تحولات لبنان و فلسطین

۲۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۴
کد خبر: 780934

اینکه صهیونیست‌ها از درد مذاکرات وین به خود بپیچند، در ماه‌های پیش مشهود بود و امروز هم به قوت خود باقی است. آن‌ها از اینکه توافقی حاصل بشود، می‌ترسند وبه ازای این توافق، تشت رسوایی تل‌آویونشین‌ها بر زمین می‌خورد؛ چرا که آن‌ها از توافقی که موجب کاهش تنش‌ها در منطقه شود و ثبات امنیتی را به نفع ایران اسلامی و ملت‌های مقاومت تأمین کند، می‌ترسند.آن‌ها سال‌ها تلاش کرده‌اند ایران را با شوک‌های سیاسی امنیتی اقتصادی و فشارهای بین‌المللی مهار کنند، اما هربار شاهد چرخش قبله ژئوپلتیک عالم به سمت جغرافیای جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند.

احساس ترس صهیونیست‌ها از یک‌سو مربوط به مسلح شدن کرانه باختری و تنگ‌تر شدن محاصره توسط نهضت‌های مقاومت است و از جهت دیگر به آرایش قوی دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در دور جدید مذاکرات برمی‌گردد.

آن‌ها هرگز فکرش را نمی‌کردند از لبخندهای ظریف و لطافت عراقچی به جدیت باقری‌کنی و دیگر دیپلمات‌های ایرانی برسند و این نکته جالب توجه است که در این مذاکرات محلی به آمریکایی‌ها گذاشته نشد و شیرینی بازی صهیونیست‌ها با مهره آمریکا به تلخی بازی با اروپایی‌ها رسیده؛ زیرا روابط غربی‌ها با صهیونیست‌ها امتیاز پایه است و باید صهیونیست‌ها سرکیسه را برای ۱+۴ شل کنند.

این نکته حائز اهمیت است که در دور قبلی تشدید فشارها علیه ایران اسلامی دولت-شهرهای عربی نیز با آن‌ها همراهی می‌کردند، اما در این دور خبری از حمایت پررنگ ریاض و ابوظبی نیست و دولت-شهرهای حاشیه خلیج فارس هم به این مهم رسیده‌اند که تنها راه جلوگیری از تنش منطقه‌ای، همگرایی با ایران اسلامی است و آنچه که از واگرایی به آن‌ها رسیده، ثمره مشاوره‌های بحران‌آفرین صهیونیست‌هاست.

با این اوصاف و در چنین شرایطی گرگ‌های صهیونیست به بحران‌های ساختگی روی می‌آورند تا بتوانند مسئله ایران‌هراسی را در محافل غربی عربی پررنگ کنند و با تهدید قلمدادکردن ایران، سمت و سوی مذاکرات غیرعادلانه و ضدایرانی شود.

آن‌ها می‌خواهند با هجمه رسانه‌ای  وبمباران‌های خبری توسط رسانه‌ها به سراغ افکار عمومی و نخبگان غرب بروند و با استفاده از لابی‌های سیاسی اقتصادی، خواص این جوامع را متأثر کنند و طبق معمول انگشت اتهام خود را سمت فعالیت‌های مسالمت‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران بگیرند.

از شاهد مثال‌های بحران‌آفرینی صهیونیست‌ها در اروپا می‌توان به فشار امنیتی موساد از طریق داعش بر انگلیس اشاره کرد که در آن‌زمان در شهر بارسلون جمعیت قابل توجهی مورد ترور تکفیری‌های مسلح قرار گرفتند و هرگز مشخص نشد که این عملیات‌ها ازکجا سازماندهی می‌شد، تنها چیزی که ملموس بود، اینکه صهیونیست‌ها نمی‌خواهند در قضایای منطقه، جانب بی‌طرفی را داشته باشند، به همین دلیل بود که نتانیاهو -متهم اصلی داستان ترورهای سریالی- پس از حمله داعش به نشریه یهودی شارلی ابدوی فرانسه شانه به شانه سیاستمداران آن کشور به خیابان آمد تا انگشت اتهامی به سوی او نباشد و این اثبات‌کننده آن ضرب‌المثلی است که می‌گویند قاتل اولین کسی است که خود را به بالین مقتول می‌رساند.

صهیونیست‌ها شرایط روانی بدی دارند.آن‌ها به‌شدت آسیب‌پذیر شده‌اند و در نبرد اخیر آن‌ها با مقاومت فلسطین اثبات شد که تاب‌آوری‌شان به‌طور چشم‌گیری کاهش یافته است و تا ساعت صفر فاصله‌ای نیست و این نوید مهاجرت گسترده شهرک‌نشین‌ها در ازای یک نبرد سرنوشت‌ساز دیگر در ماه‌ها و شاید سال آینده در منطقه فلسطین اشغالی است.

افسردگی مقامات صهیونیستی از این بابت مشهود است که آن‌ها روزی در صبرا و شتیلا هزار زن و کودک فلسطینی را می‌کشتند و جوامع بین‌المللی سکوت می‌کردند، اما امروز مقاومت مسلح شده است و هزاران موشک برسر شهرک‌های صهیونیستی فرود می‌آید و این‌بار غرب است که صهیونیست‌ها را به خود وا نهاده است. حتی جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا که خلق‌وخوی صهیونیستی دارد نیز از رفتارهای تنش‌آفرین مفسدان یهودی حمایت نمی‌کند و موضع انفعالی کاخ سفید می‌تواند موجب اقدامات انتحاری صهیونیست‌ها برای جلب توجه و کسب حمایت بیشتر شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.