پدرش که مردی هنردوست بود با توجه به اشتیاق فرزند به هنر نقاشی، او را به کارگاه استاد «حاج میرزاآقا امامی» فرستاد و سپس در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان از استاد «عیسی بهادری» تعلیم گرفت.
پس از پایان این دوره به اروپا رفت و چند سالی در آنجا به مطالعه و بررسی آثار نقاشان برجسته غرب همت گماشت و در نتیجه همین مطالعات بود که به رهیافتی تازه از هنر نقاشان با معیارهای جهانی رسید.
محمود فرشچیان را به عنوان بزرگترین استاد و صاحب سبک جدید در مینیاتور ایرانی میشناسند.
طراحی و شناخت و بهکارگیری صحیح رنگها و قدرت قلم او سبب شهرت آثارش شده است. فرشچیان برای خلق اثرهای خود از ادبیات عرفانی و باورهای مذهبی الهام گرفت و در عین اینکه به اصالت هنر توجه داشت با ابداع شیوههای جدید، قابلیت و کارایی نقاشی ایرانی را افزایش داد.
تأثیر اصفهان در بیداری روح نقاشیشهر هزار رنگ اصفهان و میدان نقش جهان در بیداری روح و ذائقه نقاشی استاد فرشچیان بیتأثیر نبوده است. در پنج سالگی که با پدرش به میدان نقش جهان میرفته، از همان دور با دیدن گنبد مسجد شیخ لطفالله و سپس مسجد امام(ره) شگفتزده میشده و از پدر میخواسته به او اجازه دهد کاشیهای مسجد را بیشتر تماشا کند.
نگاه کردن به نقش و نگارها انگار چیزی را درونش بیدار میکرد. از همان زمان با اصرار پدرش نقاشی کردن را آغاز نمود. در همان سنین روی فرش مینشست و گلهای قالی را نقاشی میکرد.
فرشچیان مانند صدها هنرمند و نویسنده و شاعر بدون تعلیم استاد به صورت تجربی وارد وادی هنر میشود. خودش جستوجوگر بوده و طراحی میکرده است. پدرش که علاقه پسرش را میبیند او را به کارگاه نقاشی حاج میرزا آقا امامی میبرد و چند سالی را پیش او میگذراند. بعدها به واسطه یکی از نزدیکان پدرش به استاد بهادری معرفی میشود که تأثیر زیادی بر مسیر هنری او میگذارد. درباره شیوه تدریس استاد بهادری میگوید: «ایشان از افرادی بود که نظیر و نمونهاش را ندیدهام. من طراحیهای خودم را میکردم و پیش استاد میبردم و او نظر میداد. هیچ وقت خودش در کارهایم دست نبرد. میگفت از روی هرچه کشیدی خودت برو و با آن مقایسه کن. ایراد کار دستت میآید. استاد بهادری معروف بود که جز دو کلمه حرفی دیگر ندارد؛ یا میگفت خوب است یا میگفت بد است».
اما اتفاق عجیبی که در خارج از ایران برای فرشچیان رخ داد، نگاه او را به هنر تغییر میدهد. زمانی که به اتریش رفت و در وین مشغول درس خواندن شد، استادش که یک آلمانی-اتریشی بود به او آموخت دست از تقلید یا کپی کردن بردارد. شاید این به واسطه نگاه متفاوت غربیها به نقاشی بود. به گفته فرشچیان این استادش شباهت و تفاوتی با استاد بهادری داشته است: «شباهتش آن بود که دست بهکار من نمیزد اما تفاوتش در آن بود که مرا به سمت اهمیت بخشیدن به تخیلم فرامیخواند. او میگفت آنچه تو میبینی درست است. او گفت باید تمرین کنی و تمرین کنی تا روش صحیح خودت را بدست بیاوری. این روش در کار و هویت نقاشیهای من تأثیرگذار بود».
استاد مینیاتور معتقد است آنچه موجب میشود هنر اصیل از هنرمند تراوش کند قلممو و رنگ نیست بلکه آگاهی و دانش، تمرین و ممارست و نوعی ریاضت شیرین عاشقانه است.
تلنگر مادر و خلق «عصر عاشورا»
یکی از آثار معروف استاد فرشچیان تابلو «عصر عاشورا»ی این هنرمند است. اما چطور شد که این تابلو با دستهای توانای استاد خلق شد.
او درباره خلق این تابلو چنین گفته است: «من پیش از این هم تابلوهای مذهبی مانند غارحرا خلق کرده بودم اما تابلو عصر عاشورا با همه آن آثار تفاوت داشت. تابلو عصر عاشورا به هیچ عنوان سفارشی نبود، بلکه کاملاً یک اثر ناشی از جوشش درونی و ارتباط معنوی بود و شاید به همین دلیل این اندازه مورد استقبال قرار گرفت. یادم است یک سال دهه ماه محرم و روز عاشورا بود. ظهر بود و من در خانه بودم اما حس و حال عجیبی داشتم. مادرم که دید من تنها در خانه ماندهام و به هیچ هیئت و روضهای نرفتهام، دلگیر شد و گفت همه همسن و سالهای تو مشغول عزاداری هستند و یا در هیئتها کاری برای امام حسین(ع) انجام میدهند. چرا تو در خانه نشستهای و کاری نمیکنی؟
همین تلنگر مادرم در کنار شور و حال عجیبی که داشتم، قرار گرفت. به اتاق رفتم و ناخودآگاه پشت بوم نقاشی قرار گرفتم. دست به قلم بردم و طرح اولیه ظهر عاشورا را در مدتزمان کوتاهی کشیدم.
در همان مدت کوتاه حتی قسمتهایی از رنگآمیزی را هم انجام دادم. هنوز هم خودم نمیدانم چطور این اثر خلق شد اما میدانم در آن زمان و دقایق، حس و حال خوبی داشتم. گویی مورد توجه و عنایت حضرت سیدالشهدا(ع) قرار گرفته بودم که توانستم چنین طرحی بزنم. طوری که صاحبنظران، تابلو عصر عاشورا را اثری جاودانه مینامند».
شهرت در پهنه جهان
برگزاری نمایشگاههای پیدرپی معرف شهرت استاد فرشچیان در پهنه جهانی است؛ بهگونهای که موزهها و کتابخانهها و مجموعهداران شخصی و عاشقان هنر به داشتن قطعهای از آثار او مباهات میکنند.
تابلوهای «ضامن آهو»، «پنجمین روز آفرینش»، «ابراهیم نبی»،«عصر عاشورا»، «شمس و مولانا»، «ستایش» و «یتیمنوازی علی» از مهمترین آثار او است.
همچنین طراحی پنجمین ضریح حرم امام رضا(ع) و طرح ضریح جدید حرم امام حسین(ع) در کربلا دو اثر معروف دیگر استاد است که با مهارت استادان طلاکار و نقرهکار ایران به اجرا در آمده و در سال ۱۳۹۱ در قم رونمایی و سپس به کشور عراق منتقل شد.
نظر شما