به گزارش قدس آنلاین، سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل بینالملل و غرب آسیا به تبیین ابعاد رژیم مافیایی آمریکا و دلایل بحرانزیستی آن پرداخت و نکاتی را درباره عبرتهای جنگ اوکراین مطرح کرد که مشروح آن در ادامه آمده است:
رهبر انقلاب در سخنرانی عید مبعث با برشمردن ریشههای جنگ اوکراین، افکار عمومی را متوجه نقش رژیم مافیایی آمریکا کردند و تاکید داشتند آمریکا به عنوان یک رژیم مافیایی، بحران زیست است. تحلیل شما درباره مافیاییبودن رژیم آمریکا و بحران زیستی آن چیست؟
یکی از موضوعاتی که آمریکاییها ثابت کردند از یک رژیم سیاسی معمولی خارج و سالهاست که به صورت شبکهای و مافیایی اداره شده و در کشورهای اقماری خود نفوذ داشته و از این سیاست در کشورهای مستقل استفاده میکنند، شیوههای غوغازیستی و غوغاسالاری است که در نظام بینالملل ایجاد کردند.
یک مقایسه کوچک بین جریانهای مافیایی در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی در آمریکا و اقدامات چند دهه گذشته این کشور در نظام بینالملل تشابهات بسیار زیادی در مقیاسهای مختلف نشان میدهد و به این ترتیب جریانهای مافیایی موجود در آمریکا بعد از این کشور به برخی کشورهای آمریکای لاتین و اروپا نیز سرایت پیدا کرده که البته امروز نمونه بارز آن در ایالات متحده آمریکاست و تلاش دارد با ایجاد بحرانهای مصنوعی و با ایجاد غوغاهای منطقهای و بینالمللی منافع خود را کسب کند.
به عنوان مثال در یک بررسی مختصر از جریانهای مافیایی متوجه میشویم آنها نیز برای کسب سود و نفوذ بیشتر در مناطق و نواحی برخی شهرهای بزرگ آمریکا، دعواهایی بین جریانهای مختلف از جمله اراذل و اوباش ایجاد میکردند تا بتوانند با مدیریت آن دعواها و آشوبهای خیابانی، منافع خود را در حوزه موادمخدر، مشروبات الکلی و توسعه فحشا و مدیریت آن مناطق افزایش دهند.
بنابراین در یک میزان بزرگتر، امروز این اقدامات از جانب آمریکا قابل مشاهده است که آن را در قارههای مختلف از جمله آفریقا، آسیا و مناطق مختلف آمریکای لاتین و حتی اروپا مدیریت میکند تا بتواند توسط اختاپوس سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود سیطرهاش را افزایش دهد و در ضمن بتواند فروش اسلحه و ارائه امنیت - که آمریکا به عنوان یک کالا در حال خرید و فروش آن به مناطق مذکور است - سرایت دهد.
تعریفی که روز گذشته رهبر معظم انقلاب از این رژیم سیاسی انجام دادند با واقعیتهای میدانی حداقل پنج دهه گذشته آمریکا به ویژه بعد از جنگ ویتنام و سه دهه گذشته کاملا تطبیق داشته است و موارد متعددی را از جمله در غرب آسیا، سوریه، لیبی و یمن مشاهده کردهایم و در واقع رهبر انقلاب تعریف جدیدی از شیطان بزرگ را به جامعه بشری ارائه کردند.
سؤال دیگر در خصوص عبرتهای جنگ اوکراین است که رهبر انقلاب این موضوع را در دو وجهه سراب اعتماد کشورها به آمریکا و اهمیت برخورداری از پشتوانه مردمی دولتها مورد اشاره قرار دادند، نظر شما چیست؟
رهبر انقلاب در یک تصویرسازی از بحران اوکراین، چهره واقعی آمریکا و وابستگان آن را نشان دادند. رهبر انقلاب در ارتباط با این موضوع که در طول چهار دهه گذشته پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای اقماری آن که به استقلال رسیده بودند به سمت سراب لیبرال دموکراسی گرایش پیدا کردند و خود را در دام این تفکر خطرناک انداختند، اشاره کردند. آنها به امید اینکه مورد حمایت نظامی و امنیتی ناتو قرار گیرند، این کار را کردند در حالی که فقط یک «بَبر» تو خالی از ناتو باقی مانده است.
از سوی دیگر میتوان به نمونههای مختلفی از جمله محمدرضا پهلوی اشاره کرد که به امید رژیم آمریکا، جنایات زیادی را در ایران انجام داد و پس از فرار از کشور حتی آمریکاییها حاضر نشدند برای انجام اقدامات درمانی، او را در کشورشان بپذیرند. نمونه دیگر سازشکاران فلسطینی بودند که بیشترین لطمات و ضربات حیثیتی را از اعتماد به آمریکاییها خوردند و نمونه سوم هم در این زمینه حکومت صدام است.
صدام با اعتمادی که به آمریکاییها کرده بود؛ اما نهایتا دیدیم که چه بلایی بر سرش آمد و مورد اخیر هم درباره اعتماد به غرب، اشرفغنی، رئیسجمهور افغانستان که مجبور به فرار شد و آمریکاییها هیچ حمایتی از او و وابستگان خود در افغانستان نکردند، بلکه با تحقیر هر چه تمام، این کشور را ترک کردند و بیاعتمادی به خود را افزایش دادند.
اکنون صحنههای بحران اوکراین و اعتماد زلنسکی به عنوان رئیس جمهور اوکراین به آمریکا و ناتو و از دست دادن توان بومی دفاعی خود، مایه عبرت است؛ چون آمریکا و ناتو هیچ کمکی به این کشور نکردند و با توجه به افزایش بحران در اوکراین، دبیرکل ناتو اعلام کرد ما نمیتوانیم هیچ کمک نظامی به اوکراین داشته باشیم، بنابراین رهبر انقلاب این موضوع را به عنوان عبرت برای کسانی که استقلال خود را به وابستگی گره زدهاند، تبیین کردند.
منبع: جامجم
نظر شما