با نگاهی به سرفصلها یا مباحث پرتکرار حوزه شهری میبینیم یکی از موضوعهای بنیادی و زیربنایی در مدیریت کلان جوامع بشری و به طور خاص شهرها مسئله توسعه متوازن است.
اگر بخواهیم تعریفی ساده و عامیانه از توسعه متوازن ارائه دهیم باید بگوییم به معنای ایجاد شرایط یکسان برای دسترسی تمام شهروندان به امکانات در کوتاهترین زمان و البته کیفیت یکسان است.
حال با همین مقدمه کوتاه میخواهیم به فراموشی این اصل اساسی در کلانشهر مشهد بپردازیم که ریشه در توسعه فیزیکی نامتوازن شهر دارد، چراکه با بررسی اجمالی نقشه شهر مشهد میبینیم رونق شهرسازی در بخشهایی از پهنه شهر بسیار زیاد بوده و در بخشهایی نهتنها رونق نداشته که حتی متوقف هم شده است.
اگر به اسناد تاریخی نیم قرن گذشته مراجعه کنید خواهید دید شهر مشهد تقریباً شکل دایرهای حول کانون حرم مطهر داشته است و تمام محلات شهر در یک شعاع برابر در اطراف حرم شکل گرفته بودند. اما با گذشت زمان و همگام با تبدیل شدن آرامآرام شهر مشهد به کلانشهر، محلات و معابر متعددی در شهر شکل گرفت ولی این بار برخلاف سالهای گذشته، محلات جدید دیگر در تمام بخشهای شهر ایجاد نمیشدند و شهر مشهد در حال رشد از یک سمت بود.
نتیجه این شهرسازی غیرمتوازن این شده محلات قدیمی که در شرق شهر یا بهتر است بگوییم در شرق حرم مطهر قرار دارند با اندکی تغییرات ظاهری نسبت به چند دهه گذشته تقریباً به همان شکل باقی ماندهاند جز در چند نقطه از این بخش از شهر شعاع شکلگیری شهر از حرم مطهر بیشتر نشده است.
اما در این سوی شهر یعنی در بخش غربی شاهد شکلگیری چندین و چند محله بزرگ هستیم به گونهای که حدفاصل میدان پارک تا سهراهی طرقبه دیگر زمین بزرگمقیاس خالی باقی نمانده است و کار به جایی رسیده که اگر دستورات رهبری در چند سال قبل نبود امروز در ارتفاعات جنوبی هم شهرکسازی شده بود.
حال نکته این است اگر قرار است در شهرمشهد توسعه متوازن صورت بگیرد و براساس همان تعریف اولیه دسترسی شهروندان به امکانات شهری در تمام نقاط فراهم باشد ابتدا باید زمینه توسعه فراهم باشد به زبان سادهتر اینکه حتی اگر قرار باشد در محلهای قدیمی مانند پنجتن زیرساختهای بهداشتی و ورزشی ایجاد شود عملاً بافت منطقه چنین امکانی ندارد و در واقع زمینه توسعه در شرق مشهد وجود ندارد مگر اینکه محلات جدیدی در مجاورت این بافتهای قدیمی ایجاد شود.
خلاصه اینکه توسعه فیزیکی شهر مشهد در پهنه شرقی الزامی انکارناپذیر است که بنا به دلایل مختلف در سالهای گذشته فراموش شده است و ساکنان محلات قدیمی شهر مشهد در شمال و شمال شرق مشهد به علت همین عدم توسعه شهر در این محدوده از بسیاری از امکاناتی که ساکنان محلات نوپای غربی شهر برخوردارند محرومند.
کلام آخر اینکه شهر مشهد تناسب ذاتی خود (محوریت حرم مطهر) را از دست داده و همانند پیکره انسانی میماند که در یک سمت بدن خود دست و پایی دراز دارد و در یک سو دست و پای کوتاه و همین عدم تناسب شکلی زمینهساز مشکلات متعددی در حوزههای دیگر شده است که بررسی هرکدام از آنها فرصتی خاص میخواهد اما آنچه مسلم است، بسترسازی تحولات تمامی حوزهها منوط به ایجاد زیرساختهای شکل گیری محلات جدید در پهنههای شرقی مشهد است .
نظر شما