تحولات منطقه

شاید کمتر کسی به اندازه نادر طالب‌زاده دغدغه بحث و گفت‌وگو درباره حضرت عیسی مسیح (علی نبینا و آله و علیه‌السلام) و اشتراکات گفتمانی با مسیحیت را داشته باشد.

تلاقی اسلام و مسیحیت در عصر ظهور
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

کارگردانی سریال و فیلم «بشارت منجی» یا «عیسی؛ روح‌الله» که در فضای هنری- رسانه‌ای غرب به طور ویژه‌ای مورد توجه قرار گرفت، اختصاص دادن قسمت‌های متعددی از برنامه عصر به گفت‌وگو در خصوص مسیحیت و نیز دعوت از چهره‌های برجسته مسیحیت در این برنامه، گواهی بر این مدعاست. به همین بهانه در سالروز میلاد فرخنده عیسی مسیح به سراغ او رفتیم و گپ و گفتی در این باره با هم داشتیم. البته این روزها طالب‌زاده در حال گذراندن دوران نقاهت در منزل است و از اینکه با وجود کسالت این گفت‌وگو را قبول کرد صمیمانه سپاسگزاریم. 

شما درباره عیسی مسیح فیلم ساختید و طبیعتاً مطالعات و تحقیقات زیادی در خصوص شخصیت حضرت مسیح (ع) داشتید، چه اینکه در برنامه عصر هم به این موضوع توجه زیادی داشتید، لطفاً دریافت خودتان از شخصیت مسیح را بفرمایید. 

من همیشه گفتم حضرت مسیح، حلقه مفقوده برای گفت‌وگوی غرب – که اکثریتشان مسیحی هستند-  و اسلام است. اسلام و مسیحیت در «عصر ظهور» به هم می‌رسند و آنجاست که حکومت موعودِ مهدوی با همراهی عیسی مسیح(ع) شکل می‌گیرد. از این منظر ما شیعیان و مسیحیان -  به خصوص در بین پروتستانتیسم - هر دو منتظر بازگشت حضرت مسیح هستیم؛ مسئله انتظار و ظهور در بین پروتستانتیسم  یک رکن است و آن‌ها این را بین خود می‌گویند که در دوران انتظار و بازگشت منجی آخرالزمان هستیم. جالب است که این موضوع در دهه ۸۰میلادی، دقیقاً همزمان با ایام پیروزی انقلاب اسلامی موج جدیدی پیدا می‌کند. 

غرب امروز مسیح(ع) را چگونه می‌بیند؟

در تاریخ درباره هیچ پیغمبری به اندازه حضرت مسیح شبهه ایجاد نشده و از این نظر مسیح، مظلوم‌ترین پیغمبر اولوالعزم است؛ شما به روایت‌ها هم مراجعه کنید احادیث زیادی می‌بینید که بر این نکته تأکید کرده است؛ این در حالی است که در اسلام و قرآن حرف‌های متقن و صریحی درباره این پیامبر بزرگ زده شده اما متأسفانه جریان‌های صهیونیستی که رسانه‌های جریان اصلی غرب را در اختیار دارند، بیشترین سوءتفاهم را درباره نسبت بین اسلام و مسیحیت ایجاد کرده‌اند تا  در راستای منافعشان از آن بهره‌برداری کنند. 

اسلام و مسیحیت چه اشتراکاتی با هم دارند؟

محور اصلی اشتراک مسلمانان و مسیحیت، خود مسیح(ع) است. پیامبری که بشارت‌دهنده بود. مبشر پیامبر اسلام؛ اصلاً یکی از رسالت‌های اصلی حضرت مسیح، بشارت همه اقوام- نه فقط قوم بنی‌اسرائیل- به این موضوع بوده است؛  همچنین «انتظار» و اعتقاد به منجی آخرالزمان از اشتراکات اساسی ما و مسیحیت است. 

جالب است مسیحیان به تازگی توجه خاصی به پیاده‌روی اربعین پیدا کرده‌اند و می‌بینیم اسقف‌های اعظم از کشورهای مختلف خودشان را به کاروان زائران پیاده اباعبدالله(ع) می‌رسانند. 
همین طور است. در بین مسیحیت عمدتاً این ارتودکس‌ها هستند که در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کنند. آن‌ها اعتقاد دارند در آخرالزمان گروهی از مسیحیان با گروهی از مسلمانان متحد می‌شوند و این اتحاد نقش اساسی در مفهوم انتظار و ظهور دارد. این مسئله را پروفسور «الکساندر دوگین» بارها در برنامه عصر مطرح کرده و خودش هم در اربعین حضور داشته است.

مسیحیان می‌گویند حضرت مسیح(ع) خون خداست؛ در صورتی که مسیح مصلوب نشده که خون خدا باشد، مسیح، روح خداست؛ ما می‌گوییم امام حسین(ع) خون خداست؛ این موضوعی است که در زیارت وارث به آن اشاره می‌شود. من معتقدم راهپیمایی اربعین به مثابه یک حرکت راهبردی و عظیم که توجهات جهانیان را به حضرت سیدالشهدا(ع) جلب می‌کند، از علائم آخرالزمان است. حرکتی که خود به خود و به صورت غیرقابل پیش‌بینی اتفاق افتاده و تبدیل به نمادی برای تحقیر و طرد کفر شده است. توجه مسیحیان و اسقف‌های اعظمشان که ارتودکسی هستند به اربعین و تلاش آن‌ها برای حضور در راهپیمایی، کاملاً مشهود است و من معتقدم هر چقدر جلوتر برویم این حضور پررنگ‌تر می‌شود. خلاصه اینکه ما هم مثل مسیحیان عزیز منتظر «ظهور» هستیم؛ ظهور امام زمان(عج) و نیز بازگشت مسیح(ع). 

اگر اجازه بدهید کمی درباره فیلم بشارت منجی صحبت کنیم؛ ایده اصلی شما برای ساخت چنین فیلمی چه بود؟

مسیح(ع) همیشه برای من مورد توجه بوده است. در برنامه عصر بارها به موضوع مسیحیت و عیسی مسیح پرداختم. از طرفی در قرآن، روایت‌ها و معارف اسلامی مطالب زیادی در خصوص مسیح(ع)، حضرت مریم(س)، آل‌عمران و بنی‌اسرائیل داریم. با وجود این جهان اسلام، آورده مهمی – در حوزه فیلم و نمایش – برای غرب نداشته است. یعنی واقعاً چیزی برای عرضه نداشتیم. من فکر می‌کنم علت اصلی اینکه کسی سراغ ساخت کاری با موضوع حضرت مسیح(ع) نرفته، دشواری و ابهام آن بوده است. طبیعی است در حوزه موضوعات دینی، بیشتر سراغ کارهایی گرفته می‌شود که اختلاف‌ها و تعدد روایت‌ها درباره‌اش کمتر باشد. در اینجا ما با سه موضوع چالشی مواجه بودیم؛ نخست اینکه عیسی پسر خدا نیست، فرستاده خداست، بشارت‌دهنده است. 

عیسی مبشر پیغمبر اسلام است که رسالت اصلی ایشان همین بوده است. دوم اینکه بشارت ایشان تنها برای بنی‌اسرائیل نبوده بلکه برای کل جهان بوده است و سوم اینکه عیسی مصلوب نشد بلکه عروج کرد و کس دیگری به جای ایشان دار زده شد. ما به این سه موضوع در سریال و بعد در اثر سینمایی پرداختیم. چالش اصلی هم این بود که خط فیلم را چطور جلو ببریم که ظرفیت و زمینه گفت‌وگو و صحبت با مسیحیت را داشته باشد. به همین خاطر در انتهای فیلم، پس از آن صحنه معروف شام آخر، تیتراژ زدیم و دو روایت را مطرح کردیم؛ یکی روایت مسیحیان که معتقدند عیسی مصلوب شد که در چهار انجیل هم مطرح شده و دوم روایت قرآن. 

آن روایتی که می‌گوید حضرت مسیح(ع) مصلوب می‌شود، روایت مسیحی است و قرآن می‌گوید مسیح ‌هرگز مصلوب نشد. این آیه «ومکروا و مکرالله» در خصوص همین رخداد است که کاهنان کافر بنی‌اسرائیل قصد کشتن حضرت مسیح(ع) را داشته‌اند و خدعه، ریا و مکر کردند و خداوند هم مکر کرد و چهره اول فرد خائن را که به مسیح خیانت می‌کند، شباهتی به مسیح پیدا می‌کند که غیر قابل تشخیص است؛ در انجیل بارنابا این مضمون آمده که خداوند کار عجیبی کرد و یهودا در چهره و صدا همانند مسیح شد، به گونه‌ای که ما هم او را تشخیص ندادیم. فیلم با روایت قرآنی به اتمام می‌رسد. 

 بنابراین مخاطب اصلی شما مسیحیان بوده‌اند؟ 

این طور هم می‌شود گفت. این فیلم نخستین تلاشی است که قصه مسیح(ع) را بر مبنای قرآن و اسلام به تصویر می‌کشد. هدف من این بوده فیلم زمینه‌ای جدی برای گفت‌وگوی بین اسلام و مسیحیت باز کند. 

فکر می‌کنید در این حوزه فیلم چقدر اثرگذار بود؟

سال ۲۰۰۷ به واتیکان دعوت شدم و فیلم در جشنواره «رلیجن تودی» جایزه بهترین‌ فیلم گفت‌وگوی ادیان را گرفت. به دانشگاه پاپ دعوت شدم و آنجا درباره فیلم و نگاه اسلام به مسیح مطالبی را مطرح کردم. غیر از این‌ها در همین دانشگاه واتیکان رم، نمایشی برگزار شد و همه کشیش‌های کاتولیک فیلم را دیدند و در آن مراسم هم سخنرانی کردم. 

این اتفاقات برای من چالش بزرگی بود چون واقعاً نمی‌دانستم واکنش آن‌ها پس از مشاهده فیلم چگونه است. نکته دیگر اینکه برای نخستین بار بود که در قلب واتیکان و با اجازه شخص پاپ، روایتی که عیسی پیغمبر خداست – و نه پسر خدا – و مبشر پیغمبر اسلام است و مصلوب نمی‌شود، مطرح و حولِ آن سخنرانی و بحث شد.  این را هم اینجا بگویم پس از آن اتفاقات، پاپ استعفا کرد و هیچ وقت هم معلوم نشد دلیل این کار چه بود. این قضیه هنوز هم برای من مبهم مانده که آن استعفا – یا استعفای اجباری- به چه دلیل بود. جالب اینکه مقام مسئول برگزارکننده جشنواره هم از کار برکنار شد!   

بگذریم؛ علاوه بر واتیکان در جشنواره‌های دیگری در فیلادلفیای آمریکا، روسیه، سائوپائولو برزیل، مصر، قاهره و... فیلم نمایش داده شد. من فکر می‌کنم این کار توانست به اندازه یک فیلم راه گفت‌وگو را باز کند. کتابی در انگلیس، انستیتوی فیلم بریتانیا، با موضوع صد فیلم انجیلی در دست چاپ است و  قرار است ۲۰ می ۲۰۲۲ منتشر شود. این کتاب اسامی تمام فیلم‌های برتر در مورد انبیا که نامشان در انجیل، چه عهد عتیق و چه عهد جدید آمده فهرست کرده است؛ تنها فیلمی که از جهان اسلام در این کتاب در کنار آثاری از سیسیل بی.دمیل، ویلیام وایلر کارگردان بن‌هور، مل گیبسون، اسکورسیزی و... ذکر شده «بشارت منجی» است. 

جالب است درباره این فیلم، به عنوان تنها فیلمی که با روایت اسلامی از مسیح ساخته شده، مقالات و تحلیل‌های بسیار زیادی در سایت‌ها و شبکه‌های خبری اصلی غربی نوشته شد مثلاً لس‌آنجلس تایمز در صفحه اولش به طور مفصل درباره فیلم صحبت می‌کند و یا شبکه‌های خبری cnn, abc و غیره که در همان ایام اکران مرتباً درباره فیلم خبر می‌رفتند؛ با وجود این در داخل هیچ خبر و تفسیری از این قضایا و نمایش فیلم در واتیکان و این‌ها مطرح نشد! و همیشه برای من سؤال بود که چرا در ایران نسبت به این موضوع سکوت شده است. 

عملکرد رسانه‌ای جمهوری اسلامی در این زمینه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

من همیشه گفتم صدا و سیما و به طور کلی دستگاه فرهنگی- رسانه‌ای جمهوری اسلامی باید بخشی از توان و انرژی‌اش را برای معرفی معارف قرآنی و اسلامی به غرب بگذارد و در این حوزه اعتقادات و نگاه آن‌ها را به چالش بکشاند. هر چقدر هم که می‌گذرد و جلوتر می‌رویم اهمیت ورود به این موضوعات بیشتر می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.