کودتای سفید در پاکستان و سرعت تحرکات امریکا و انگلیس برای ساماندهی ساختارها و رویکردهای آنان در پاکستان به‌عنوان جبهه پشتیبانی‌کننده از برنامه امریکا و انگلیس در افغانستان و سپس آسیای میانه، بر این ارزیابی تأکید دارند. بر همین اساس تمامی ظرفیت‌های ارتباطی و نفوذ و هماهنگ‌سازی از سوی امریکا و انگلیس بر ثبات‌سازی مطلوب در پاکستان قرار گرفته و از طریق خلیل زاد، آرام‌سازی عمران‌خان و حزب او که ظرفیت‌های خود را برای به چالش کشیدن ساختارهای کودتایی متمرکز کرده‌اند، دنبال می‌شود و دستگاه‌های اطلاعاتی و نظامی پاکستان وارد مرحله جدیدی از همکاری و بده‌بستان با امریکا و گسترش آن در افغانستان شده‌اند. در این دستورکارها، احتمال اقدامات نظامی نیز دیده شده و حذف و ترور یا عملیات‌های ویژه برای ساکت کردن و همراه کردن جریان‌های مزاحم در پاکستان و افغانستان، منتفی نیست. این شتاب و تحرک ویژه به‌دلیل نیازهای راهبردی و ژئواستراتژیک امریکا و انگلیس است تا فرصت و ظرفیت‌های تحقق استراتژی جهانی خود را میسر و در دسترس بدانند. در این برنامه اضطراری و پرتحرک، برخی جریان‌ها اگر همراهی نکنند، باید قربانی و متحمل فشارهای جدید شوند، حاصل این تحرک و استراتژی امریکایی و انگلیسی، تسلط کامل در پاکستان و افغانستان است و این‌گونه هدفگذاری شده است.
بدیهی است که امریکا و انگلیس ویژگی و شاخص‌های فعلی در پاکستان و افغانستان را مطلوب و متناسب با مطالبات استراتژیک خود نمی‌دانند و لذا سیاست چماق و هویج در قبال بازیگران ناهمسو، در پاکستان و افغانستان در دستور کار آنهاست و سیاست فریب و چانه‌زنی و همراه‌سازی را خلیل‌زاد و ابعاد دیگر ساماندهی را دستگاه‌های اطلاعاتی در همکاری مشترک دنبال خواهند کرد. این تصویر از تلاش‌های هدفگذاری شده، به مفهوم مرحله جدیدی از بی‌ثباتی و تنش‌آفرینی و بحران است که سرریز برنامه‌ریزی شده آن متوجه محیط منطقه‌ای و بازیگران اصلی آن است. استقرار خلیل‌زاد از چند ماه قبل در دوحه و سازماندهی و آموزش کماندوهای افغانستانی که بخش گزینش شده ارتش و دستگاه‌های امنیتی دوره اشرف غنی می‌باشند، قرار است پیاده نظام و اهرم فشار نظامی اقدامات امریکا در برخی استان‌های جنوبی افغانستان باشند تا داعش نیز، پتانسیل‌های خود را حفظ و گسترش داده و طالبان افغانستان در طرح فریب و تطمیع اقتصادی و سیاسی و به رسمیت شناخته شدن، از دشمن به همکار تبدیل یا مجبور به همکاری شود. 
ان فضای امنیتی، پیامدهای راهبردی برای محیط همسایگان در بردارد و نیازمند ارزیابی دقیق‌تر و اقدامات متناسب خنثی‌سازی و هماهنگی‌های راهبردی با بازیگران مؤثر است. اگر چینی‌ها در استراتژی اقتصادی خود در جهان، با کابوس امریکا و غرب در مسابقه نظام جهانی مواجه هستند و قدرت‌یابی روسیه، مزاحم منافع راهبردی امریکا در اروپا و عرصه‌های جهانی است، امریکا و انگلیس از طریق انتقال بحران‌ها و بن‌بست‌های خود به همه جهان، با راهبرد آشوب و بی‌ثباتی و بحران‌های گوناگون امنیتی و مواذ غذایی و انرژی، به دنبال یک محصول ژئواستراتژیک هستند و امید دارند از طریق قربانی کردن مردم و کشورها و حتی حوزه‌های اقتصادی در غرب به سلطه شیطانی خود در جهان استمرار داده و نظم استعماری خود را حفظ کنند.

منبع: روزنامه جوان