گروه ترجمه قدس آنلاین (امیرمحمد سلطانپور) - همزمان با اینکه حواس تمام جهان به اوکراین است، بن بست بین ارمنستان و آذربایجان به سرعت در حال تغییر شکل است و روسیه و ایالات متحده در مورد چگونگی واکنش نسبت به این قضیه نامطمئن هستند. آتش بسی که با میانجیگری روسیه در سال ۲۰۲۰ با پایان یافتن جنگ دوم قره باغ همراه بود، نه ثباتی کامل و نه امنیت را برای منطقه به ارمغان آورده، و حتی قبل از اینکه روسیه وارد جنگ اوکراین شود، صلح بانان فرستاده شده توسط مسکو در انجام وظایف خود با مشکل مواجه بودند. اما ممکن است روند صلح جدید بین باکو و ایروان با حضور یک واسطه جدید یعنی اتحادیه اروپا در حال ظهور باشد. این تغییرات در دو ماه گذشته نشان می دهد که چگونه جنگ روسیه علیه اوکراین چشم انداز اوراسیا را متزلزل کرده است.
درگیری بین ارمنستان و آذربایجان ریشه در اواخر دوره شوروی دارد، زمانی که ساکنان منطقه کوهستانی خودمختار قره باغ که از نظر قومیتی ارمنی محسوب می شوند از مسکو درخواست کردند که این منطقه را از جمهوری سوسیالیستی شوروی آذربایجان جدا و آن را به اتحاد جماهیر شوروی ارمنستان متصل کند. این حرکت منجر به افزایش احساسات ناسیونالیستی در هر دو طرف و درگیری طولانی و خونینی شد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آذربایجان مستقل از یک طرف و ارامنه قره باغ و ارمنستان مستقل از طرف دیگر وارد جنگ شدند که منجر به آوارگی گسترده و پاکسازی قومیتی گردید. در سال ۱۹۹۴، دو طرف توافقنامه آتش بس را امضا کردند که به موجب آن طرف ارمنی تحت کنترل منطقه قره باغ و مناطق اطراف آن که متعلق به آذربایجان بود، باقی ماند. تلاش برای مذاکره برای توافق صلح پایدار توسط ایالات متحده، روسیه و فرانسه تحت نظارت گروه مینسک ناموفق بود. درگیریهای بزرگی در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ آغاز شد. در ۲۰۲۰، چهل و پنج روز جنگ با بازپسگیری بیشتر مناطقی که دو دهه پیش آذربایجان از دست داده بود توسط نیروهای این کشور به پایان رسید و ارمنیها فقط یک منطقه قرهباغ را در اختیار دارند. سپس روسیه نیروهای حافظ صلح را در قره باغ مستقر کرد تا آتش بسی را که میانجیگری کرده بود تضمین کرده و اختلافات ایجاد شده را حل کند.
یکی از نتایج مثبت جنگ سال ۲۰۲۰ این بود که چندین مانع برای آشتی و نزدیکی در منطقه را از بین برد. به عنوان مثال، ترکیه مرز زمینی خود با ارمنستان را به دلیل آنچه اشغال خاک آذربایجان توسط ارمنستان می نامید که شامل بیشتر خطوط حمل و نقل بین این سه کشور می شد را از دهه ۱۹۹۰ بسته بود، اما دیپلماسی بعد از جنگ ۲۰۲۰ امکان باز کردن این راه ها را دوباره فراهم کرد. اواخر سال گذشته، باکو و ایروان برای تشکیل کمیسیونی در راه تعیین حدود مرزی خود توافق کرده، یک خط تلفن مستقیم بین وزرای دفاع خود ایجاد کردند و یک بار دیگر مستقیماً با یکدیگر گفتگو کردند که همگی نشانههای کوچکی از پیشرفت بود.
با این حال، این پیشرفت با تنش نیز همراه بوده است. به نظر می رسد آذربایجان از نسخه ترساندن طرف مقابل مانند کاری که مسکو در آستانه تهاجم ۲۴ فوریه علیه کی یف به کار برد یعنی افزایش نیروی نظامی در امتداد مرزهای دو کشور، دیپلماسی اجباری، و حرکت های نظامی گاه به گاه برای فشار بیشتر، علیه ارمنستان استفاده می کند. در قلمرو تحت کنترل ارامنه نقض آتش بس نه تنها در قره باغ و اطراف آن، بلکه گاهی اوقات در سراسر مرزهای هنوز مشخص نشده بین آذربایجان و ارمنستان رخ می دهد. بدترین این تهاجم ها در ماه نوامبر رخ داد و حداقل شش ارمنی و هفت آذربایجانی کشته شدند و خطر درگیری مستقیم بین دو کشور را به وجود آورد.
آذربایجان ماه گذشته فشار بر جمعیت ارمنی منطقه قره باغ را تشدید و دو بار گاز این مراکز را قطع کرد. نیروهای این کشور هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه را در این منطقه مستقر کرده و علناً از غیرنظامیان ارمنی خواسته اند که منطقه را ترک کنند. آن ها همینطور به طور موقت کنترل یک روستای کوچک ارمنی در این منطقه را به دست گرفته اند که باعث فرار ساکنان آن شده است. این رویدادها شکافهای امنیتی در آتشبس ۲۰۲۰ را آشکار کرده و ترس از جنگ مجدد و پاکسازی قومیتی در این منطقه را تشدید میکند.
بسیاری از ارامنه این تهاجم ها را به عنوان تلاش باکو برای به دست آوردن هر چه بیشتر قلمرو و اهرم فشار ممکن برای وادار کردن ایروان به تن دادن به صلح با شرایطی نه چندان مطلوب برای ارمنستان می دانند. اتحادیه اروپا و روسیه از یکسری اقدامات دیپلماتیک برای کاهش تنش ها حمایت کردهاند، اما حمله روسیه به اوکراین اکنون این تلاشها را برای مدیریت درگیریها پیچیدهتر کرده است. باکو از این فرصت استفاده کرده و یک پیشنهاد پنج مادهای برای صلح را ارائه کرده است. این طرح شامل به رسمیت شناختن متقابل حاکمیت و تمامیت ارضی هر دو کشور، چشم پوشی متقابل از هرگونه ادعای ارضی در آینده، تعیین حدود و مرزها، برقراری روابط دیپلماتیک و باز کردن خطوط حمل و نقل منطقه ای است. در این پیشنهاد اما به درخواست قدیمی ارمنستان یعنی توافق بر سر مکانیزمی برای تعیین وضعیت آینده مناطق کوهستانی قره باغ و جمعیت ارمنی آن توجهی نشده است.
مسکو روی کاغذ بیشترین نفوذ را در بین قدرت های خارجی برای پیشبرد صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان دارد. با این حال، مردم ارمنستان و آذربایجان ناراحتی خود را از حمله روسیه به اوکراین نشان داده و از مردم اوکراین حمایت کرده اند، اگرچه نظرسنجی ها در این منطقه اغلب قابل اعتماد نیستند. از نظر دیپلماتیک، هر دو کشور در تلاش هستند تا در این فضای ژئوپلیتیکی پیچیده از منافع خود محافظت کنند. آذربایجان مجبور شد خیلی سریع از قرارداد مشارکت و «اتحاد» جدیدی که درست قبل از جنگ با روسیه امضا کرده بود، فاصله بگیرد. این کشور همچنین تصمیم گرفت در هر سه قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که اقدامات روسیه در اوکراین را محکوم میکرد، رأی ندهد و عملاً نمایه سیاست خارجی محافظه کارانه ای را داشته باشد. با وجود وابستگی اقتصادی و اتحاد دیرینه با روسیه، ارمنستان سعی کرده تا حد امکان بی طرف بماند. این کشور در هر دو قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت روسیه رای ممتنع داد و در مورد سوم حتی رای نیز نداد. با این وجود، نخست وزیر این کشور یعنی نیکول پاشینیان در سفر اخیر به روسیه بر علاقه ایروان به تقویت اتحاد خود با مسکو تاکید کرد بیانیه ای که مورد توجه غرب نیز قرار گرفت.
روسیه از سال ۲۰۲۰ از نقش خود به عنوان یک حل کننده مسائل در منطقه استفاده کرده تا به آمریکا نشان دهد که میلی برای لشگرکشی نظامی در این منطقه ندارد. این به مسکو اهرمی خوب در قفقاز جنوبی داده است. با این حال، هیچ کس در منطقه، از جمله ترکیه، به روسیه اعتماد کامل ندارد. حتی قبل از جنگ اوکراین، مناقشه قره باغ یک میدان مین دیپلماتیک و امنیتی بود که مسکو به سختی می توانست از آن عبور کند. اکنون روسیه به نظر میرسد قادر نیست یا نمیخواهد صلح را در منطقه اجرا کند، به همین دلیل گزارشهایی مبنی بر اینکه مسکو نیروهای حافظ صلح خود را از آنجا خارج کرده می شنویم و به نظر میرسد گروه مینسک یکی از قربانیان جنگ در اوکراین است.
اما سایرین قدم به جلو گذاشته اند و ارمنستان و جمهوری آذربایجان ممکن است همچنان به سمت پیشرفت در روابط خود حرکت کنند. ارمنستان مایل است مرزهای خود را برای کاهش وابستگی اش به روسیه باز کند و پاشینیان تمایل آشکاری برای تعامل با آذربایجان و ترکیه در این زمینه نشان داده است. او موافقت اولیه خود را با پیشنهاد باکو، حتی با پذیرفتن تمامیت ارضی آذربایجان به همراه منطقه کوهستانی قره باغ داده است. گویا آن ها توپ را به زمین باکو بازگردانده اند تا این کشور جزئیاتی مانند حقوق ارامنه در داخل آذربایجان را مشخص کند. به نظر می رسد چارلز میشل، رئیس شورای اروپا، رهبری این مذاکرات را بر عهده دارد. رهبران دو کشور اذربایجان و ارمنستان در ۶ آوریل در بروکسل ملاقات و توافق کردند که به سرعت به سمت برقراری مجدد ارتباطات حمل و نقلی خود و یک توافق صلح پایدار حرکت کنند. در ۲۵ آوریل، وزرای خارجه ارمنستان و آذربایجان نیز با ایجاد مکانیزمی برای ایجاد کمیسیون تعیین حدود مرزهای خود موافقت کردند.
با این حال، روسیه نفوذ زیادی در منطقه دارد و میتواند بهراحتی چنین توافقی را خراب کند، بهویژه وقتی صحبت از توافقی با میانجیگری اتحادیه اروپا در این منطقه صورت گرفته باشد. در ۲۱ آوریل، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، غرب را به فلج کردن گروه مینسک متهم کرد و اتحادیه اروپا را در شکل دادن به روند صلح محکوم کرد. عناصر تندرو در ارمنستان یا آذربایجان نیز می توانند مانع از مذاکرات شوند. اختلافات داخلی بر سر مصالحه، توافقنامه حل و فصل مناقشه را که توسط ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ انجام شده بود، از مسیر خود خارج کرد. تمایل اخیر پاشینیان برای تعامل با باکو، انتقاد شدید مخالفان سیاسی، اعضای سابق دولت او و مقامات محلی قره باغ را برانگیخته است. برای اولین بار از اواخر دوره شوروی، ارمنیهای مقیم قره باغ میترسند ایروان دیگر پشتیبان آنها نباشد، تصوری که به نظر میرسد مخالفان آن ها مشتاق بازی کردن در چنین زمینی باشند. توافق صلحی که گذشت از برخی منافع را از طرف دو کشور الزامی میکند، خطرات جدی را متوجه رهبران هر دو کشور، بهویژه پاشینیان، که اکنون قدرت بسیار ضعیفتری نسبت به گذشته دارد، به همراه خواهد داشت. با این حال، بیثباتی در شمال اوکراین در حال تغییر شرایط در قفقاز جنوبی و اوراسیا است و باکو و ایروان را مجبور میکند به نحوی جدید با یکدیگر گفتگو کنند. این می تواند هم یک ریسک و هم یک فرصت بالقوه برای دو کشور و برای منطقه باشد.
*بازنشر مطالب دپارتمان ترجمه به منزله تأیید یا رد محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان قدس آنلاین منتشر میشود.
نظر شما