناطق مختلف خراسان بزرگ در دهه ۷۰ تا کوچ عظیم مهاجران افغانستانی به کشورمان در موج دوم مهاجرت، همهوهمه تحت تأثیر فعالیت طالبان در افغانستان رقم خورده است.

اعتقادات داعش منحرف است/مسئله منطقه‌ای، مذهبی، قومی و زبانی برای ما مطرح نیست‌/قانون اساسی فعلی با فشار غربی‌ها درست شده است

اما پس از ۲۰ سال فشار و حملات بی‌امان ناتو و همزمان با خروج آمریکا از افغانستان، این روزها، طالبان بار دیگر به قوه قاهره و غالبه در همسایه شرقی تبدیل شده است. هرچند طالبان این‌بار تفاوت‌هایی کرده است؛ دم از تغییر می‌زند و می‌گوید تجربه گذشته سبب شده رفتارش متعادل‌تر شود، به جمهوری اسلامی ایران پالس مثبت می‌فرستد و تلاش می‌کند نوک حملاتش را متوجه آمریکا کند، سودای تدوین قانون اساسی دارد و از برقراری پارلمان در حکومت خود سخن می‌گوید. اما از آن‌طرف سابقه این گروه به‌نحوی است که کمتر کسی این سخنان را آن هم از پشت صفحات توییتر یا فیس‌بوک و یا در نهایت از لابه‌لای بیانیه‌ها و اعلامیه‌های سخنگوهایش باور می‌کند. بنابراین ناخودآگاه تمایل رسانه‌ها برای گفت‌وگوی مستقیم با رهبران این گروه و اطلاع از مواضع آن‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود. با همین هدف تلاش کردیم در حاشیه سفر هیئت مذاکره‌کننده طالبان به ایران با یکی از رهبران گروه گفت‌وگو کنیم. ملاخیرالله خیرخواه در ایام حکومت طالبان مدتی والی هرات و سپس وزیر امور داخله افغانستان بوده و پس از سقوط هم مثل برخی دیگر از سران و رهبران گروه، از گوانتانامو سر در آورده است. اکنون او به یکی از رهبران اصلی طالبان و از اعضای ثابت هیئت‌های گفت‌وگوی این گروه تبدیل شده است. ساعتی با او به‌گفت‌وگو نشسته‌ایم و از او صریح، درباره ادعاها و مواضع مختلف طالبان و ابهامات متعدد درباره این گروه پرسیده‌ایم. آنچه ملاخیرالله خیرخواه در این گفت وگو مطرح کرده، اگرچه تلاشی است برای نشان دادن چهره‌ای مسالمت‌آمیز از طالبان جدید، اما اینکه این مواضع، عملی خواهد شد یا نه،  موضوعی است که باید در آینده منتظر آن باشیم. در ادامه بخشی از این گفت‌وگوی چالشی را مطالعه خواهید کرد. متن کامل مصاحبه با همین عنوان در قدس آنلاین بارگذاری شده است.

* طالبان چه نسبتی باداعش دارد؟ گفته میشود در برخی مناطق افغانستان مثل بدخشان داعش وجود دارد. حتی ترکیه اعلام کرده تعداد قابل توجهی از معارضین سوریه را به افغانستان منتقل کرده است. موضع شما در قبال این اخبار چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی رسوله الکریم. درمورد داعش قبلاً توضیح داده‌ایم که امارت اسلامی در مواجهه با آن‌ها شهید زیاد داده است. بین داعش و امارت اسلامی خیلی تفاوت است؛ نظریه، سلیقه و عقیده‌ای که داعش دارد در هیچ گروه افغانی مشاهده نشده است. الحمدلله ما می‌توانیم بگوییم که اعتقاد داعشی در امارت اسلامی وجود ندارد. اینکه مال و جان مسلمان را برای خود روا و حلال می‌دانند! عقاید ما برای همه روشن است و در طول ۲۰ سال جهاد در مناطق مختلف افغانستان مردم شاهد رفتار، اعتقادات و تعامل امارت اسلامی به‌صورت واضح بوده‌اند. درباره داعشی‌هایی هم که گفته می‌شود در افغانستان هستند باید راه‌حلی پیدا کنیم که برگردند. ما در توافق گفته‌ایم که اجازه نمی‌دهیم کشور ما، امنیت دیگران را با خطر مواجه کند. آن‌ها را تشویق می‌کنیم تا برگردند. اگر هم می‌خواهند به‌عنوان مهاجر قانونی در کشور بمانند، باید طبق قوانین مهاجرت رفتار کنند.

* ولی در طول ۶ ماه گذشته طالبان، حملهای علیه داعش نداشته است.

در کجا بجنگیم؟ آن‌ها در جای مشخصی مرکزیت ندارند. داعش وکسانی که عقاید داعشی دارند کم‌وزیاد در کنار دولت هستند. ما تاکنون آن‌ها را محاصره کرده‌ایم و ضعیف شده‌اند. دیگر نمی‌توانند به جنگ ادامه دهند. اما اداره فعلی کابل [دولت افغانستان] آن‌ها را به پایتخت برده و معلوم نیست در کدام میهمان‌خانه یا در جای دیگر مستقر شده‌اند. اگر می‌دانستیم که در شرق افغانستان مرکزیت دارند یا در غرب آن یا هرجای دیگر با آن‌ها می‌جنگیدیم و منطقه را ازلوث وجودشان پاک‌سازی می‌کردیم.

* اختلافات اصلی طالبان با داعش چیست؟

اعتقادات آن‌ها منحرف است. شریعت اسلامی به ما مجوز نمی‌دهد که به‌چنین اعتقاداتی معتقد باشیم. آن‌ها اعتقاد دارند اگر مسلمانی با آن‌ها هم‌عقیده نباشد، مسلمان نیست و مال و جان او برایشان حلال است! نعوذبالله هیچ‌گاه در افغانستان چنین عقیده و نظریه‌ای وجود نداشته است. اینکه اگر مسلمانی با آن‌ها نباشد مسلمان نیست، ما این اعتقادات را هیچ‌گاه نمی‌توانیم قبول کنیم.

* در یکی از فیلمهایی که در فضای مجازی منتشر شده است میبینیم با اینکه تعدادی از اعضای ارتش خود را تسلیم کردهاند، اما طالبان آنها را به گلوله میبندند.

گهگاهی این نوع اخبار و فیلم‌ها را ما هم در مطبوعات و فضای مجازی می‌بینیم. انتشار این نوع اخبار و محصولات رسانه‌ای کار دشمنان شکست‌خورده‌ای است که توان و مقاومت رویارویی را از دست داده‌اند. بسیاری از این محتواها مربوط به دیگر کشورها و یا از زمان‌های خیلی پیش امارت اسلامی است. اما حالا رفتار امارت اسلامی اینچنین نیست. ما سلاح نیروهایی که به مجاهدین تسلیم می‌شوند را تحویل می‌گیریم و کرایه راه به آن‌ها می‌دهیم تا به مواطن خود برگردند. کارمندان دولتی را باردیگر به‌کار می‌گیریم و زخمی‌ها را مداوا می‌کنیم. این برخورد را هیچ‌کس نمی‌تواند کتمان کند چه درخارج و چه در داخل افغانستان. این روش برخورد ما مورد تأیید و ستایش قرار گرفته است. این نوع تبلیغات منفی برعلیه مجاهدان ما کار استخبارات [نیروهای اطلاعاتی] دولت کابل است و کاملاً غیر واقعی است.

* ولی اشخاصی که در فیلم هستند الله اکبر میگویند و هم معلوم است که طالبان هستند.

چه کسی ثابت کرده که آنان از طالبان هستند؟ احتمال دارد فیلم مال خیلی پیش از این باشد. شاید کسانی دیگر باشند که شبیه طالبان رفتار می‌کنند زیرا طالبان که لباس و یونیفورم مخصوص ندارند. شاید کسانی برای بدنام کردن طالبان این عمل را مرتکب شده باشند.

* یک فیلم دیگر هم از منطقه شیرین تگاب ولایت فاریاب پخش شده که یک نفر با بلندگو حرفهای بسیار ترسناکی میگوید: مثلاً کتابچه پخش شده است که درآن گفته شده هیچ زنی حق ندارد بدون محرم بیرون بیاید و حرفهای دیگری که مخاطب را یاد داعش میاندازد.

امارت اسلامی تاکنون قوانین خاصی را مشخص و اعلام نکرده است. هنوز سیاست و دیدگاه خود را در مورد این مسائل بیان نکرده است. ولی این موضوع را به‌تمامی مجاهدان اعلام کرده که نسبت به آن‌ها که تسلیم می‌شوند برخورد خوب داشته باشند. حتی به آن‌ها دستور داده شده در دادگاه‌ها فعلاً شکایت‌های شخصی را بررسی نکنید تا حکومت تشکیل شود. درآینده ان‌شاءالله قوانینی وضع می‌شود که منطبق با اصول اسلامی و فرهنگ و رسوم مردم خواهد بود.

* زبان رسمی طالبان چه خواهد بود و زبان فارسی چه جایگاهی دارد؟

افغانستان می‌تواند دو زبان رسمی داشته باشد. در افغانستان دو زبان رسمی داریم؛ پشتو و فارسی که البته ما به آن می‌گویم «دری». ما نمی‌خواهیم این وضعیت را تغییر بدهیم. صریحاً بگویم قائل به اختلافات درون مذهبی و زبانی نیستیم و از سوی مجاهدان ما هیچ‌کس، به‌خاطر مسائل مذهبی و زبانی و قومی مورد آزار و اذیت قرار گرفته نشده است. اگر در زمان جنگ هم اشتباهی صورت گرفته باشد، عمدی نبوده است. اجازه بدهید کمی از این بحث هم بالاتر بروم. اینکه برخی تقسیم‌بندی می‌کنند و می‌گویند این فارسی است! این پشتون است! این ازبک است! این تاجیک است و این هزاره است، از نظر ما کاملاً بی‌معنی است. ما همه افغان هستیم. اگر کسی از من سؤال کند شما چه‌قومی هستی؟ می‌گویم من افغان هستم.

* این بحث خیلی خوبی است. تاریخ نزدیک افغانستان نشان میدهد همیشه پشتونها حاکم بودهاند. در دوران پادشاهی در دوران کمونیستها و همینطور در دوره پیشین طالبان. از بین خود پشتونها هم درانیها اکثریت بودهاند و غلجاییها اقلیت. در حکومت آینده نحوه مشارکت اقوام به چه شکل خواهد بود؟

همین فرماندهان و بزرگان ما را نگاه کنید همه‌شان از یک قوم و قبیله نیستند. مثلاً مرحوم ملاعمر از یک قبیله بسیار مشهور در قندهار بود. اگر مسئله ما بحث قبیله و قومی بود باید پسر او امیر امارت اسلامی می‌شد و همین‌طور شهید ملا منصور از یک قوم دیگر بود و همچنان امیر فعلی، جناب مولوی هیبت‌الله از یک قبیله دیگر است. مسئله قومی‌، مذهبی و زبانی برای ما مطرح نیست. آنچه برای ما مهم است، تطبیق با شریعت اسلام است؛ ملت مسلمان ما هم برای همین شریعت اسلام در مقابل روس‌ها و آمریکایی‌ها جهاد کردند.

* جناب مولوی شما شخصاً چه کسانی را کافر و مشرک میدانید و نگاهتان به شیعه چگونه است؟

هرکسی که کلمه ( لا اله الا الله) را بگوید و نماز بخواند ما به‌هیچ عنوانی به‌خود اجازه نمی‌دهیم به آن‌ها کافر بگوییم و روی همین موضوع ما با داعش جنگیدیم. چراکه داعش آنان را کافر دانسته و کشتن آنان را حلال و روا می‌دانستند.

* در دو دهه اخیر ارتباط طالبان با عربستان سعودی به چه شکل بوده است؟

تا جایی که بنده اطلاع دارم خیلی کم است. از زمانی که امارت اسلامی سقوط کرد و آمریکا به افغانستان آمد و افغانستان را اشغال کرد، دیگر مثل سابق ارتباط نداریم و شما از تعداد سفرهای ما به عربستان سعودی می‌توانید حدس بزنید که ارتباط ما مثل سابق با عربستان زیاد نیست.

* ما ۲۰سال پیش شاهد کشتار مردم در بامیان مزار شریف بودهایم، قصه آنها از چه قرار است؟ طالبان برای جلوگیری از تکرار چنین حوادث خونینی چه خواهد کرد؟

متأسفانه واقعه مزارشریف در اثنای جنگ به‌وجود آمده بود. برخی این نوع فتنه‌ها را به‌وجود می‌آورند. مردم باید این نوع شایعات را باور نکنند و از آن دوری کنند. باید با گفت‌وگو و تفاهم مسائل و مشکلات را حل و فصل کرد. شما می‌دانید که مجاهدین امارت اسلامی به مناطق شیعه وارد نشده‌اند، فقط برای اینکه سوءتفاهم به‌وجود نیاید. تا زمانی که بین امارت اسلامی و شیعیان گفت‌وگو جریان داشته باشد به عقیده من دامن زدن به‌چنین اختلافات و تحریک احساسات مردم ان‌شاءالله بی‌فایده است. مردم نباید به تحریک دیگران توجه کنند. حوادثی هم که در بامیان رخ داد بر اثر این تحریکات بود. تا زمانی که رأی به صلح با امارت اسلامی را پیش بگیرند، چنین حوادثی اتفاق نمی‌افتد. یک چیزی به شما بگویم، تاکنون تمام مناطقی که در قندهار و مناطق پشتون‌ها بوده، سقوط کرده و تصرف شده ولی مجاهدین در مناطق شیعیان ورود نکرده‌اند. در بدخشان مسائل حل شده است و علت عدم ورود ما انتظار برای ایجاد تفاهم از راه گفت‌وگو است.

* درحکومت طالبان آیا اذان شیعه از منارههای مساجد پخش خواهد شد؟

پیش از امارت اسلامی هم ما به مساجد شیعیان رفته‌ایم و صحبت کرده‌ایم و روابط بسیار دوستانه و اسلامی باهم داشتیم.ما احوال شخصیه شیعیان را قبول داریم و همین‌طور که هستند باشند. آن‌ها هم جزو افغانستان هستند و من با قاطعیت اعلام می‌کنم مسئله منطقه‌ای، مذهبی، قومی و زبانی برای ما مطرح نیست‌.

* همین حالا که طالبان درحال پیشروی هستند اگر مناطق شیعه تسلیم طالبان شوند توسط خودشان اداره خواهد شد؟ درآینده سیاست شما چگونه است؟

اگر ما دولتی مرکزی داشته باشیم، اداره مناطق را به کسانی که مردم منطقه تشخیص دهند و تأیید کنند خواهیم سپرد. تا مورد تأیید و پذیرش مردم باشند. آن‌ها که عملکرد مثبتی دارند می‌توانند باقی بمانند، اما کسانی که کارهای تخریبی کنند به آن‌ها اجازه فعالیت داده نمی‌شود و به‌منطقه‌ای دیگر فرستاده می‌شوند. ما در گذشته و تاریخ افغانستان دیده‌ایم حکومت‌هایی که متکی به خارجی‌ها بوده‌اند و جایگاهی بین مردم نداشته‌اند، شکست خورده‌اند.

* مذاکره شما با آمریکا به چه شکلی بود. ماجرای معاملات پشتپرده با آمریکا چیست؟ وعدههایی که به آمریکا داده شده و منافع آمریکا چه میشود؟

در تاریخ افغانستان اگر مراجعه کنید مشاهده می‌کنید خارجی‌ها هیچ‌گاه نتوانسته‌اند در افغانستان دوام بیاورند. بهترین مثالش آمدن انگلیس‌ها و روس‌ها به افغانستان است. اگر کسی به خانه دیگری وارد شود صاحبخانه تا زنده است با بیگانه می‌جنگد. ما در مورد افغانستان توافق کرده‌ایم و امارت اسلامی افغانستان این را واضح گفته است باید تمام نیروهای خارجی از افغانستان خارج شوند. حتی افرادی را که آمریکا برای حفاظت از سفارتش پیشنهاد کرده بود هم ما نپذیرفتیم. اگر امارت اسلامی افغانستان تشکیل شود، حفاظت سفارت و دیپلمات آن‌ها به‌عهده ماست. هیچ توافق پنهانی در کار نبوده و نیست. آن‌ها هم پذیرفته‌اند که جز دیپلمات‌هایشان همه باید از افغانستان خارج شوند. این توافق هم به‌نفع افغان‌هاست و هم به‌نفع آمریکایی‌ها. آمریکایی‌ها ۲۰ سال جنگ را ادامه دادند، ۱۵۰هزار نیروی خارجی به افغانستان آمدند و افراد زیادی را هم آموزش نظامی دادند، اما نتوانستند بر امارت اسلامی فایق آیند. در آینده هم اگر آمریکا قصد بازگشت داشته باشد، تجربه ۲۰ سال گذشته برایش تکرار می‌شود.

* درباره وضعیت میدانی افغانستان، تاکنون طالبان بسیاری از ولسوالیها را فتح کرده است، اما قطعاً دربرابر شهرهای بزرگ مشکل خواهد داشت. سیاست طالبان در این زمینه چیست؟

ما دراین‌باره یک نمونه تاریخی از گذشته داریم؛ وقتی که روس‌ها از افغانستان خارج شدند همان حکومت که به پشتیبانی آن‌ها به‌وجودآمده بود نتوانست دوام بیاورد و سرانجام سقوط کرد. درمورد حکومت کنونی هم مردم می‌فهمند که دوام نمی‌آورد. ما به‌شهرهای بزرگ حمله نمی‌کنیم به‌دلیل احتیاطی است که داریم تا خدای ناکرده سبب تلفات وسیع مردم نشود. این توان الحمدلله در مجاهدین هست که شهرهای بزرگ را هم فتح کنند، اما هنوز بزرگان دستور فتح شهرهای بزرگ را نداده‌اند. ابتدا ما می‌خواهیم بامردم به یک تفاهم سیاسی برسیم، تا در شهرها خرابی پیش نیاید. شهرستان‌های کوچک هم با همکاری و خواست خود مردم فتح می‌شوند و وقتی که ولسوالی را می‌گیریم مأموران دولتی را دوباره به‌کار می‌گیریم.

* در حوزههایی مثل حوزه زنان برداشت شما ازقوانین اسلامی چیست؟ آیا اجازه میدهید زن به تنهایی مسافرت کند یا اینکه نه و زنان حتماً باید با یک نفر محرم همراه در بیرون منزل همراه باشند؟

باید بگویم ما به تمام قوانین وحقوق که شریعت اسلام برای زنان وضع کرده است، پایبندیم. البته این وظیفه علماست که با هم بنشینند و دراین مورد تصمیم بگیرند و درباره زنان قوانین وضع کنند.

* اگر به قدرت رسیدید، روابط طالبان با جمهوری اسلامی ایران به چه شکلی خواهد بود؟

ما می‌خواهیم با همه روابط خوب داشته باشیم. به‌خصوص با کشورهای همسایه و مسلمان. چه بخواهیم چه نخواهیم روابط ما با همسایه‌ها ضرورت است؛ هم برای ما و هم برای همسایه‌ها. به‌طورمثال جمهوری اسلامی ایران و افغانستان هردو از جانب بیگانگان آسیب دیده‌اند و ضروری است برای حل مشکلات روزمره‌شان با هم همکاری کنند و ملت‌های خود را به‌سمت آسودگی و پیشرفت سوق دهند. اگر روابط دوجانبه حسنه باشد به‌جای اینکه ما منافع خود را از کشورهای دور به‌دست آوریم از ناحیه همسایگان خود بدست خواهیم آورد. این حرف را من از صمیم قلب می‌گویم که ما با جمهوری اسلامی ایران مشترکات زیادی داریم. باید روابط دوجانبه خود را تقویت کنیم و پیشرفت بدهیم. من در سفرهایم به پاکستان یا ایران و یا افغانستان آثار مشکلات را در سیمای مردم می‌بینم. ما می‌خواهیم که آثار زندگی و آسایش و رفاه را مشاهده کنیم. به‌این خاطر از خداوند می‌خواهم ما کشورهایی که در این منطقه زندگی می‌کنیم توفیق پیدا کنیم برای مردم خود خدمت کنیم و زمانی می‌توانیم خدمت کنیم که ما حکومت‌های منطقه، دست‌به‌دست هم بدهیم و با همدیگر همکاری کنیم. ما یک پیکره واحد هستیم و مشترکات زیادی داریم.

* شاید بهصورت تاکتیکی کنار آمدهاید و پس از پیروزی همان رویه سابق را در پیش خواهید گرفت. به من پیام دادند مولوی خیرالله در دوره قبل که در دولت بود چند نفر را در هرات به دیوار چهار میخ کرده است.

الحمدلله من تا هنوز کسی را چهار میخ نکرده و نمی‌کنم. من به‌خدا پناه می‌برم از چنین کاری. اما در مورد جمهوری اسلامی ایران باید بگویم که کسانی که خیرخواهی مردم افغانستان نیستند، نمی‌خواهند کار و برنامه به‌خوبی پیش برود. روابط با جمهوری اسلامی ایران به‌خاطر کمک و همکاری ما با یکدیگر است. ما باید برای رفع مشکل مردم خود روابط متقابل خود را روزبه‌روز تقویت کنیم. این کار به‌نفع هردو کشور اسلامی و دو ملت مسلمان ایران و افغانستان است.

* میدانیم که اکنون طالبان گمرک در مرز ایران را گرفته است. از این پس روابط تجاری به چه شکل اداره خواهد شد؟

این را به حقیقت می‌گویم که ما می‌خواهیم از وجود کسانی که تحصیلات عالیه و تخصص دارند، استفاده کنیم. اگرچه در حکومت افراد سیاسی مؤثر هستند، ولی موتور و بدنه حکومت شامل افراد متخصص و دارای تحصیلات عالیه در همه امور است. ما تلاش داریم از همه این افراد استفاده کنیم. آن‌ها باید به‌کار خود ادامه بدهند تا ما بتوانیم به خودکفایی برسیم و به نیروی خارجی نیازمند نباشیم. ما صد در صد به این مطلب اعتقاد داریم و آن را اجرایی می‌کنیم. در این مورد به‌خصوص هم باید بگویم همان‌طوری‌که افراد مستقر پیش از این کار می‌کردند، می‌توانند به کارخود ادامه دهند و هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد.

* شیوه وطریقه مشارکت مردم به چه شکل خواهد بود؟ انتخابات برگزار میشود یا شورای حل و عقد اداره خواهد کرد یا نوعی دیگر از مشارکت؟

ما کوشش می‌کنیم که حتی نوع حکومت هم از طریق انتخاب مردم باشد. حالا اینکه روش به شکل شورایی و اهل حل و عقد باشد و یا به شکل دیگر، الان روی میز مذاکره قرار دارد. اما قطعاً باید روشی را انتخاب کنیم که نفع مردم افغانستان باشد در آن باشد.

* احتمال داردکه اگر کابل را فتح کنید انتخابات برگزار کنید؟ گفته میشود طالبان با انتخابات مخالف است، چون انتخابات را روش غربی میداند.

به‌خاطر همین مطلب ما در مذاکرات شرکت می‌کنیم تا همه با رضایت به این برسند و یک حکومت همگانی به‌وجود آید اگر به این مسئله اهمیت نمی‌دادیم درمذاکرات شرکت نمی‌کردیم. واقعاً این سیستمی که اکنون حاکم است به‌درد نمی‌خورد. شما دیدید که در یک روز در یک کشور دو رئیس‌جمهور برنامه سوگند برگزار می‌کنند. ما با این نوع انتخابات مخالف هستیم. البته اسم این را گذاشته‌اند دموکراسی! باید بگویم که این نوع دموکراسی به‌درد افغانستان نمی‌خورد.

* آیا پارلمان خواهید داشت؟ طریقه انتخاب اعضا به چه شکل خواهد بود؟

بله! در این شکی نیست که ما باید پارلمان داشته باشیم و باید از کسانی که در اقوام و کشور خود داریم در امور اداره دولت و حکومت استفاده کنیم. کسانی‌ هم که از شرایط مناسب و مطابق شریعت اسلام بهره‌مند باشند در انتخاب آن‌ها مانعی وجود ندارد.

* همین قانون اساسی که اکنون درافغانستان است، یاقانون اساسی دیگر؟

نه، قانون اساسی فعلی با فشار غربی‌ها درست شده است و ما می‌خواهیم در تدوین قانون اساسی تمام افغان‌ها از هر مسلکی که باشند شرکت داشته باشند. افرادی که در تدوین قانون اساسی دخالت خواهند کرد هم باید عالم باشند و هم متخصص و هم سیاسی. به این صورت یک کمیسیون از افراد عالم، متخصص و سیاسی جمع می‌شوند و قانون اساسی را درست می‌کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.