به گزارش قدس آنلاین، پنجشنبهای که گذشت انتشارات سوره مهر با برگزاری جشن امضای جدیدترین اثر فاضل نظری با عنوان «وجود» موجب ایجاد صف طویلی از دوستداران این شاعر در سی و سومین نمایشگاه کتاب شد تا صف امضا گرفتن از یک شاعر هم به صف نان و روغن اضافه شود.
حضور این شاعر غزلسرا مانند همه دورههای گذشته صف بزرگی در انتهای راهرو منتهی به غرفه انتشارات سوره مهر پدید آورد و مدتی مسیر رفت و آمد بازدیدکنندگان دیگر را مسدود کرد، که برای حل این مسئله، صف را به راهرو منتهی به نیمطبقه اول شبستان راهنمایی کردند.
حضور فاضل نظری در جمع طرفداران غزل او و امضای کتابهای خریداری شده توسط آنها، بیش از چهار ساعت به طول انجامید که به نوعی رکورد زمان جشن امضای این دوره از نمایشگاه را شکست.
این نخستین بار نیست که طرفداران فاضل نظری برای داشتن امضای او بر کتابش در صف میایستند؛ همیشه جشن امضای کتابهای او طویلترین صفها را تشکیل داده و شلوغترین جشن امضاها بوده است؛ اما با توجه به حال و احوال این روزهای همه ما که بیشتر از هر زمان دیگری برای تأمین مایحتاج روزمرهمان در صف میایستیم انتظار نمیرفت دل و دماغی برای گرفتن امضا از یک شاعر باقی مانده باشد. حالا پرسش اینجاست آیا باید برای تشکیل صف امضا از یک شاعر خوشحال بود یا بیتفاوت از کنار آن گذشت؟!
هر چند که «در صف ایستادن» برای ایرانیها تبدیل به عادت شده حالا چه نان و روغن چه امضا گرفتن از یک شاعر آن هم در این فضای غبارآلود نشر؛ اما اگر این صف طویل به یک وقتگذرانی با سلبریتی ختم نشود و امضاگیرندگان بعد از اتمام جو نمایشگاه شروع به خواندن غزلهای آقای شاعر کنند باید از این اتفاق ادبی خوشحال بود چون با خواندن کتاب میتوان جهان زیباتری ساخت.
ششمین اثر آقای شاعر
«وجود» که پس از «گریههای امپراتور»، «اقلیت»، «آنها»، «ضد» و «کتاب»، ششمین اثر نظری به شمار میآید دربردارنده غزلیات نظری است که همانند آثار گذشته او، از پیچیدگیها به دور، ساده و همهفهم است.
اگر بخواهیم از ویژگی شعری فاضل نظری و علل اقبال مخاطب به آثارش صحبت کنیم باید بگوییم چند ویژگی مضمونپردازی، تخیل، زبان و پیوند با ادبیات کلاسیک در عین تازگی و نوآوری همگی سبب جذابیت اشعار نظری شده است.
شرمنده محبت مردم شدم
فاضل نظری با حضور در میان علاقهمندانش و در حاشیه این رویداد گفت: من سالی یک بار توفیق پیدا میکنم که به نمایشگاه کتاب بیایم و بیشتر از بازدید نمایشگاه شرمنده محبت مردم میشوم. در این فرصت شتابزده که گاهی واقعاً فرصت یک گفتوگوی کوتاه و یک سلام علیک مختصر هم با دوستانی که محبت دارند و منتظر میمانند، پیش نمیآید، من بیشتر شرمنده و خجالتزده میشوم و بعد هم خدا را شکر میکنم که در روزگاری زندگی میکنم که این همه جوان علاقهمند به شعر وجود دارد؛ حالا نه شعر این بنده کمترین که شایستگی و لیاقت خواندن هم ندارد. اما خیلی از جوانان ما شعرهای دیگر شاعران را میخوانند از این منظر که نگاه میکنم، میبینم چه نعمت بزرگی است و باید خدا را برای آن شکر گفت.
وی در بخش دیگر صحبتهای خود در واکنش به این فرضیه که برخی اهالی فن، شعر جدید فارسی را خالی از حکمت میدانند و معتقدند در نبود حکمت، جنبه زیبایی و لذتبخشی شعر برای آن کافی است، عنوان کرد: آن چیزی که شما به آن «حکمت» میگویید، شاید همان چیزی است که من به آن «معنا» میگویم و شعر هیچ گاه از معنا خالی نبوده و نخواهد بود.
نظری در ادامه گفت: حال هر کسی یک رأی و نظری در این زمینه دارد و همه آرا هم محترماند. من احساس میکنم اصلاً نمیتوان کنار ایستاد و یک تعبیر دقیق از یک وضعیت ارائه داد. آن قدر تنوع و تکثر هست که زبان ارزیابی امروز نیست. هر کسی هم امروز ارزیابی میکند، یک ارزیابی شتابزده کرده است.
نمونهای از غزل «وجود»
دلواپسم که بر لبت امروز نام کیست
گوشت به نغمه که و چشمت به جام کیست
تصویر شاهبیت درخشان چشم تو
ای عشق! مطلع غزل ناتمام کیست
گودال آب و عکس تو ای ماه! ای دریغ
زیبایی حلال تو امشب حرام کیست
من بوی گل شنیدهام از باد هرزهگرد
جز من شمیم پیرهنت در مشام کیست
من آه، من ملال، من افسوس، من دریغ
از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست
خبرنگار: خدیجه زمانیان
انتخای پیام/
نظر شما