به گزارش قدس آنلاین، پروفسور را اولین بار در سیزدهمین جشنواره جهادگران علم و فناوری خوزستان دیدم، از هر دوی ما برای تقدیر دعوت شده بود اما فاصله من با او، فاصله زمین خاکی بود تا آسمان آبی؛ بی توجه به مرتبه علمیاش پایینترین صندلی را انتخاب کرد و نشست، رگههای پیری میان موهایش دویده بود، آن هم به انضمام نگاهی عمیق و لبخندی معتدل که به هیبتش طراوت میداد؛ متین و باوقار و بادقت به صحبتهای بقیه، حتی جوانترها گوش میداد، آنقدر که شاید آن لحظه با خودم گفتم حتما حرفی برای گفتن ندارد که اینقدر ساکت است اما او پُر بود، حجمی عمیق از انسانیت و سرشار از دانش که جز سکوت، کلمهای نمیتوانست تعریفش باشد.
آن روز پروفسور نه از کفها ضعف کرد و نه برای تقدیرها غَش! او آمده بود تا تنها برای چند دقیقه اجازه صحبت بخواهد، آن هم در جمعی که ادعای دانش داشت و توجه به قشر دانشمند؛ کلماتش موزون بود و مرتب، بیهیچ ناخالصیای که ریشه در خویشتنپرستی داشته باشد؛ او میخواست از جهادی علمی بگوید، جهادی که جوانیاش را پایش زمین زد و حالا ثمر داده بود، از امیدهایی که مسوولان باید در وجود تمام دانشجوها قلمه بزنند و حتی از دستاوردهایی که توی دست دانشمندان خودمان است و نمیداند چرا دیده نمیشوند.
حرفهای پروفسور آشنا بود و عطر بیانات ولی فقیه را میداد، قوی و محکم و مستدل؛ آنقدر که همه را یاد بیانیه گام دوم و تعبیر رهبر از جهاد علمی انداخت، آنجا که فرمودند: «عقبماندگی شرمآور علمی در دوران پهلویها و قاجارها در هنگامی که مسابقه علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربهی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدت بالا ادامه یابد تا آن عقبافتادگی جبران شود. اینجانب همواره به دانشگاهها و دانشگاهیان و مراکز پژوهشی و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدی در این باره تذکر و هشدار و فراخوان دادهام، ولی اینک مطالبهی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگبنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هستهای نیز داده است. به پا خیزید و دشمن بدخواه و کینهتوز را که از جهاد علمی شما به شدت بیمناک است ناکام سازید.»گفتگوی ما با ایشان را بخوانید:
به دوران کودکی و نوجوانیتان برگردیم؟ این علاقه شما به ابتکار و اختراع علمی ریشه در آن دوران داشت؟ اما لطفا قبل از جواب به این سوالها، خودتان را برای مخاطبان معرفی کنید
منصور امین هستم، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که با درجه پروفسوری در حال تدریس و تحقیق در این دانشگاه هستم.
دوران کودکی و نوجوانی را در دبستانها و دبیرستانهای کشور عزیزم تحصیل کردم و همیشه شاگرد ممتازی بودم، با رتبههای بالا؛ از دوران دبیرستان همیشه پیگیر کارهای تحقیقاتی بودم، بیشتر هم روی موجودات زنده؛ قورباغهها را تشریح و اعضای بدنشان را دستکاری میکردم، اما به کارهای مکانیکی و الکترونیکی هم علاقه داشتم، فکر کنم ده یا دوازده ساله بودم، بله، همین حدود، که توانستم موشکی بسازم که چهار تا پنج متر بالا رفت، آن موقع این کارها به چشم دیگران عجیب میآمد اما خب میگفتند سرگرمیهای این بچه خاص است دیگر، ولی من هر روز بیشتر از دیروز در تحقیقاتم جدی میشدم.
از دوران دانشجوییتان برایمان بگویید، ورودتان به دانشگاه همزمان با انقلاب بود؟
سال ۱۳۵۶ با ورود به دانشگاه فضای خوبی برایم ایجاد شد، هر چند که این ورود همزمان با تظاهرات مردمی بر علیه رژیم ستمشاهی بود؛ درس میخواندیم اما بیشتر وقتمان صرف شرکت پرشور در تظاهرات و شعار دادن بر علیه طاغوت بود، چقدر درگیریهای شدید که با گارد دانشگاه داشتیم تا اینکه در سال ۱۳۵۷ انقلاب شد و بعد از آن مدتی به خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل شد اما بعد از شروع مجدد، اینبار جنگ تحمیلی بود و هجمههای همه جانبه استکبار بر علیه کشورمان؛ خیلیها به جبهه رفتند و بعضیها مثل من در سنگر علم ماندگار شدند.
تحقیقاتم را در دانشگاه ادامه دادم، با وسواس و برنامه؛ آنقدر که پس از لیسانس و در مقطع فوق لیسانس تحقیقاتم بر داروهای باکتری، ضد قارچ و ضد ویروس بیشتر و جدیتر و متمرکزتر شد، خب روی ساخت این داروها کار و آنها را مکانیزه کرده بودم تا اینکه در سال ۱۳۸۰ موفق به کشف دارویی شدم که برای اولین بار در جهان کشف میشد.
برای اولین بار؟ آن هم توسط یک دکتر ایرانی؟
بله، هیچ کس روی آن کار نکرده بود، من موفق شدم از دل گیاهان مادهای را استخراج کنم که پس از خالص شدن اثراتی بسیار قویتر از آنتیبیوتیکها و آنتیقارچهای موجود داشت و باکتریها را به شدت از بین میبُرد، قارچها را به شدت از بین میبُرد و توانست به خوبی با داروهای شیمیایی موجود در بازار رقابت کند.
چهار سال در خارج از کشور روی این دارو کار مطالعاتی و تحقیقاتی انجام دادم تا اینکه پس از مدتی متوجه شدم که این دارو اثرات ضد ویروسی را نیز دارا است و با توجه به اینکه داروهای ضد ویروس در جهان بسیار بسیار نادر هستند و اغلب بیماران بر اثر عفونتهای ویروسی از جمله هپاتیت، ایدز و آنفلوانزا جانشان را از دست میدهند بر تولید این دارو متمرکز شدم و بالاخره توانستم در سال ۱۳۸۴ این دارو را به عنوان داروی ضد ویروس و ضد باکتری در اداره ثبت اختراعات و اکتشافات ایران ثبت کنم.
یعنی پس از کشف آن ماده گیاهی و تبدیل آن به دارو توانستید وارد چرخهی درمانیاش کنید؟
البته نه به این راحتی که شما گفتید؛ پس از ثبت در اداره اکتشافات ایران، به دنبال این بودم تا مجوز این دارو را برای مصرف بگیرم، به عنوان دارویی ضد ویروس؛ اولین پیشنهاد برای درمان تبخال بود، تبخال دهانی عفونتی است که از طریق ویروس هرپس ایجاد میشود، این ویروس باعث عفونت در اطراف دهان میشود، خب با آن مادهای که کشف کرده بودم دارویی طراحی و فرمولاسیون کردم که بعد از آزمایش بالینی نتایج خیلی خوبی داد.
تلاشها و پیگیریها سفتتر و سختتر شد، کفش آهنی پوشیدم تا مجوز تولید دارو را از تهران گرفتم، حدود هفت سال پیش بود که موفق به تولیدش شدم، وارد بازار شد و در حال حاضر با نام آلیوم صدرا نور در داروخانههای سراسر کشور توزیع میشود.
این دارو هم ممکن است شبیه سایر نمونههای مشابهاش باشد، یک داروی ضد قارچ، همین؛ منتهی با این تفاوت که سازنده آن یک پروفسور انقلابیست!
پروفسور انقلابی، چه تعبیر زیبایی، امیدوارم که لایقش باشم؛ البته تفاوت فراتر از تفاوت کشورهای سازندهی این دارو است؛ مزیت داروی ما در مقایسه با سایر داروهایی که برای تبخال وجود دارد این است که سرعت درمان آن کاملا متمایز است در حدی که ظرف شش ساعت، تبخال را درمان و آثار زخم را به صورت کامل از صورت برطرف میکند، البته هر اندازه سریعتر و در ابتدای بیماری از این دارو استفاده شود، نتایج بهتر و درمان سریعتر جواب خواهد داد، آن هم قبل از اینکه بافت پوست از هجوم قارچ تخریب شود.
بعد از تولید انبوه این داروی ضد قارچ، پس از این همه سال جهاد علمی نخواستید که به استراحت نفسی تازه کنید؟
در میدان جهاد که باشی استراحت مفهومش را از دست میدهد، دیگر به چیزی جز جنگیدن فکر نمیکنی و در جهاد علمی، ما سلاحی جز تحقیقات پیوسته و مستمر نداریم؛ بعد از به ثمر نشستن داروی آلیوم صدرا نور تحقیقاتم را بر زگیل تناسلی آغاز کردم، بیماریای که عامل آن ویروسی به نام پاپیلوما است و نتیجهاش ایجاد ضایعاتی بر ناحیه تناسلی است؛ روی این موضوع کار کردم، تحقیقات انجام دادم و نتایج خوبی گرفتم، نتایجی که باعث طراحی دارویی شد که در مقایسه با نوع شیمیاییاش توانایی درمان این زگیلها را داشت.
تحقیقات بیوقفه ادامه داشت، هر ماه، هر روز، هر ساعت، هر دقیقه و هر لحظه؛ بعد از آن هم داروی دیگری برای درمان آبله پرندگان طراحی کردم که خیلی خوب و تنها ظرف چند روز، آبلهی پرندگان را کاملا خوب میکند.
آبلهی پرندگان ضایعاتی است که در چشم پرنده ایجاد میشود و باعث کوری و مرگشان میشود، به ویژه در پرندگان گرانقیمت که تلفات در آنها باعث ضرر اقتصادی پرورشدهندگان میشود؛ با طراحی افشانه، خیلی خوب این عفونت یعنی آبله درمان میشود که الحمدلله این دارو نیز تولید شده اما با شیوع کرونا تمرکزم معطوف این ویروس شد و هنوز مجوز داروی آبله پرندگان را نگرفتهام.
در میان تمام نشدنها و ابهامها شما به فکر طراحی و ساخت داروی ضد کرونا افتادید؟ ارادهی عجیبی دارید دکتر!
اینکه با ترس از دشمن رو بگیرید و دورادور نگاهش کنید شما را ضعیف و دشمن را قویتر میکند، باید به دل خطر زد، حتی اگر با دستهای خالی؛ خب یک پیشینه تحقیقاتی و داروهایی که نتیجه داده بود فکر میکنم برای توکل و یا علی گفتن کافی بود، نه؟
آن مادهی گیاهی که سالها پیش کشف کرده بودم و کاملا خالص شده و هیچ ناخالصیای ندارد را به صورت شربت درآوردم و به صورت یک افشانه، آن هم در بالاترین سطح پژوهشی دنیا؛ پس از گرفتن آی آر سی تیِ جهانی و کد اخلاق از دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور تحقیقاتم را در چند بیمارستان شروع کردم و خوشبختانه دیدم که تمام علائم بیماران کرونایی مثل تب، سردرد، بدندرد و گلودرد ظرف دو تا سه روز رفع شد؛ در ادامه تحقیقات از حدود بیش از ۸۵ درصد مرگومیر بیمارانی که در آیسییو بستری بودند کاسته شد و تحقیقات نتایج بسیار خوبی پیدا کرد و دو مقاله بسیار مهم در سطح ژورنالهای بینالمللی را طراحی کردم که در حال ثبت جهت چاپ هستند.
یعنی داروی ضد کرونای شما در حد همین تحقیقات بالینی متوقف شد؟
حدود یک سال و نیم گذشته بود که موفق شدم نتایج تحقیقاتم را به وزارت بهداشت ارائه دهم که پس از کشوقوسها و تلاشهای فراوان، هشت ماه مجوز این دارو را دریافت کردم و در حال حاضر این دارو در یکی از کارخانههای کشور تولید و در داروخانهها توزیع میشود.
یعنی داروی شما تنها داروی ضد کرونا است؟
ببینید در یک سال و نیم گذشته ادعاهای زیادی مبنی بر تولید داروی ضد کرونا که درست و نادرست بود به وزارت بهداشت ارسال شد که کار تحقیقاتی ما بین این حجم از ادعاها گم شد و وزارت بهداشت با دیدی بد به همه نگاه میکرد و با یک دست میراند، ما گفتیم لطفا ببینید کدام کار تحقیقاتی درست انجام شده؛ کدام کار، علمی و دانشگاهی است، روی آن تمرکز کنید و نتایج را ببینید که بالاخره موفق به دریافت مجوز دارو شدیم و این در حالی بود که شاید بیش از ۱۵۰ دارو برای درمان کرونا به وزارت بهداشت ارائه شده بود اما در نهایت تنها چهار دارو موفق به دریافت مجوز شد که یکی از این موارد داروی بنده بود؛ البته تفاوت این دارو با بقیه داروها در این است که ماده سازنده آن خالص و با اثرات بسیار قوی ضد ویروسی است، این شربت با نام کو ایران امین نامگذاری شد و در داروخانهها ارائه میشود.
اما این داروی ضد کرونای شما جایی در چرخه درمان بیمارستانها ندارد، درست است؟
مشکلی که الآن وجود دارد این است که متاسفانه پزشکهای ما هنوز به این باور نرسیدهاند که یک داروی ایرانی را به بیماران مراجعهکننده به بیمارستانها و درمانگاهها ارائه بدهند، این مسئله را باید وزارت بهداشت جا میانداخت که متاسفانه انجام نشد و در حال حاضر این دارو جزو داروهای پروتکل وزارت بهداشت در بیمارستانهای کشور نیست.
و این باعث میشود که بیمارستانها به صورت مرتب داروهای خارجی را تهیه و تجویز کنند در حالی که هزینههای گزافی را میطلبد و هیچ کدام از این داروها نیز تایید نشده و طی دو سال گذشته و پس از آزمایش از چرخه درمان خارج شدهاند و با توجه به عوارض بسیار این داروها، شاهد تغییر مکرر داروهای پروتکل بیمارستانها هستیم اما با این وجود نیز حاضر نیستند که داروهای ایرانی را تست و ارزیابی کنند.
وقتی وزارت بهداشت به دارویی مجوز میدهد یعنی این دارو پس از طی چرخه پیچیدهای توانسته این تاییدیه را دریافت کند، پس خندهدار نیست که داروی مجوزدار ایرانی نادیده گرفته شود؟ آن هم در شرایطی که داروهای همنوع خارجی تاثیری نداشتهاند!؟
درست است که به داروی ما مجوز دادهاند اما تنها برای توزیع در داروخانهها است، بیماران به صورت شخصی میتوانند آن را از داروخانهها تهیه کنند در صورتی که این دارو زیر نظر پزشکان باید تجویز شود و این حلقه مفقوده وزارت بهداشت است چرا که داروی ایرانی ضد کرونا را به پزشکان معرفی و توصیه نکرده است.
هزینه این دارو بسیار بسیار پایین است و بیماران میتوانند به محض مشاهده اولین نشانههای ابتلا حتی با تجویز پزشک عمومی مانند یک سرماخوردگی با کرونا مقابله کنند و به زندگی طبیعی بازگردند، آن هم پیش از آنکه بیماری وارد فاز خطرناک یعنی ابتلای ریه و در نهایت مرگ شود.
آخرین توصیه و انتقاد شما
توصیه بنده این است که وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی هر چه سریعتر این دارو را وارد پروتکلهای درمانی کنند، به هر حال نظر این است که وزارت بهداشت به داروهایی که خودشان مجوز دادند و پروسههای سختی را برای تایید پشت سر گذاشتهاند و با فرایندهای پیچیده جهت صدور مجوز روبهرو شدهاند اجازه ورود به پروتکلهای درمانی را بدهند چرا که این افتخاری برای کشور ما است و وزارت بهداشت باید برای معرفی جهانی آن تلاش کند تا بهداشت جهانی بداند که دانشمندان ایرانی علاوه بر تولید واکسن در این عرصه هم حرف برای گفتن دارند.
این دارو میتواند حرف اول درمان کرونا در کشور و حتی جهان را بزند چرا که هیچ دارویی به این سرعت و کیفیت بیماران را درمان نمیکند، و ما محققان امید به روزی بستهایم که هیچ جهاد علمیای نادیده گرفته نشود، خداوند یار و نگه دارتان.
منبع: فارس
انتها ی خبر/
نظر شما