درحالیکه تروئیکای اروپایی به نمایندگی از ۲۴ کشور دیگر اروپا، یکی از ارکان راهبرد «فشار حداکثری» آمریکا در به صفر رساندن فروش نفت ایران بود، «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی این اتحادیه اظهاراتی کاملاً مغایر با گذشته بیان کرده است. او اعتراف کرد که «ما اروپاییها از این توافق بسیار ذینفع خواهیم بود؛ اوضاع اکنون تغییر کرده و برای ما بسیار جالب است که یک تأمینکننده نفت دیگر (ایران) داشته باشیم». بر همین اساس، «انریکه مورا»، معاون «بورل» قرار است این هفته به کشورمان سفر کند تا چند و چون توافق هستهای را با محوریت این پیشنهاد، مورد ارزیابی قرار دهد.
این سیاست در حالی علنی میشود که اروپا همگام با آمریکا برای مواجهه با تهاجم روسیه به اوکراین، بهجای رویارویی مستقیم با مسکو به تحریم گسترده روسیه روی آورده و به جهت وابستگی سنتی به نفت و گاز این کشور، به دنبال جایگزین برای آن میگردد. علاوه بر این، ششمین بسته تحریمی اروپا علیه روسیه ظرف ۶ ماه آینده عملی شده و بر اساس آن، واردات محصولات نفت خام و تا پایان سال جاری میلادی، واردات نفت پالایششده از روسیه بهطور کامل محدود خواهد شد.
اینکه اروپا با مطرح کردن خرید نفت از ایران بهجای واردات از روسیه، قصد تشویق کشورمان را دارد تا از این رهگذر، جمهوری اسلامی را برای کنار گذاشتن شروط برجامی خود متقاعد کند. ایران اما از انگیزه اروپا آگاه است و پیشازاین نیز صراحتاً به طرفهای غربی اعلام کرده که از خطوط قرمز خود عدول نمیکند. اروپا گویا فراموش کرده «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه و «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان، ایران را که در میانه شدیدترین فشارهای اقتصادی آمریکا قرار داشت، تهدید کرده بودند که در صورت کوتاه نیامدن از برنامه موشکی، تحریم خواهد شد. جمهوری اسلامی رفتاری مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ نداشت چون اساساً قصدی برای توسعه برنامه هستهای نظامی ندارد اما گروکشی غرب به این بهانه را هم فراموش نخواهد کرد.
اما بااینحال، چنانچه منافع برجامی ایران مورد ملاحظه جدی اروپا قرار گیرد و مصالح کلی نظام در صادرات نفت به غرب تأمین گردد، فروش نفت به اروپا و کمک به حل بحران انرژی در قاره سبز، غیرمحتمل نیست. سفر «مورا» به تهران به گفته «بورل» با اکراه ایران همراه بود و این امر حاکی از آن است که کشورمان بر سر سیاست قطعی خود برای رفع تحریمها مصالحه نمیکند. اروپا تنها وقتی میتواند به بازار نفت ایران دسترسی داشته باشد که کمکاریهای گذشته خود را در جبران تحریمهای غیرقانونی آمریکا، کنار گذاشته و کاخ سفید را متقاعد کند که پیششرط هر گونه تعاملی با ایران، تن دادن به ملاحظات و مطالبات مشروع جمهوری اسلامی است.
در آنسوی آتلانتیک، واشنگتن همین سیاست را در قبال ونزوئلا در پیشگرفته است. بهاینترتیب که واشنگتن درصدد بهبود ارتباط خود با ونزوئلاست تا نفت این کشور را جایگزین نفت روسیه کند. ونزوئلا از سال گذشته تولید این محصول را دو برابر کرده و به ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسانده است. جالب اینجاست که آمریکا سال گذشته از همه ظرفیتهای خود برای به مقصد نرسیدن نفتکشهای ایرانی به مقصد ونزوئلا ممانعت میکرد و حالا که این کشور به کمک جمهوری اسلامی و شرکایش، تولید نفت خود را افزایش داده، راهی جز اعزام هیئت مذاکرهکننده به کاراکاس و درخواست برای خرید نفت از این کشور ندارد.
نکته بعدی آن است که لبخند دیپلماتیک غرب به ایران برای خرید نفت را باید در پازل تخاصم غرب با روسیه تحلیل کرد. اروپا به دنبال یارگیری و افزایش عِدّه و عُدّه در هماورد علیه مسکوست و در حال تشکیل حلقه سوم برای صفآرایی همهجانبه در جنگ اوکراین است. بهعبارتدیگر، بلوک غرب شامل اتحادیه اروپا و آمریکا در حلقه اول، متحدین اروپا در سراسر جهان شامل ژاپن، کره جنوبی و ... در حلقه دوم و کشورهای غیرهمسو اما راغب به مراوده با غرب در حلقه سوم قرار میگیرند.
جلب مشارکت و همافزایی حلقه سوم ازنظر اروپا، جنبه فصلی و مقطعی دارد و بهمحض اینکه نیاز به این دست کشورها برطرف شود، از این حلقه حذف خواهند شد. به این مفهوم که اگر همین امروز، واشنگتن و بروکسل به صلح با مسکو دست یابند و بتوانند از مسیرهای ارزانقیمت و بهصرفهتر، انرژی خود را تأمین کنند، لحظهای در قطع کردن تجارت نفت و گاز با ایران یا هر کشور دیگری که در حلقه سوم قرار داشته باشد، درنگ نخواهد کرد.
در همین راستا، در ماجرای ورود شرکتهای نفتی غربی به ایران همچون «توتال فرانسه» ثابت شد که هر جا منافع آنها دچار خطر شود و یا در جای دیگری سود بیشتری به دست آورند، قراردادها و وعدههای خود را نادیده گرفته و از تعهداتشان شانه خالی میکنند.
از سوی دیگر، جمهوری اسلامی شراکت راهبردی خود را با روسیه و دیگر بازیگران مهم منطقه فدای منافع فصلی اروپا نمیکند چراکه اروپا پروندهای غیرقابلقبول در مناقشه هستهای ایران داشته است. برخی از دولتهای گذشته کشورمان با هدف جلب حمایت غرب در ماجرای توافق هستهای، دست رد به سینه قدرتهای بزرگ منطقهای زدند و رسماً، خط بطلان به دیپلماسی اقتصادی منطقهای کشیدند. کار بهجایی رسید که وزیر خارجه یکی از همین دولتها، رسماً علیه روسیه موضع گرفت و کوشید مسکو را مخالفت برجام نشان دهد.
این گزاره به این معنی نیست که سیاستهای روسیه در جنگ اوکراین، تمام و کمال مورد قبال ماست. جمهوری اسلامی نسبت به تخریب زیرساختها، آوارگی و کشته شدن غیرنظامیان انتقاد دارد اما درعینحال، آمریکا و ناتو را به جهت توسعهطلبی به شرق اروپا، مسبب جنگ میداند.
درهرصورت، استراتژی حذف نفت ایران از چرخه بازار انرژی جهان از همان ابتدا ایدهای اشتباه بود و بسیاری از کارشناسان در همان مقطع، نسبت به آن هشدار داده بودند. تقلای اتحادیه اروپا برای خرید نفت از ایران در بحبوحه افزایش سرسامآور قیمتهای انرژی، مؤید این واقعیت بوده اما غرب نمیتواند همزمان نسبت به شروط برجامی ایران بیتوجه باشد و خرید انرژی از ایران را بهعنوان یک مشوق بدون پشتوانه روی میز مذاکرات قرار دهد.
اینکه اروپا با مطرح کردن خرید نفت از ایران بهجای واردات از روسیه، قصد تشویق کشورمان را دارد تا از این رهگذر، جمهوری اسلامی را برای کنار گذاشتن شروط برجامی خود متقاعد کند. ایران اما از انگیزه اروپا آگاه است و پیشازاین نیز صراحتاً به طرفهای غربی اعلام کرده که از خطوط قرمز خود عدول نمیکند. اروپا گویا فراموش کرده «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه و «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان، ایران را که در میانه شدیدترین فشارهای اقتصادی آمریکا قرار داشت، تهدید کرده بودند که در صورت کوتاه نیامدن از برنامه موشکی، تحریم خواهد شد. جمهوری اسلامی رفتاری مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ نداشت چون اساساً قصدی برای توسعه برنامه هستهای نظامی ندارد اما گروکشی غرب به این بهانه را هم فراموش نخواهد کرد.
اما بااینحال، چنانچه منافع برجامی ایران مورد ملاحظه جدی اروپا قرار گیرد و مصالح کلی نظام در صادرات نفت به غرب تأمین گردد، فروش نفت به اروپا و کمک به حل بحران انرژی در قاره سبز، غیرمحتمل نیست. سفر «مورا» به تهران به گفته «بورل» با اکراه ایران همراه بود و این امر حاکی از آن است که کشورمان بر سر سیاست قطعی خود برای رفع تحریمها مصالحه نمیکند. اروپا تنها وقتی میتواند به بازار نفت ایران دسترسی داشته باشد که کمکاریهای گذشته خود را در جبران تحریمهای غیرقانونی آمریکا، کنار گذاشته و کاخ سفید را متقاعد کند که پیششرط هر گونه تعاملی با ایران، تن دادن به ملاحظات و مطالبات مشروع جمهوری اسلامی است.
در آنسوی آتلانتیک، واشنگتن همین سیاست را در قبال ونزوئلا در پیشگرفته است. بهاینترتیب که واشنگتن درصدد بهبود ارتباط خود با ونزوئلاست تا نفت این کشور را جایگزین نفت روسیه کند. ونزوئلا از سال گذشته تولید این محصول را دو برابر کرده و به ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسانده است. جالب اینجاست که آمریکا سال گذشته از همه ظرفیتهای خود برای به مقصد نرسیدن نفتکشهای ایرانی به مقصد ونزوئلا ممانعت میکرد و حالا که این کشور به کمک جمهوری اسلامی و شرکایش، تولید نفت خود را افزایش داده، راهی جز اعزام هیئت مذاکرهکننده به کاراکاس و درخواست برای خرید نفت از این کشور ندارد.
نکته بعدی آن است که لبخند دیپلماتیک غرب به ایران برای خرید نفت را باید در پازل تخاصم غرب با روسیه تحلیل کرد. اروپا به دنبال یارگیری و افزایش عِدّه و عُدّه در هماورد علیه مسکوست و در حال تشکیل حلقه سوم برای صفآرایی همهجانبه در جنگ اوکراین است. بهعبارتدیگر، بلوک غرب شامل اتحادیه اروپا و آمریکا در حلقه اول، متحدین اروپا در سراسر جهان شامل ژاپن، کره جنوبی و ... در حلقه دوم و کشورهای غیرهمسو اما راغب به مراوده با غرب در حلقه سوم قرار میگیرند.
جلب مشارکت و همافزایی حلقه سوم ازنظر اروپا، جنبه فصلی و مقطعی دارد و بهمحض اینکه نیاز به این دست کشورها برطرف شود، از این حلقه حذف خواهند شد. به این مفهوم که اگر همین امروز، واشنگتن و بروکسل به صلح با مسکو دست یابند و بتوانند از مسیرهای ارزانقیمت و بهصرفهتر، انرژی خود را تأمین کنند، لحظهای در قطع کردن تجارت نفت و گاز با ایران یا هر کشور دیگری که در حلقه سوم قرار داشته باشد، درنگ نخواهد کرد.
در همین راستا، در ماجرای ورود شرکتهای نفتی غربی به ایران همچون «توتال فرانسه» ثابت شد که هر جا منافع آنها دچار خطر شود و یا در جای دیگری سود بیشتری به دست آورند، قراردادها و وعدههای خود را نادیده گرفته و از تعهداتشان شانه خالی میکنند.
از سوی دیگر، جمهوری اسلامی شراکت راهبردی خود را با روسیه و دیگر بازیگران مهم منطقه فدای منافع فصلی اروپا نمیکند چراکه اروپا پروندهای غیرقابلقبول در مناقشه هستهای ایران داشته است. برخی از دولتهای گذشته کشورمان با هدف جلب حمایت غرب در ماجرای توافق هستهای، دست رد به سینه قدرتهای بزرگ منطقهای زدند و رسماً، خط بطلان به دیپلماسی اقتصادی منطقهای کشیدند. کار بهجایی رسید که وزیر خارجه یکی از همین دولتها، رسماً علیه روسیه موضع گرفت و کوشید مسکو را مخالفت برجام نشان دهد.
این گزاره به این معنی نیست که سیاستهای روسیه در جنگ اوکراین، تمام و کمال مورد قبال ماست. جمهوری اسلامی نسبت به تخریب زیرساختها، آوارگی و کشته شدن غیرنظامیان انتقاد دارد اما درعینحال، آمریکا و ناتو را به جهت توسعهطلبی به شرق اروپا، مسبب جنگ میداند.
درهرصورت، استراتژی حذف نفت ایران از چرخه بازار انرژی جهان از همان ابتدا ایدهای اشتباه بود و بسیاری از کارشناسان در همان مقطع، نسبت به آن هشدار داده بودند. تقلای اتحادیه اروپا برای خرید نفت از ایران در بحبوحه افزایش سرسامآور قیمتهای انرژی، مؤید این واقعیت بوده اما غرب نمیتواند همزمان نسبت به شروط برجامی ایران بیتوجه باشد و خرید انرژی از ایران را بهعنوان یک مشوق بدون پشتوانه روی میز مذاکرات قرار دهد.
نظر شما