تحولات لبنان و فلسطین

یکی از مهم‌ترین ابعاد شخصیتی پیشوای پنجم شیعیان، امام محمدباقر(ع) که کمتر به آن پرداخته شده، سیره اجتماعی ایشان است که می‌تواند به عنوان بهترین الگوی زندگی مدنظر ما قرار گیرد.

درس‌هایی از سیره اجتماعی باقرالعلوم (ع)

به مناسبت ولادت باقرالعلوم(ع) در این زمینه با حجت‌الاسلام والمسلمین حسین مرادی‌نسب، عضو هیئت علمی گروه تاریخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

درباره سیره علمی امام محمدباقر(ع) زیاد بحث شده ولی سیره اجتماعی ایشان کمتر موردتوجه بوده است. آن حضرت در روابط اجتماعی، چه مسائلی را مدنظر داشتند؟

امام محمدباقر(ع) پنجمین امام شیعیان و همچون دیگر امامان معصوم(ع) جامع صفات والای انسانی و مظهر انسان کامل است. امام خمینی(ره) در وصیت‌نامه خود می‌گوید: «ما مفتخریم باقرالعلوم که بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول(ص) و ائمه معصومین(ع) مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ماست» یعنی از ما شیعیان است پس باید به ایشان افتخار کنیم و الگو قرار دهیم. یکی از این جنبه‌های والای شخصیت آن حضرت که می‌تواند به عنوان الگو مدنظر ما قرار گیرد، سیره اجتماعی ایشان است. آن امام همام به طور عملی با رفتار و گفتار خود شیوه درست زندگی اجتماعی را به مردم می‌آموختند. تکریم، احترام و مهرورزی به دیگران، محبت به خانواده، یاری و دست‌گیری نیازمندان، میهمان‌نوازی، شرکت در محافل علمی و مجالست با برادران دینی، جلوه‌هایی از رفتار اجتماعی آن حضرت با مردم است.

یکی از ابعاد سیره اجتماعی امام باقر(ع) که به آن اشاره فرمودید محبت و مهرورزی با افراد جامعه است. آن حضرت در این زمینه چطور عمل می‌کردند؟

امام باقر(ع) در برخورد با دیگران مظهر مهر و رأفت بودند و پیوسته مردم را به مهربانی و خوشرویی با یکدیگر دعوت می‌کردند. ایشان در حدیثی می‌فرمایند: «لبخند مرد به روی برادر مؤمنش بسیار پسندیده و زدودن غبار غم از چهره او حسنه است و خدا به چیزی برتر از شاد کردن دل مؤمن پرستش نشده است». در سیره آن حضرت آمده هنگام دیدن مردم ابتدا امام به آن‌ها سلام و سپس مصافحه می‌کردند یعنی به آن‌ها دست می‌دادند و دستشان را می‌فشردند. در روایتی آمده: روزی پیرمردی نزد امام آمد و سلام کرد. امام در پاسخ گفتند: علیکم‌السلام و رحمت الله و برکاته. یعنی در جواب یک سلام کوتاه ایشان، سلام و رحمت خدا را برای ایشان آرزو کردند. این برخورد امام درس‌های زیادی برای ما دارد. در روایتی که در کتاب بحارالانوار نقل شده از قول شخصی به نام ابوعبیده زیاد بن عیسی آمده: «روزی با امام باقر(ع) همسفر شدم. در راه، چند بار سوار و پیاده شدیم. امام هر بار، پس از من داخل کجاوه می‌شد و هر بار به من سلام و با من مصافحه می‌نمود. هنگام پیاده شدن نیز زودتر از من پیاده می‌شد و باز به من سلام می‌کرد و مصافحه می‌فرمود. به امام عرض کردم: ‌ای فرزند رسول خدا، شما کاری را می‌کنید که دیگران نمی‌کنند. هر بار سلام و احوالپرسی و مصافحه برای چیست؟ امام فرمود: مگر نمی‌دانی مصافحه چه ثوابی دارد؟ هر گاه دو مؤمن با یکدیگر مصافحه کنند، گناهان آن‌ها مانند برگ درختان می‌ریزد و خداوند به آن‌ها با نظر رحمت می‌نگرد تا زمانی که از یکدیگر جدا شوند. در روایتی دیگر آمده: گاه امام به کسانی که برای خداحافظی پیش از مسافرت نزد او می‌آمدند، سفارش می‌کردند سلام ایشان را به یک یک دوستان و آشنایانشان در آن شهر برسانند.

آن حضرت در روایات مختلف مردم را به دوستی با یکدیگر تشویق کرده‌اند؛ در حدیثی می‌فرمایند: «به کسی که از تو بریده بپیوند» یعنی با کسی که با تو قطع ارتباط کرده آشتی کن. آن حضرت مظهر حلم و بردباری بودند و با مردم بسیار مدارا می‌کردند. ایشان در روایتی، بردباری با فرد نادان را یکی از مکارم دنیا و آخرت عنوان کرده‌اند. در روایتی آمده: مردی مسیحی از روی کینه‏ای که با امام داشت کلمه باقر را به بقر تغییر داد و به آن حضرت گفت: انت بقر. امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان داده و اظهار عصبانیت کنند با کمال متانت فرمودند: من بقر نیستم، باقرم. مرد به امام گفت: تو فرزند زنی هستی که آشپز بود. امام فرمودند: این مهارت و شغل اوست و عار و ننگ نیست. مرد گفت: مادرت سیه‌چرده، بی‌شرم و بدزبان است. امام فرمودند: اگر چیزی که درباره مادرم گفتی درست است من از خدا برای او طلب آمرزش می‌کنم و اگر این‌گونه نیست از خدا برای تو طلب آمرزش می‌کنم. امام با مقام و جایگاه بالایی که در جامعه داشتند می‌توانستند طور دیگری رفتار کنند ولی این‌ها همه درس‌های رفتاری است برای ما تا بتوانیم در جامعه، سیره امام باقر(ع) را به کار ببندیم. مرد مسیحی با مشاهده رفتار و گفتار امام چنان متحول شد که بلافاصله اسلام آورد. این رفتار امام برگرفته از آیه ۶۳ سوره فرقان است که می‌فرماید: و بندگان خاص خدای رحمان آنان هستند که روی زمین به تواضع و فروتنی راه روند و هرگاه مردم جاهل به آن‌ها خطاب(عتابی) کنند با سلامت نفس(زبان خوش) جواب دهند. یعنی سیره امام دقیقاً دینی و مطابق با قرآن است.

منش و رفتار امام باقر(ع) در برخورد با اعضای خانواده و بستگان چگونه بود؟

امام باقر(ع) با اعضای خانواده خود بسیار مهربان بودند. ایشان در حدیثی می‌فرمایند: «هرکس با خانواده‌اش خوش‌رفتار باشد خدا بر عمرش می‌افزاید». امام وقت زیادی را به خانواده خود اختصاص می‌دادند. ایشان در حدیثی می‌فرمایند: «روز جمعه با خانواده بودن خودش یک صدقه است» یعنی بهترین کار و عبادت است. درباره مدارا و گذشت امام نسبت به افراد خانواده نیز احادیث بسیاری داریم. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «پدرم دارای همسری بود که ایشان را اذیت می‌کرد ولی امام همواره او را می‌بخشید». در روایتی دیگر از قول امام صادق(ع) آمده است: «از پدرم شنیدم که می‌فرمود: من نسبت به خانواده‌ام صبر پیشه می‌کنم. به راستی آن‌که صبر کند به واسطه صبرش به درجه روزه‌دار و به درجه شهیدی می‌رسد که در پیشگاه پیامبر(ص) جنگیده و شمشیر زده است».

امام باقر(ع)، مظهر جود و بخشش بودند و در این زمینه روایات بسیاری داریم. در روایتی آمده: «بخشندگی امام باقر(ع) نسبت به نزدیکان و عموم مردم آشکار بود و سخاوتش مشهور آفاق و احسان و نیکی او معروف همگان، با اینکه وضع اقتصادی او متوسط بود». امام با میهمانانی که به منزلشان می‌آمدند بسیار احسان و بخشش می‌کردند یعنی بهترین غذاها را برای آن‌ها تهیه می‌نمودند، لباس‌های نیکو به آن‌ها می‌پوشاندند و هنگام مشایعت به آنان هدیه می‌دادند. در روایتی آمده: گروهی پس از حج، به منزل امام آمدند و ایشان به هر یک از آن‌ها مبلغی درهم بخشیدند. آن‌ها گفتند: ما خودمان غنی هستیم و به این پول احتیاجی نداریم. حضرت فرمودند: من این را می‌دانم ولی شما زائر خانه خدا هستید، به صحرای عرفات رفتید، گرد و غبار آنجا بر صورت شما نشسته و مورد توجه ملائکه قرار گرفته‌اید.

به جز بخشش عمومی، کمک به محرومان و نیازمندان جامعه اصل بزرگی در زندگانی امام باقر(ع) بود. ایشان نیازمندان را دور خود جمع می‌کرد، سخنانشان را می‌شنید و دردهایشان را آرامش می‌بخشید. امام صادق(ع) می‌فرماید: «روزی نزد پدرم رفتم، در حالی که مشغول تقسیم ۸هزار دینار بین نیازمندان مدینه بود و ۱۱ غلام را آزاد کرد». امام روزهای تعطیل به‌ویژه جمعه‌ها را به دست‌گیری و انفاق به مستمندان اختصاص می‌دادند و دیگران را نیز به این کار تشویق می‌کردند. در روایتی دیگر از امام صادق(ع) آمده است:«با این که پدرم ثروت زیادی نداشت و از نظر مالی در حد میانه بود ولی در روزهای جمعه به نیازمندان کمک می‌کرد و می‌فرمود: پاداش صدقه و کمک به نیازمندان در روز جمعه برتر است، همان‌طور که روز جمعه بر دیگر روزهای هفته برتری دارد». این هم یکی دیگر از درس‌های سیره اجتماعی امام است که با وجود اینکه موقوفات و خمس زیادی نزد ایشان می‌آمد همه را به مردم می‌بخشیدند و زندگی ساده و زاهدانه‌ای داشتند.

ویژگی برجسته امام در دست‌گیری از مستمندان این بود که هرگز آنان را «گدا» خطاب نمی‌کردند و به آن‌ها می‌گفتند: یا عبادالله:‌ ای بندگان خدا! ایشان به همه توصیه می‌کردند: فقرا را با بهترین نام‌هایشان صدا بزنید. خود امام باقر(ع) در حدیثی فرموده‌اند: «اگر فقیری به در خانه‌ات آمد او را برنگردان، شاید او ملکی از ملائک پروردگار باشد که برای امتحان تو فرستاده شده است». امام معمولاً صدقه را در دست فقیر می‌گذاشت، دوباره آن را می‌گرفت، می‌بوسید، می‌بویید و بعد به فقیر بازمی‌گرداند و می‌گفت: صدقه پیش از آنکه به فقیر برسد در دست خداوند قرار گرفته که آن را پذیرفته است.

یکی از شاخصه‌های مهم روابط اجتماعی، حضور موثر در جامعه است. امام باقر(ع) در فعالیت‌های اجتماعی خود چه برخوردی با مردم داشتند؟

امام باقر(ع) حضوری پررنگ و مثمرثمر در جامعه داشتند. نکته مهمی که درباره سیره اجتماعی امام مطرح می‌شود، مردمی بودن و برخورد شایسته ایشان با مردم است. امام در اجتماعات مختلف از جمله در مراسم تشییع جنازه افراد شرکت می‌کردند. یکی از یاران امام باقر(ع) به نام زراة بن اعین روایت می‌کند: روزی امام  در مراسم تشییع جنازه فردی از طایفه قریش شرکت کرد. مردی به نام عطاء بن ابی رباح، از افراد دربار بنی‌امیه نیز در مراسم حضور داشت. در این هنگام، زنی از تشییع‌کنندگان شروع به شیون و فریاد کرد. عطاء به او گفت: یا ساکت شو یا همگی بازمی‌گردیم، ولی زن به فریاد زدن ادامه داد. عطاء ناراحت شد و بازگشت. من به امام گفتم: عطاء بازگشت چه کنیم؟ امام فرمودند: به راه خودت ادامه بده، اگر بنا باشد به خاطر دیدن یک اشتباه از دیگران عمل شایسته‌ای را کنار بگذاریم، حقوق برادر مسلمان خویش را به‌جا نیاورده‌ایم. این رفتار امام این درس را هم به ما می‌دهد که از مسیر درست منحرف نشویم.

یکی از فعالیت‌های اجتماعی امام، حضور در محافل علمی و پاسخ به شبهات و پرسش‌های مردم بود به طوری‌که آوازه محافل علمی امام و دانش ایشان در تمامی سرزمین‌های اسلامی پیچیده بود. امام در جلسات علمی با سعه‌صدر بسیار به پرسش‌های افراد پاسخ می‌دادند. ایشان خود را برتر و بالاتر از مردم نمی‌دانستند و همچون یک برادر دینی با آن‌ها مجالست داشتند. رفتار امام با دیگران به حدی نیکو بود که مردم پیش از اینکه تحت تأثیر علم ایشان قرار بگیرند شیفته اخلاق و منش ایشان می‌شدند.‌ ای کاش مسئولان و مدیران جامعه ما از این رفتار حضرت الگو بگیرند و با رسیدن به مقام و منصب، خود را از دیگران تافته جدا بافته ندانند و گره‌گشای مردم باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.