الله وردیخان که بود؟
روایت است که «اللهوردی» جوانی ارمنی تبار از گرجستان بوده که به اسارت رفته و به غلامی فروخته میشود و پیوسته او را از خانه صاحبی به صاحب دیگری میبرند اما در نهایت به خدمت شاه طهماسب اول درمیآید و در ردیف غلامان او قرار میگیرد، مسلمان شده و چون جوانی صدیق، فداکار و عاقل بوده، به مرتبه ریاست و سرداری غلامان خاص شاه ارتقای مقام پیدا میکند.
البته مهدی سیدی، مشهدپژوه در کتاب «سیمای تاریخی شهر مشهد»، الله وردیخان را یکی از سرداران مشهور در دوران شاه عباس اول صفوی معرفی کرده و مینویسد: «الله وردیخان برای خویش در حرم مقبرهای ساخته، در همان سال درگذشته و در مزار مزبور نیز دفن شده است. وی به جز موقوفاتی که برای مقبره خویش داشته و اکنون از تصرف وقف خارج شده، موقوفات کرامندی را نیز در شهر مشهد وقف بر فقرای مجاور و زائر ارض اقدس رضوی کرده است...».
مرحوم «عزیزالله عطاردی» هم می نویسد: «اللهوردی وقتی والی فارس میشود، معماری از اصفهان به مشهد میفرستد و این عمارت را میسازد که کار ساختمان آن سال ۱۰۲۱ هجری قمری پایان میگیرد».
این بنا از منظر رواق و گنبد دارای ارزش است. تاریخنگاران آغاز ساخت بنای رواق را ۱۰۱۳هجری قمری نوشتهاند. کار روی این یادگار مانا بیش از هفت سال زمان میبرد. مساحت آن ۱۷۱ مترمربع است که با کتیبههای فراوان زینت داده شده است. سوای این در گرداگرد آن میتوان تاریخ ولادت و شهادت امامان معصوم(ع) را که بر سنگ حک شده به تماشا نشست.
مهدی سیدی، گنبد سایه انداخته بر مقبره را چنین توصیف میکند: «این مقبره که در شمال شرق گنبد حاتمخانی و شرق توحیدخانه ساخته شده، از رواقهای بسیار هنری و ارزشمند حرم حضرت رضا(ع) است. ساختمان بنا در سال درگذشت الله وردیخان (۱۰۲۲ قمری) به پایان رسیده و خان در آن مدفون شده است. این رواق بنایی هشتگوش با هشت صفه است. دیوارهای گنبد الله وردیخان با کاشیهای نفیس رنگارنگی پوشیده شده است. این رواق در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۷ خورشیدی مرمت و نمای بیرونی گنبدِ آن با مس پوشانده شده است. از گنبد الله وردیخان در دوره صفوی و نادری عموماً به عنوان ضیافتخانه و محل صرف شربت استفاده میشده است».
زیباییهای بصری و ارزش معماری رواق و گنبد الله وردیخان
«عزیزالله عطاردی» این رواق را یکی از باشکوهترین و زیباترین ابنیه آستان قدس رضوی توصیف کرده است: «شکل این بنا هشت گوش است و سقف بسیار مجلل و باشکوهی دارد که بینندگان را به خود جذب میکند. کاشیهای رنگارنگ دارای خطوط و نقوش زیبا و دلفریب، در کمال ظرافت و استادی ساخته شده که نظیر آن در عالم کمتر دیده میشود و از نفایس آثار هنری است».
«مهدی اشراقی» که روی کاشیکاری گنبد الله وردیخان پژوهش کرده درباره معماری آن چنین توضیح میدهد: «این بنا که همزمان با مسجد «شیخ لطفالله» در اصفهان ساخته شده کار امیر معمار اهل اصفهان است که طرح آن به صورت کثیرالاضلاع اجرا شده و این یکی از دلایلی است که بنا را نسبت به دیگر ابنیه موجود در حرم ممتاز میکند. نمای خارجی صفه جنوب شرقی رواق که در دارالضیافه واقع است، در گذشته سردری بزرگ داشته که محل ورود به رواق بوده است.
این بخش کاملاً مقرنسکاری شده و از یادگارهای هنرمندان پیشین و همزمان با ساخت بنای اصلی در عهد صفوی پا گرفته که به ایوان رضا(ع) معروف بوده است. سقف خارجی رواق نیز برای استحکام و محافظت با قطعات و خشتهای مسی پوشیده شده و بهصورت گنبدی درآمده تا از نفوذ باران و رطوبت در امان باشد».
ناگفته نماند که در سال ۱۲۵۹ هجری قمری یعنی در زمان محمدشاه قاجار، استادی مشهدی به نام محمدتقی کاشیساز، قسمتهایی از این رواق را که گویا آسیب دیده بوده، تعمیر میکند. علاوه بر آن قطعاتی از کاشیهای معرق مقرنس سقف گنبد بر اثر مرور زمان و حوادث طبیعی ریخته بوده، به ویژه که از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۴ خورشیدی درِ این رواق و دارالضیافه را بسته بودند و همین سبب بیتوجهی و تخریب معماری در این بخش شده بوده است. تا اینکه مرمت آن به وسیله چند استاد ماهر معرقکار اجرایی میشود و چون صنعت کاشیسازی به تکامل کنونی نرسیده بود، بیش از ۱۰ سال طول میکشد تا استادان آن دوره بتوانند کاشیهای آسیب دیده را با همان نقش و کیفیت اولیه بازسازی کنند.
هشتیهایی که نماد عرش الهی هستند
اشراقی در پژوهش خود درباره گنبد و معماری هشتی آن نیز شرحی مفصل ارائه کرده است: «گنبد یکی از مهمترین نمادهای عرفانی جهان اسلام است و نه تنها در فرهنگ اسلامی که در تمامی فرهنگها نماد کرویت و دایره است که زیباترین و کاملترین اشکال است و کمال را تداعی میکند.
گنبد نماد آسمان و مقصد عروج انسان است، پوستهای محدب که با نگاه نرم، با انسان مخلص و با ایمان همنوا گشته، بستر سلوک روحانی و عرفانی او را فراهم میکند. معمار با آگاهی از اینکه خورشید و آسمان به مثابه برترین جلوههای قدرت خداوندیاند، کوشیده است این مضامین، مفاهیم و استعارههای متعالی و عرفانی را با زبانی استعلایی در هنر این بنا نشان دهد».
به گفته این پژوهشگر، فرم معماری هشتی صرفاً یک روش ساخت نیست تا معماران بتوانند گنبد را به قاعدهای مربع استوار سازند بلکه در اصل، کنایه از عرش الهی است که طبق احادیث هشت مَلَک آن را حمل میکنند. از بُعد نمادین نیز، هشتی همواره بعد یا قبل از یک فضای نیمهباز قرار میگیرد و این مفهوم یعنی جدایی انسان از محیط بیرون و تمرکز وی در فضای درون. ترکیبی هنری که به آدمی این فرصت را میدهد تا با تمرکز حواس و فراغت از برون تنها به خدا فکر کند و به نیایش با او بپردازد.
اشراقی در ادامه یادآور میشود: استفاده از اشکال هشتضلعی، سوای اینکه برگرفته از رعایت اصل سلسله مراتب که یک اصل اساسی در مکتب معماری اصفهان است و در اواسط و اواخر دوره صفوی به وفور دیده میشود، تأکید بر عدد هشت، به عنوان یک عدد مقدس در ایران است.
بر همین اساس نیز هشت بهشت، هشت مرتبه بهشت یا هشت در بهشت در عرفان (درِ هشتم، در توبه و همیشه باز است) و اقلیم هشتم (اقلیمی که فرشته ما را بدان هدایت میکند) همه نمادهایی هستند که در معماری این بنا به کار گرفته شده است. هشت همچنین عدد بهشت بازیافته است. روایت است در روز هشتم انسان نوین از برکت فیض الهی آفریده میشود و چون نخستین عدد مکعب است، آن را مظهر اتحاد نیز تلقی میکنند.
پرنده، گیاه و ترکیب این نقش بر کاشیها
اما نقوش به کار گرفته شده در کاشیکاری این اثر گرانسنگ هنری موضوع دیگری است که در معماری بنا مورد توجه است. نقوش حیوانی و گیاه، ترکیبِ اصلی نگارههای نقش خورده بر دیوارههای رواق الله وردیخان است. بیشترین تعداد نقوش حیوانی نیز به ترتیب در سقف، سردر قدیمی از دارالضیافه، شرق و شمال بنا دیده میشود. بیشترین نقش هم مربوط به پرنده است زیرا در عرفان اسلامی هر موجود بالدار نشان معنویت و نماد روح انسان است.
لازم به توضیح است که در هیچ کجای این نگارهها نشانی از انسان مشاهده نمیشود و این برگرفته از نظریه ممنوعیت تصویرسازی پیکرها در هنر اسلامی است، به این معنی که مصور کردن موجودات زنده در آن حرام است.
نظر شما