برای تحلیل آینده روابط دو کشور سراغ دکتر مرتضی موسوی خلخالی دیپلمات سابق و کارشناس مسائل عربستان و عراق رفتیم. وی با اشاره به اینکه سعودیها زمینه تغییر را پیدا کردهاند، معتقد است دو کشور مجبور به برقراری روابط خواهند شد.
آقای دکتر! مختصری از تاریخچه روابط ایران و عربستان بفرمایید تا به زمان فعلی برسیم.
وهابیت در قرن هجدهم با روی کار آمدن محمد بن عبدالوهاب در عربستان به قدرت رسید و با حضور وی جنگ با یهود، مسیحیت و شیعیان در دستور کار قرار گرفت اما کم کم این ضدیت به جهان تشیع محصور شد که نمونه آن را در حمله به شیعیان و تخریب بقیع و حمله به سامرا و نجف دیدیم. از آن زمان تا کنون وهابیان و سعودیها با آمریکا، انگلیس و اسرائیل متحد شدند اما هنوز با شیعیان و ایران به عنوان مظهر تشیع دوستی واقعی را آغاز نکردهاند.
پس این تصور که روابط تهران و ریاض پیش از انقلاب حسنه بوده، اشتباه است؟
بله، ما در دوران شاه هم روابط تیرهای با عربستان داشتیم. حتی روابط ما در ابتدای دوران رضاشاه بهکلی قطع شد. سابق بر این، روابط ما غیردوستانه بود اما به شکل مخفیانه، اکنون آشکار است.
به نظر شما آیا با ایران هم مانند یهودیت و مسیحیت کنار میآیند؟
به نظر من دوستی با ایران برای سعودیها مهم است. مشکل ما در دنیا و منطقه، عربستان سعودی است که از لحاظ ایدئولوژیک با ما در حال جنگ و اختلاف است. حتی من معتقدم که مشکل ما آمریکا هم نیست. اساس بحران خاورمیانه ریشه در روابط ایران و عربستان دارد.
عربستان قصد حل مشکل با ایران را دارد؟
به نظر من عربستان قصد دارد با ایران روابط برقرار کند. ما هم باید به این سمت برویم و حتی با روابط خوب، سعودیها را از تفکر وهابیت در داخل عربستان و از وابستگی شدید به آمریکا در منطقه دور کنیم. به تازگی عربستان به عراق که یک کشور شیعه محسوب میشود، نزدیک شده است. همچنین در قسمت شرقی عربستان به شیعیان اجازه داده شده در ایام محرم عزاداری کنند. نشانههای کوتاهآمدن عربستان در افغانستان هم دیده میشود، طالبان با همه سابقهاش میگوید میخواهیم با همه دنیا دوست باشیم. این قبیل اتفاقات چراغ سبز به ایران است.
شما به چراغ سبزهای عربستان اشاره کردید. اما ما با شبکهای به نام «ایران اینترنشنال» مواجهیم که به صراحت بحث تجزیهطلبی در ایران را دنبال میکند. چطور با وجود این رفتارها میتوانیم به برقراری رابطه فکر کنیم؟
ما نباید اجازه دهیم تفکرات رادیکال نسبت به ایران پا بگیرد. در زمان قبل از انقلاب، در عراق جبههای به نام «جبهه آزادیبخش احواز» ایجاد شد و رژیم عراق این خط را در پیش گرفت. صدام هم در زمان جنگ همین خط را پیگیری کرد. شما فکر نکنید این تفکر بهکلی نابود شده است. این خط همچنان هست، اما روابط خوب ما با عراق اجازه نمیدهد افراطیهای آنجا قدرت بگیرند. بعد از عراق این مسئله به عربستان سپرده شد که روابطش با ایران ۱۰۰ درصد قطع است.
آیا اجلاس بغداد موفق شد یخهای روابط تهران و ریاض را آب کند؟
کنفرانس بغداد یک فرصت طلایی برای یک دیپلماسی موفقیتآمیز بین ایران و عربستان بود اگر دو طرف در سطح عالی شرکت میکردند و از این فرصت بهره میبردند. عراق تلاش کرد مذاکره بین ایران و عربستان را در این کنفرانس اصلاح و روابط ایران و مصر را برقرار کند اما موفق نشد.
فکر میکنید دورنمای روابط تهران و ریاض به کدام سمت خواهد رفت؟
هر دو طرف ناگزیر به سمت روابط خواهند رفت چون هر دو کشور چارهای ندارند. فقط امیدوارم دو کشور زمان را از دست ندهند. اگر می خواهیم با عربستان روابط خوبی در آینده داشته باشیم، راه آن دیپلماسی است و نباید اجازه داد وقت بگذرد؛ چرا که بحران در عراق، ادامه جنگ یمن و سایر اتفاقات منطقهای نه به نفع ایران است و نه عربستان.
نظر شما