تحولات منطقه

امیر اسماعیل آذر، پژوهشگر ادبی و نویسنده کتاب چهارجلدی «قرآن در شعر فارسی» تاکید دارد که شاعران بزرگ ایرانی از کسایی مروزی، شاعر بزرگ شیعی در هزار سال پیش تا ادبای قرن‌های متمادی در مدح و ثنای مولا علی (ع) اشعار زیبا و فاخری بسیاری سروده‌اند.

ارادت ویژه شاعران بزرگ ایران زمین به مولا علی (ع) / حضرت علی شاعری توانمند بودند
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، فرارسیدن شب‌های قدرو ایام ضربت و شهادت مولا علی (ع) بهانه‌ای شد تا دقایقی را در گفت‌وگو با امیر اسماعیل آذر، شاعر، مجری، استاد ادبیات فارسی و صاحب کتاب پژوهشی چهار جلدی «قرآن در شعر پارسی» به بررسی جلوه ارادت به آن حضرت در ادبیات فارسی بپردازیم.
اسماعیل آذر با تاکید بر اینکه اولین شاعری که نام امام علی (ع) را در اشعارش آورد، کسایی مروزی بود، عنوان کرد: کسایی مروزی، شاعر شیعی مذهب که هزار سال پیش زندگی می‌کرد اولین بار درباره امام علی (ع) به شعرسرایی پرداخت و این گونه سرود «مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر/ بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار/ آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد؟ / جز شیر خداوند جهان، حیدر کرّار/ این دین هدی را به مثل دایره‌ای دان/ پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار/ علم همه عالم به علی داد پیمبر/ چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار».
این پژوهشگر ادبی افزود: پس از کسایی حکیم طوس نیز شعری زیبا درباره امام علی (ع) دارد «اگر چشم داری به دیگر سرای/ به نزد نبی و وصی گیر جای/ بر این زادم و هم بر این بگذرم/ چنان دان که خاک پی حیدرم». شاعران پس از فردوسی نیز کم و بیش به ستایش و مدح امام علی (ع) پرداخته‌اند.
وی ادامه داد: در قرن ششم سنایی غزنوی در شعری بلند به مدح تمام امامان شیعه پرداخته و به ذکر صفات شاخص آنها پرداخته است «سراسر جمله عالم پر یتیمست/ یتیمی در عرب چون مصطفا کو/سراسر جمله عالم پر ز شیرست/ ولی شیری چو حیدر باسخا کو/سراسر جمله عالم پر زنانند/زنی چون فاطمه خیرالنسا کو/سراسر جمله عالم پر شهیدست/شهیدی چون حسین کربلا کو/سراسر جمله عالم پر امامست/امامی چون علی موسی الرضا کو/سراسر جمله عالم پر ز مردست/ولی مردی چو موسی با عصا کو/سراسر جمله عالم حدیثست/حدیثی چون حدیث مصطفا کو/سراسر جمله عالم پر ز عشقست/ولی عشق حقیقی با خدا کو/سراسر جمله عالم پر ز پیرست/ولی پیری چو خضر با صفا کو/سراسر جمله عالم پر ز حسنست/ ولی حسنی چو یوسف دلربا کو/سراسر جمله عالم پر ز دردست/ولی دردی چو ایوب و دوا کو/سراسر جمله عالم پر ز تختست/ولی تخت سلیمان و هوا کو/سراسر جمله عالم پر ز مرغست/ولی مرغی چو بلبل با نوا کو/سراسر جمله عالم پر ز پیکست/ولی پیکی چو عمر بادپا کو/سراسر جمله عالم پر ز مرکب/ولی مرکب چو دلدل خوش روا کو/سراسر کان گیتی پر ز مس شد/ز مس هم زر نیامد کیمیا کو/سنایی نام بتوان کرد خود را/ولیکن چون سناییشان سنا کو».
نویسنده کتاب «قرآن در شعر پارسی» با تاکید بر اینکه سنایی همچنین به زیبایی و هنر تصویرسازی در شعر به مدح مولا علی (ع) پرداخته است، توضیح داد: سنایی به زیبایی به تصویرسازی نماز مولا علی (ع) پرداخته است:
«در اُحد میر حیدر کرّار
یافت زخمی قوی در آن پیکار
ماند پیکان تیر در پایش
اقتضا کرد آن زمان رایش
که برون آرد از قدم پیکان
که همان بود مرورا درمان
زود مرد جرایحی چو بدید
گفت باید به تیغ باز برید
تا که پیکان مگر پدید آید
بستهٔ زخم را کلید آید
هیچ طاقت نداشت بادمِ گاز
گفت بگذار تا بوقت نماز
چون شد اندر نماز حجّامش
ببرید آن لطیف اندامش
جمله پیکان ازو برون آورد
و او شده بی‌خبر ز ناله و درد
چون برون آمد از نماز علی
آن مر او را خدای خوانده ولی
گفت کمتر شد آن اَلم چونست
وز چه جای نماز پُر خونست
گفت با او جمال عصر حسین
آن بر اولاد مصطفی شده زَیْن
گفت چون در نماز رفتی تو
برِ ایزد فراز رفتی تو
کرد پیکان برون ز تو حجام
باز نا داه از نماز سلام
گفت حیدر به خالق الاکبر
که مرا زین اَلم نبود خبر
ای شده در نماز بس معروف
به عبادت برِ کسان موصوف
این‌چنین کن نماز و شرح بدان
ورنه برخیز و خیره ریش ملان
چون تو با صدق در نماز آیی
با همه کام خویش باز آیی
ور تو بی‌صدق صد سلام کنی
نیستی پخته کار خام کنی
یک سلامت دو صَد سلام ارزد
سجدهٔ صدق صد قیام ارزد
کان نمازی که عادتی باشد
خاک باشد که باد برپاشد
اندرین ره نماز روحانی
آن به آید که خشک جنبانی
جان گدازد نماز بار خدای
خشک جنبان بود همیشه گدای
بود از روی جهل و نااهلی
چون بجوید طریق بوجهلی
گرت باید که مرد باشی مرد
خشک بگذار و گردِ دریا گرد
گرت نبوَد ز بحر دُرّ خوشاب
هم تو دانی که در نمانی از آب
چنگ در راه حق زن ای سرهنگ
گرت نبود مراد نبود ننگ
مرد کز آب و خاک دارد عار
به هوا بر نشیند آتش‌وار
کله آسمان منه بر سر
تا بیابی ز جبرئیل افسر
تاج گردد ترا کلاه مَلَک
باشگونه شود کلاه فلک
تا بدانی حق از هوا و هوس
کین همه هیچ نیست زی تو و بس
عدمت چون وجود یکسان است
هرچه تو خواستی همه آن است»
که این شعر بیانگر نهایت خضوع و خشوع مولا علی (ع) در هنگام نماز است.
وی با اشاره به اینکه امام علی (ع) خود شاعر و خوشنویسی متبحر بوده‌اند، افزود: در روزگار مولا علی (ع) هیچ خوشنویسی در این هنر به پای ایشان در خط کوفی نمی‌رسید. همچنین دیوانی منسوب به مولا علی (ع) برجای مانده که به عنوان نمونه در آن آمده است «بِقدر الکدِّ تُکتَسَبُ المَعالِی/و مَن طَلب العُلی سَهِر الّلیالِی» به این معنا که به اندازه سعی و تلاش بزرگی‌ها کسب می‌شود و هرکس بزرگی طلب کند شب‌ها بیدار می‌ماند.
این پژوهشگر به ادیب و خوش‌کلامی امام علی (ع) اشاره و عنوان کرد: وقتی از ایشان پرسیدند چه شد که به این مقام رسیدید؟ فرمودند که «من جلوی دروازه قلبم نشستم و کسی را جر خدا راه ندادم» و سعدی درباره این حدیث سروده است «دلم خانه مهر یار است و بس/ از آن می‌نگنجد در آن مهر کس».
اسماعیل آذر با اشاره به نهج‌البلاغه مولا علی (ع) گفت: نهج‌البلاغه سراسر حکمت است و دعاهای این کتاب بزرگ از فصول زیبای آن به شمار می‌رود که بسیار آهنگین و دلنشین است و زیباترین مناجات‌ها را می‌توان در کلام مولا علی (ع) مشاهده کرد «اللهم اغفرلی ما أنت أعلم به منی، فإن عدت فعد علیّ بالمغفرة، اللهم اغفرلی ما وأیت من نفسی و لم تجد له وفاء عندی، اللهم اغفر لی ما تقربت به إلیک بلسانی ثم ألفه قلبی، اللهم اغفر لی رمزات الألحاظ و سقطات الألفاظ، و شهوات الجنان و هفوات اللسان».

منبع: ایبنا

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.