این گستره فکری و اجتماعی به خوبی میتواند نمایانگر نفوذ افکار اخوان المسلمین در بدنه اجتماعی اهل تسنن فارغ از طبقه تیپ اجتماعی و یا گرایش فکری آنها باشد. با تمام این اوصاف چندی است تشکیلات سیاسی-اجتماعی اخوان المسلمین روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر میگذارد و شعله های پرفروغ انقلاب اخوانی در کشورهای عربی منطقه رو به افول نهاده است.
شاید بتوان عملکرد اشتباه بخشی از اخوان المسلمین در دوران حکومت محمد مرسی، نفوذ افکار تند و افراطی در میان بخشی دیگر و یا شکل گیری توطئه بین المللی برای نابودی حکومت اخوانی مصر را از دلایل این افول برشمرد اما ناگفته پیداست که هیچ یک از این سخنان دورنمایی جامع و قانع کننده از وضعیت سیاسی اسفبار فعلی اخوان المسلمین در جهان اسلام ارائه نمیدهد برای دستیابی به چشم اندازی معقول و علمی از شرایط فعلی این جریان پرطرفدار اسلامی با استاد دکتر سید هادی سید افقهی کارشناس مسائل غرب آسیا گفت و شنودی داشتیم تا به معلومات خویش در این خصوص بیافزاییم.
به عنوان نخستین سؤال میخواستم بدانم با توجه به محکومیت رهبران طراز اول اخوان المسلمین در دادگاههای مصر به جرم جاسوسی برای حماس در هفتهای که گذشت. شما به عنوان متخصص مسائل اخوان المسلمین برنامه سیاسی-امنیتی دولت آقای السیسی را برای جنبش اخوان المسلمین را چطور ارزیابی میکنید؟
برنامه دولت آقای السیسی نابودی اخوان المسلمین است آقای السیسی الان همه رهبران اخوان را در زندان نگه داشته تک تک اینها باید در زندان بمیرند. از نظر دادگاه مصر حکم این است که اینها باید اعدام شوند. حکم بسیاری از رهبران اخوان از جمله آقای محمد البدیع و محمود عزت ابراهیم اعدام است. و دولت آقای السیسی به همان جرمی که همه را به آن متهم کردند یعنی ارتباط با یک تشکیلات بیگانه رهبران اخوان را به زندان انداختند. اما اینها را اعدام نمیکنند بلکه اینها را مانند آقای محمد مرسی به وسیله حبس ابد در زندان نگه میدارند.
ایشان رئیس جمهور مصر بود که پس از برکناری به وسیله کودتا در درون زندان به دلیل ناراحتی قلبی یا مسمومیت کشته شد. چرا که اجازه ندادند وی تحت مداوا و مراقبتهای لازم قرار گیرد. بنابراین برنامه آقای السیسی برای اخوان با هماهنگی آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی و امارات نابودی اخوان است یعنی دیگر نمیخواهند اجازه دهند که اخوان دوباره ریشه بدواند و نسل جدید این تشکیلات برای براندازی و تشکیل حکومت اخوانی یا اسلامی تلاش کند و لذا این اتهامی که به آقای عزت بستند نوعی تجدید محاکمه و تلاش برای تغذیه افکار عمومی داخل مصر و جهان است تا طوری وانمود کنند که ایشان جاسوس بوده و حکم جاسوس هم اعدام است اما ما به وی ارفاق کردیم و به او حبس ابد دادیم. آقای عزت در حال حاضر ۷۰ سال سن دارد پس در زندان خواهد مرد. لذا الان شیوه اینها برای نابودی تدریجی اخوان این گونه است. آنهایی که در بیرون هستند را با خریدن و آلوده ساختن آنها به مسائل تجاری و ممکن است ساکت کردند و به ندرت کسانی در داخل مصر مانند. باید دید چه فرصت یا شرایطی فراهم خواهد شد تا دوباره اینها بازتولید شوند خودشان را سازماندهی بکنند و دوباره مشغول فعالیت شوند.
در حال حاضر آیا اخوان المسلمین در برابر رویکرد حذف تدریجی دولت السیسی تمهیداتی اندیشیده برنامه سیاسی اخوان چیست؟
ببینید الان آمریکا، اسرائیل و عربستان چند پروژه برای به تحلیل بردن و نابودی اخوان طرحریزی کردهاند. مؤسسان اخوان الان بیشترشان در زندان هستند و خیلی کم توانستند از مصر فرار کنند و تعدادی از آنها ساکن اروپا هستند. برخی هم در ترکیه حضور دارند و ترکیه هم در حال ترمیم روابط خود با مصر و امارات است سفر محمد بن زاید به ترکیه و دادن یک وام ۷ یا ۸ میلیارد دلاری با وجود شرایط سخت اقتصادی ترکیه به این کشور قرض داد. بنابراین ترکیه هم دیگر برای اخوان المسلمین جای امنی نیست الان ممکن است آقای اردوغان اینها را بفروشد. تلویزیونهایی مانند تلویزیون «الشرق» و «المکلمین» که از ترکیه پخش میشوند مدام در حال محدود شدن هستند و به آنها اخطار کردند که شما باید از ترکیه بروید. آنهایی هم که در اروپا حضور دارند کاملاً مهار هستند به صورت خودکار توسط دولتهای اروپایی محدود میشوند و خود دولتهای اروپایی مانند انگلستان که مرکز اخوان در پایتخت این کشور است اجازه فعالیت بر ضد دولت السیسی را به اینها نمیدهند. بنابراین یک قشر در داخل زندان و قشر دیگری در خارج مصر به سر میبرند که عمدتاً هم محدود هستند اما یک قشر پنهان است که عمدتاً هم در مصر هستند اینها باید خیلی با احتیاط با یکدیگر ارتباط داشته باشند و وضع موجود را حفظ کنند. تا ببینند چه زمانی شرایط مناسب برای سازماندهی مجدد فراهم میشود یک قشر هم از اخوان منشعب شدند کسانی مانند ابوالعلاء ماضی که رهبر شاخه جوانان اخوان المسلمین بود و دیگران کلاً از اخوان جدا شدند و تشکیلات سیاسی جدیدی ایجاد کردند.
در شرایط بحرانی حال حاضر منطقه روابط اخوان المسلمین مصر با سایر تشکیلات سیاسی وابسته به این جریان در کشورهای مختلف منطقه چگونه است؟ چرا که تمام شاخههای مهم اخوان به طور مثال در سوریه، فلسطین در شرایط بحرانی به سر میبرند؟
خود اخوان المسلمین مصر در حال حاضر از این که با تابلو اخوان حرکت کنند هراس دارند ولی به عنوان مثال اخوان المسلمین فلسطین که همان حماس هستند اصلاً اعلام برائت کردند و گفتند ما دیگر پیرو افکار «حسن البنا» نیستیم. آقای راشدالغنوشی هم همین طور گفت: «النهضه یک حزب سیاسی است و ما کاری به تفکرات اخواتنی و شاخه فرهنگی نداریم.» حزب اصلاح یا اخوان المسلمین یمن هم در حال حاضر با عربستان درگیر است و اخوان مصر الان خیلی وضع خوبی ندارند.
اما اخوان سوریه در خارج از کشور خود مورد حمایت آمریکا هستند چون در حال جنگ بر علیه بشار اسد هستند و در دام آمریکا و اسرائیل افتادهاند. قطر تنها کشوری است که می تواند نقش حامی را برای اخوان بازی کند. البته قطر هم خیلی تحت فشار است.
یکی از دعواهای مصر با قطر این است که شما باید شیخ یوسف قرضاوی مفتی مصری را اخراج کنید زیرا این شخص مشغول فعالیت بر ضد کشور مصر است و فتوای جهاد میدهد ولذا وضع اخوان در حال حاضر وضع خوبی نیست. البته آنهایی که در کشورهای دیگر هستند مثل اخوان اردن، اخوان عراق و سوریه با هم آزادانه در تماس هستند و تحت تعقیب هم نیستند ولی اخوان مصر به دلیل نیاز آقای السیسی به حمایت مالی آمریکا، عربستان و امارات دارد مجبور است این تشکیلات را سرکوب کند و یکی از کمکهایی که به وی میکنند. سرکوب اخوان المسلمین و کمک به مهار اخوان در داخل است. ولی در خارج از مصر اینها با هم ارتباطات گستردهای داشتند.
در شرایط کنونی روابط اخوان با برخی جنبشهاسی سیاسی-مذهبی منطقه مانند طالبان چگونه است روابط این جریان با طیفی از القاعده که زمانی تحت عنوان جماعت الجهاد سازماندهی شد و بعد هم رفت زیر بلیط امثال «أیمن الظواهری» رابطه کلیت اخوان در منطقه و البته اخوان مصر با چنین جریانهای تندی به چه شکل است؟
ببینید اخوانی که الان هستند خیلی با تفکر سلفی تکفیری موافق نیستند یعنی آنهایی که به دنبال تفکر سلفی-تکفیری رفتند از اخوان جدا شدند. چه جماعتی که موسوم به جماعت «الأسلامیه» بودند این تشکیلات شامل برادر خالد استامبولی و دیگران بود و رهبری این جریان را عمر عبدالرحمان به عهده داشت. که در آمریکا به بهانه شرکت در انفجار پارکینگ مرکز تجارت جهانی محبوس شد و در زندان فوت کرد. اینها از اخوان منشعب شدند. یکی هم جهاد اسلامی بود که شامل خالد استامبولی و دیگران میشد که آن هم تارومار شد. القاعده وأیمن الظواهری در ابتدا عضو اخوان بودند اما بعد رفتند سلفی-تکفیری شدند ولی آرام آرام منسوخ شدند و در فاز جریانهای تروریستی افتادند. برخی از طیفهای داعش هم خود را متأثر از تفکرات سید قطب میدانند.
در حال حاضر کدام طیف از داعش چنین تفکری دارد؟
کسانی که انحراف پیدا کردند پس از کشته شدن حسن البنا رهبری اخوان به آقای حسن الهضیبی رسید که یک وکیل و حقوقدان بود ایشان به شدت سید قطب را تخطئه کرد و کتابی نوشت و در آن اعلام کرد که ما به دنبال حرکت مسلحانه و تکفیر نیستیم و گفت ما دعوت کنندگان مردم هستیم. نام کتاب وی«الدعاه لا قضاه» بود یعنی ما داعی و دعوت کننده مردم هستیم قاضی نیستیم که ایمان مردم را بسنجیم و لذا اخوان از همان زمان دو دسته شدند کسانی که جوانتر بودند یه دنبال سید قطب رفتند و سازمان التکفیر والهجره را تشکیل دادند و یک عده هم در اخوان و در کنار مرشد عام ماندند. افکار سلفی-تکفیری به هیچ وجه مورد تأیید اخوان کنونی نیست.
واکنش بدنه اجتماعی اخوان به تحولات مصر تا کنون چطور بوده و آیا میتواند رادیکالتر باشد؟
اینها فعلاً منفعلند دنبال این هستند که چه کار کنند که اینها را تار و مار نکنند و به دنبال حفظ وضع موجودند. تا شرایط مساعد برایشان فراهم شود. ولیکن الان آقای السیسی سایه اینها را با تیر میزند.
نظر شما