تحولات لبنان و فلسطین

در بیان شاخص‌های انقلابی‌گری برای بانوان و به‌طور ویژه در سیره حضرت زهرا(س) به مؤلفه‌ها و مصادیق زیادی اشاره می‌شود؛ نکته مهمی که عمدتاً در میان این نقش‌ها کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، نقش تربیتی بانوان در تربیت نسل انقلابی است.

نسل انقلابی در آینه مادری

در بخش نخست گفت‌وگو با بانوی مجتهده معصومه گُل‌گیری که پیش از این منتشر شد به معنای حضور زن در عرصه اجتماع پرداختیم و از زبان ایشان شنیدیم که زن در عین حضور در خانه می‌تواند از ساحت جامعه حراست کند. در این بخش، موضوعاتی چون تربیت نسل انقلابی و ولایتمدار، مسئولیت‌های خاص اجتماعی زنان و مبحث ولایت اجتماعی زنان را در گفت‌وگو با مجتهده گل‌گیری مورد بحث و بررسی قرار داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

وقتی از نقش زنان در انقلاب صحبت می‌شود، به نظر از مقوله تربیت و نقش تربیتی مادران در این زمینه غفلت می‌شود. با نگاه به سیره حضرت زهرا(س) به نظر شما چطور می‌توان فرزندانی انقلابی و ولایتمدار تربیت کرد؟

تربیت فرزند باید از نخستین روزهای انعقاد طفل در نزد مادر و بلکه پیش از آن صورت بگیرد یعنی مادر اول باید خودش را تربیت کرده باشد؛ باید مؤمن، باتقوا، دلسوز و دغدغه‌مند باشد، فرد بی‌تفاوتی در برابر فراز و نشیب‌های اجتماع نباشد، دشمن‌شناس باشد، خداپرست باشد، بعد هم که فرزندش متولد می‌شود فرزند، این امور را از او مشاهده کند. به قول معروف، فرزندان ما چنان خواهند شد که ما هستیم نه آنچنان که ما دوست داریم. یعنی آنچنان نیست که ما دوست داشته باشیم فرزندمان ولایتمدار، انقلابی و مؤمن باشد، اما خودمان این‌طور نباشیم. ما باید رفتاری داشته باشیم که این حقیقت را به فرزندانمان منتقل کند.

وقتی مادری انقلابی باشد، وقتی دغدغه جامعه را دارد، وقتی در برابر واقعیات دین حساسیت دارد، وقتی غاصب را به جای ولی‌خدا نمی‌پذیرد، قطعاً این روحیه به فرزندان او نیز منتقل می‌شود. اول باید مادر در ابعادی که ضرورت دارد و خدا به او محول فرموده دقت داشته باشد تا این روحیات به فرزند او هم منتقل شود و در این جایگاه باید کاملاً مراقب باشد. مثلاً کاری که امروزه خانم‌ها می‌توانند انجام دهند این است که با این روحیه در مجامع دینی حضور داشته باشند، از سخنرانی‌های خوب چه در فضای رسانه‌ای یا بیرون از آن استفاده کنند تا این رویه پیشرفت کند.

اگر زنان بخواهند نقش اجتماعی خود را توسعه دهند غیر از فرزندآوری و تربیت نیروی انسانی کارآمد چه کارهای دیگری ممکن است به‌عهده آنان گذاشته شود؟

خوشبختانه ما امروز این چنین نقش‌هایی را از بانوان می‌بینیم. طبیعی است حضور آن‌ها در برخی از عرصه‌ها ضرورت دارد و شاید در برخی از این عرصه‌ها بتوان گفت حضور زنان، یک واجب کفایی است، یعنی عده‌ای باید به آن اقدام کنند تا آن تکلیف از دیگران ساقط شود؛ مثل اینکه بانوانی که دارای استعداد کافی و شرایط لازم هستند به امر پزشکی بپردازند. بنابراین در برخی عرصه‌ها نه فقط این حضور جایز است بلکه در برخی موارد واجب کفایی است.

عرصه تعلیم و تربیت از پیش دبستانی و دبستان گرفته تا دبیرستان و دانشگاه نیز همین طور است. خوشبختانه بسیاری از بانوان با تبعیت از حضرت زهرا(س) که در عرصه‌های علمی بسیاری حضور داشتند، امروز در عرصه‌های مختلف نقش‌آفرین هستند و بخش زیادی از رشد علمی کشور نیز به‌واسطه مجاهدت‌های آنان در این عرصه است.

در خصوص مسئولیت‌های خاص اجتماعی چطور؟ مثلاً وکالت یا وزارت و مانند آن؟

پاسخ این است که البته می‌توانند اما شرایطی باید در اینجا لحاظ شود. یکی اینکه به لحاظ فکری و اعتقادی بانوان بدانند نقش مهم آن‌ها مسئله خانه‌داری و تربیت اولاد است که هیچ بدیلی ندارد و هیچ چیزی جایگزین آن نمی‌شود. در عین حال باید به یک نکته مهم‌تر نیز توجه کنیم و آن، امر شایسته‌سالاری است. یعنی اگر در شرایطی واقع شویم که بانویی از همه افراد جامعه اعم از مردان و زنان شایستگی بیشتری برای احراز وزارت و وکالت دارد البته باید به عنوان وظیفه انجام بگیرد و این خانم نه تنها مجاز است بلکه در چنین شرایطی که مفروض است باید حضور پیدا کند؛ چنان‌که حضرت زینب(س) در آن مقطعی که امام سجاد(ع) در ماجرای کربلا بیمار بودند از طرف امام حسین(ع) مسئولیت اداره و راهنمایی اسرا را تا زمانی که امام سجاد(ع) سلامت خود را بازیافتند بر عهده گرفتند. پس اگر در شرایطی واقع شویم که شایسته‌ترین فرد، بانوان باشند یا بانوی خاصی شایسته احراز یک پست اجتماعی و حکومتی و دولتی باشد البته وظیفه او است که این کار و این تکلیف را به عهده بگیرد.

البته همواره باید مراقب باشیم قبول وزارت و وکالت به عنوان یک ارزش تلقی نشود بلکه به عنوان یک وظیفه در جای خود محسوب شود و بانوان تکلیف اولیه خود را که اداره زندگی و تربیت اولاد است بدانند و پس از آن در صورت داشتن شایستگی و لیاقت می‌توانند و بلکه واجب است پست‌های حکومتی و دولتی را هم احراز کنند. در حقیقت تمایل اولیه زن و فطرت او علاقه به محیط خانواده است و پس از آن نوبت به فعالیت‌های دیگر می‌رسد.

در بستر این فعالیت‌های اجتماعی، مبحث «ولایت اجتماعی زنان» را چطور باید دید. به تعبیری آیا ولایت اجتماعی برای زنان نیز مترتب است؟

پاسخش را باید از قرآن کریم بگیریم. می‌دانیم یکی از مهم‌ترین وظایفی که هر مسلمانی دارد امر به معروف و نهی از منکر است به‌طوری که در روایات ما آمده همه واجبات دین در برابر امر به معروف و نهی از منکر به‌منزله قطره‌ای در برابر دریاست. در این عرصه خداوند مردان و زنان را برابر دانسته و فرموده است: «المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»؛ زنان مؤمن و مردان مؤمن همگی نسبت به یکدیگر ولایت دارند که این ولایت را درعرصه امربه‌معروف و نهی از منکر تعریف نموده است. این امر چنان جایگاه والایی دارد که اگر امربه‌معروف و نهی از منکر نباشد دینی استوار نخواهد ماند و روایات بسیار فراوان است که عنوان می‌کنند مردان و زنان به این مهم الهی اقدام کنند و بدانند در این مقوله و جایگاهشان هیچ تفاوتی با هم ندارند و تعبیر به ولایت هم شده است که زنان همچون مردان در این عرصه ولایت دارند. اگر وکالت و وزارت در شرایطی مصداق امربه‌معروف و نهی از منکر باشد قطعاً بانوان ولایت دارند و براساس این ولایت، امربه معروف و نهی از منکر و یا مصادیق آن برعهده بانوان قرار داده می‌شود. بنابراین جای تردید نیست بانوان با توجه به آیه شریفه‌ای که ذکر شد ولایت دارند.

قرآن در جای دیگری امر به‌معروف و نهی ازمنکر را این‌طور تفسیر می‌کند: «کنتم خیر امه اخرت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» با چنین تعبیری، بانویی که در باب امربه‌معروف و نهی از منکر ولایت دارد جزو بهترین امت‌ها خواهد بود و نه تنها از این خدمت و تکلیف معاف نیست که مجاز و بلکه مکلف به این انجام وظیفه تا در جایگاه خیر امه قرار بگیرد و بهترین امت محسوب شود. پس در این باره هیچ نوع مشکلی نداریم که باز نقش اجتماعی زن فراتر از محیط خانواده در جامعه جهانی تبلور پیدا می‌کند و از مظاهر قدرت اجتماعی زن محسوب می‌شود. پس در صورتی که بانوان اصل شایسته‌سالاری را رعایت  و در تعارض بین خانه و محیط بیرون، مسئله اهم را ملاحظه کنند، اگر حضور در جامعه به معنای خاص یعنی قبول مسئولیت‌های حکومتی اهم باشد از خانواده و این تشخیص، تشخیص صحیحی باشد، باید جامعه و حضور در مناصب را ترجیح دهد اما اگر این‌طور نباشد مثلاً افراد متعددی هستند یا آقایانی هستند که شایسته‌سالاری در آن‌ها بیشتر صدق می‌کند و با این بانوی شایسته برابری دارند دراینجا گزینش خانم‌ها باید به سمت خانواده باشد؛ زیرا گفته شد تکلیفی که برعهده بانوان است یعنی اداره امور و فرزندآوری و تربیت فرزندان، از دیگران ساخته نیست و در مرحله دوم تکلیف دیگر درصورت امکان برعهده او گذاشته می‌شود. نباید این مباحث خلط شود و کسانی به عنوان احقاق حقوق بانوان، خودشان را در عرصه‌های دیگر وارد کنند بلکه با این توضیحاتی که عرض شد بانوان در حقیقت اگر تکالیف دیگری را غیر از فرزندآوری و محیط خانواده بپذیرند، آنجا براساس تکلیف و وظیفه الهی است.

یکی از مسائلی که عمدتاً افراد در خصوص سیره حضرت زهرا(س) شبهاتی برایشان پیش می‌آید، جمع کردن حضور اجتماعی ایشان و همین مسئله‌ای که شما فرمودید با آن نقل معروف از حضرت است مبنی بر اینکه «بهترین امر برای بانوان این است که نه مردی او را ببیند و نه او مردی را ببیند»؛ اگر ممکن است به این شبهه نیز پاسخ دهید.

پاسخ این است جایی که ضرورت به‌وجود بیاید قطعاً هیچ مشکلی وجود ندارد. ما می‌بینیم قرآن کریم می‌فرماید در صورت ضرورت و گرفتاری که برای شما ممکن است پیش بیاید و در جایی گرسنه بمانید و جانتان در خطر باشد، مردار هم می‌توانید تناول کنید، یعنی گوشت حرام مردار در یک شرایطی مجاز می‌شود و شاید واجب شود اگر حفظ جان منوط به استفاده از مردار باشد، باید از این مردار استفاده کنند؛ پس اینکه حضرت فرمودند بهترین چیز این است که بانوان خودشان را از دید مردان محفوظ بدارند در صورتی است که ضرورتی برای حضور آن‌ها ایجاب نکند، ولی اگر ضرورت ایجاب کرد مشکلی نیست و حضور بانوان قطعاً مجاز است.

اما در عین حال غیر از ضرورت، وقتی این خانم برای انجام یک امر مستحبی، مثلاً برای دیدار پدر و مادرش از منزل خارج می‌شود باید اصولی را رعایت کند. آن چیزی که خداوند متعال گفته حفظ عفاف و حجاب است؛ در راه رفتنش نباید سروصدایی ایجاد کند، پاهایش را به تعبیر قرآن به زمین نکوبد تا زینت‌آلاتی که در بدن خود به‌کار برده -مثلاً خلخال پایش- برای دیگران پیامی را به همراه نداشته باشد. به طور کلی رفتارش در بیرون از خانه رفتاری نباشد که پیام‌های خاصی را مخابره کند. منظور این نیست چشم خانم به مردی نیفتد و چشم مردی به این خانم نیفتد، منظور این است که پیام نداشته باشد، گرم نگیرند، منظور این است نگاه اول را که غیر اختیاری است به نگاه مستمر و نگاه دوم و سوم منجر نکنند.

اگر نگاه، یک نگاه گذرا باشد هیچ مانعی بر آن مترتب نیست. بعد هم حضرت فرمودند نهایت این است اگر ممکن باشد همین نگاه اولیه هم رخ ندهد، این البته چیز مطلوب‌تری است. اما حضرت نفرمودند این یک امر واجب است که هیچ مردی او را نبیند و او هم هیچ مردی را نبیند.

اگر منظور آن حضرت وجوب این مطلب بود و مسئله ندیدن طرف مقابل امر واجبی بود، در قرآن به آن اشاره می‌شد، در روایات هم می‌آمد. می‌فرمایند اقتضای فطرت پاک زن این است که اگر می‌خواهد خیال راحت داشته باشد به امر خانواده‌اش برسد، همسرش را دوست داشته باشد، با دیگران مقایسه نکند که فلان مرد و فلان مرد از شوهر من بهترند یا فلان... برای او بهتر است از اینکه با دیگران ملاقات یا اختلاطی داشته باشد پرهیز کند و این چیزی است که البته همیشه باید مراعات شود.

اگر بانویی در خارج از منزل کار می‌کند چه حدودی را باید رعایت کند؟

جواب این است که عدم اختلاط باشد یعنی محیط کار خانم‌ها از آقایان جدا باشد و برای آرامش و امنیت خاطر مردان و زنان فاصله داشته باشد و حتی برای اینکه کار این دو قشر محصول بهتری باشد لازم است مردان و زنان درمحیط‌های جداگانه هر جور فعالیتی را انجام دهند.

حالا اگر امکان جداسازی مردان و زنان در برخی از موارد ممکن نباشد چطور؟

باید مراعات کنند حتی الامکان اختلاط و پیام‌رسانی نباشد، با هم گرم نگیرند، به قدر ضرورت صحبت کنند، تا می‌شود کنار یکدیگر ننشینند، با هم گرم گفت‌وگو نکنند، در همان حیطه مسئولیتی که دارند باید برخورد داشته باشند و بالاخره به تعبیر شهید مطهری اصرار بر دوشادوش هم کار کردن نداشته باشند، چون ممکن است بعد به موارد خطرناکی منجر شود.

در عین اینکه بانوان در برابر خانواده‌شان و فرزندآوری احساس تکلیف می‌کنند در مواردی هم دوستدار علم و دانش هستند و در مرحله بعد هم مایل هستند در جامعه نقش‌آفرینی کنند، بنابراین پرسش می‌شود برای اینکه به امور لازم برسند چه نکاتی پیشنهاد می‌شود و چه دستورالعمل‌هایی را می‌شود مراعات کرد؟

نخستین چیزی که به نظر می‌رسد، داشتن یک برنامه‌ریزی و پس از آن عمل به یک برنامه‌ریزی است. دومین چیزی که می‌شود پیشنهاد کرد فشرده کردن امور است و جلوگیری از اتلاف وقت. می‌شود برخی از کارها را فشرده کرد و از کیفیت آن هم نکاست.

مطلب دیگری که باید برای بانوانی که همسر دارند و تشکیل خانواده داده‌اند رعایت شود، کسب رضایت همسر و پیشگیری از تضییع حقوق همسر و فرزندان است. نمی‌گوییم رضایت فرزندان، بلکه کسب رضایت همسر کاملاً در موفقیت بانوان نقش دارد چون این همان «حسن التبعل» است، این همان نگهداری کانون خانواده است. برای حفظ کانون خانواده، خوب است بانوان کسب رضایت همسرشان را مدنظر قرار دهند که ان‌شاءالله این خود موجب برکت در وقتشان می‌شود.

چهارم دعا و درخواست از خداوند متعال که این مشاهده شده است و بانوانی نقل کرده‌اند در زمان‌های خیلی کم توانسته‌اند زندگی شخصی و خانوادگی را سرو سامان دهند و به امور وسیع‌تر و بیشتری هم بپردازند.

برخی از علما، صحبت از طی زمان دارند. یکی از بزرگان از اساتید خودشان نقل می‌کنند که سال‌های سال با صرف یک ساعت وقت توانسته‌اند صدها رکعت نماز را در دل شب به‌جا بیاورند و این را اسمش را گذاشته‌اند «طی زمان». همان طوری که طی الارض هست طی زمان هم هست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.