وی افزود: «ما همزمان با گفتوگوها در چین، مقدماتی را فراهم کرده بودیم که بتوانیم امروز را روز شروع اجرای توافق جامع همکاریهای راهبردی دو کشور اعلام کنیم». سرانجام سند همکاری ۲۵ساله ایران و چین وارد مرحله عملیاتی شده و این موضوع از ابعاد مختلفی محل بحث و بررسی کنشگران سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است. در این راستا با «غسان ملحم» تحلیلگر برجسته و استاد روابط بینالملل در لبنان گفتوگو کردهایم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
برخی معتقدند اینگونه توافقات با چین، موجب گسترش نفوذ این کشور در منطقه و تبدیل طرف دوم به مستعمره پکن در درازمدت خواهد شد؟ نظر شما در این مورد چیست؟
من معتقد نیستم اینگونه توافقات با چین، منطقه را به مستعمره این کشور یا محل نفوذ آن تبدیل کند؛ اوضاع و تحولات به این شکل محاسبه و تحلیل نمیشود؛ در اینگونه توافقات یک عامل ثابت شده وجود دارد و آن اینکه باعث خواهد شد روند خروج آمریکا و کاهش حضور آن در منطقه تسریع شود و طبیعتاً منجربه پایان سلطه یکجانبه آمریکا بر جهان میشود. همچنین بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان آمریکایی که از واقعیت شرایط آمریکا سخن میگویند، در این باب به سه سطح تحلیل میپردازند؛ سطح اول؛ سطح داخلی، سطح دوم؛ سطح خارجی سنتی و سطح سوم مربوط به قدرت خارجی راهبردی آن است. آنها تأکید میکنند آمریکا خسته و فرسوده شده است؛ بنابراین طبیعی است رقابت آمریکایی- چینی موجب زوال استکبار آمریکا و کاهش گستره نفوذ آن خواهد شد، بدون آنکه این بهمعنای تشکیل استکبار یا سلطه چین بر منطقه باشد و یا اینکه کشورها به مستعمره آن تبدیل شوند، بلکه این منجربه شکست انحصارگرایی آمریکا و تأثیر مثبت بر تحولات جهانی خواهد شد.
تفاهمنامه راهبردی-اقتصادی بین ایران و چین را چگونه ارزیابی میکنید؟ این توافق چه مزیتها و یا نکات منفی دارد؟
این تفاهمنامه در چارچوب چشمانداز ایران و چین برای ایجاد تفاهم و همکاری بین دو طرف و اگر نگوییم ائتلاف راهبردی بین تهران و پکن حداقل ارتقای این همکاری بهسطح یک توافق راهبردی است. این توافق مزیتها و نکات مثبت زیادی برای هر دوطرف دارد. بهگونهای که طی آن تجارب و اطلاعات مهمی تبادل خواهد شد و همبستگی قوی در برابر تهدیدها و چالشهای مشترک از طرف آمریکا و دیگران شکل خواهد گرفت. همچنین براساس آن، یک شراکت طولانی مدت بهوجود خواهد آمد که طبیعتاً منافع اقتصادی و تجاری دو طرف چینی و ایرانی را تأمین خواهد کرد و در نهایت منجربه تقویت روابط بین دوکشور مبتنی بر احترام متقابل خواهد شد.
آیا اجرای تفاهمنامه راهبردی بین ایران و چین میتواند بر روند مذاکرات وین بین ایران و غرب تأثیر بگذارد؟
در ارتباط با تأثیر این تفاهمنامه بر روند مذاکرات وین، باید بگویم بهطور طبیعی این توافق سبب فشار بیشتر بر آمریکاییها و اروپاییها خواهد شد. این تفاهمنامه به آنها گوشزد خواهد کرد اگر وقتکشی کنند و توافقی عادلانه را مدنظر نداشته باشند، ایران جایگزین شرقی مانند کشورهای چین و روسیه را دارد و گرایشبه تقویت همکاری با نه فقط کشورهای منطقه، بلکه با این قدرتهای جهانی را دارد. چین و روسیه یکی از پایههای قدرت در جهان هستند و بههمان اندازه که آمریکا و غرب تأثیرگذار هستند این دو کشور نیز اثرگذاری دارند. بنابراین طبیعی است آمریکاییها و اروپاییها نسبت به اینکه تفاهمنامه بین چین و ایران و همچنین تداوم امضای توافقهای مشابه مثلاً با روسیه و دیگر کشورهای جهان، سبب تقویت نفوذ و افزایش قدرت ایران در منطقه شود، نگران و هراسان باشند. همکاری ایران، روسیه و چین میتواند سد بلندی را مقابل پروژهای آمریکایی یا غربی علیه منطقه و شرق ایجاد کند؛ بههمین خاطر آمریکا و همچنین اروپاییها سعی خواهند کرد بههر نحو ممکن با ایران بهتوافق برسند یا بهتوافق قبلی بازگردند، جدیتر عمل کنند و در آینده تعهدات خود را نقض نکنند و حتی مانع از این شوند که آمریکا دوباره از هر توافق احتمالی خارج شود که این باعث خواهد شد تا ایران بیشتر به سمت چین و روسیه برود و از طرف دیگر با دست بازتر به مقابله با آمریکا بپردازد.
توافق ایران و چین در چه زمینههایی میتواند گسترش یابد و چه تأثیری میتواند بر نظم جهانی و حرکت به سمت جهان چندقطبی داشته باشد؟
خوب، این تفاهمنامه که هم اقتصادی و علمی و هم امنیتی است، بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر نظم جهانی و توازن قوا در جهان تأثیر میگذارد؛ زیرا این توافق در نهایت سبب برهم خوردن معادلات بینالمللی و ایجاد تغییر نظم جهانی مبتنی بر قواعد متفاوت با نظم کنونی خواهد شد و باعث میشود تا سلطه آمریکایی روزبهروز کمفروغتر شود. دوره تک قطبی آمریکایی دیگر پایان یافته و بازگشتی برای آن نیست. امضای اینگونه توافقها همچنین میتواند موجب تقویت و فعالسازی روابط دوجانبه مثلاً بین تهران و مسکو، بین تهران و پکن و بین دیگر پایتختها شود. براین اساس موازنه قوا بین قدرتهای جهانی و منطقهای بازسازی شده و در نهایت شاهد یک جهان چندقطبی خواهیم بود. بنابراین توافق راهبردی چین و ایران، سلسله توافقهای مختلف را در جهان بهدنبال خواهد داشت.
ایران از یک طرف باچین تفاهمنامهای طولانیمدت را امضا کرده، از طرفی بهدنبال امضای توافق مشابه باروسیه است و از طرف دیگر در حال مذاکره باغرب در وین است؛ از نظر شما این رویکرد و نگاه سهبعدی ایران چگونه تحلیل میشود؟
در ارتباط با تحلیل و تفسیر این رویکرد ایران، معتقد هستم این موضوع بیانگر درایت و تدبیر ایرانیها و رهبران سیاسی آن است که مبتنی بر منطق و بهاقتضای قواعد بینالمللی عمل میکند و نشان میدهد آنها چگونه زیرکانه منافع ملی خود را تأمین میکنند. آنها از یک طرف به مذاکرات خود در وین ادامه میدهند تا توافق قبلی را احیا و واشنگتن را به بازگشت بهتعهدات خود وادار کنند که این فرایند بهنوبه خود سبب کاهش فشار آمریکا و غرب بر ایران و اقتصاد و مردم آن خواهد شد و در همین حین در ادامه ارتباط و روابط با روسیه و چین سستی نکرده و راههای تقویت همکاری با آنها را نیز بررسی میکنند. بنابراین ایران و دیپلماسی آن در خطوط مختلفی اعم از دیپلماسی با متحدان، با دوستان، با رقبا با دشمنان... فعال، هوشمندانه و برآمده از تجربه است که میداند چگونه به اقتضای مصلحت و منافع ملی امتیازگیری کند و شرط گذاری طرف مقابل را کاهش دهد و همچنین چگونه با دوستان و متحدان شراکت برقرار کند.
نظر شما