تحولات لبنان و فلسطین

در هر جای این کره خاکی که چشم به آسمان بدوزیم و نام زیبای «رضا جان» را زیر لب زمزمه کنیم، زائر آقا می شویم و می‌توانیم زیر پرچم «همه خادم‌الرضاییم» خادم ایشان هم باشیم، اما حس و حال متفاوت زیارت از نزدیک حرم مطهر هم انکار کردنی نیست؛ حالا فرض کنید این زیارت، نه در صحن ها و نه رواق ها، که در نزدیک ترین نقطه به گنبد طلایی حضرت هم باشد...

غبارروبی قبله دل‌های زائران

به گزارش قدس آنلاین به نقل از آستان نیوز، هر سال چند روز به میلاد با سعادت امام علی بن موسی الرضا(ع)، جمع ۱۲ نفره هنرمندان فعال در بخش طلاکاری سازمان فنی و نگهداری حرم مطهر رضوی مأمور می‌شوند که در یکی از زیباترین و دست نیافتنی ترین نقاط عالم خدمت کنند. گروهی که سالی چند مرتبه روزی‌شان می شود، ضریح و گنبد و گلسته‌های طلایی حرم مطهر حضرت رضا(ع) را از نزدیک لمس کنند، شستشو دهند و پرداخت کنند. 
با هادی محمدپور سرپرست بخش طلاکاری حوزه هنری سازمان فنی و نگهداری حرم مطهر رضوی درباره کیفیت خدمت تا خاطرات این خدمت متفاوت در حریم نورانی امام رئوف به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می خوانید.

خدمتی از ورودی‌ها تا بلندای گلدسته‌ها
اولش کمی مقاومت می‌کند و میلی به صحبت کردن درباره خدمتی که انجام می‌دهند ندارد. می‌گوید: «کارمان را دلی و برای رضای حضرت رضا(ع) انجام می دهیم. بگذارید بین ما و خود آقا باقی بماند.» وقتی به او گفتم، فکر کنید که نقل کار و تلاش‌تان هم خودش خدمت است و در این روزهای دهه کرامت می‌تواند دل‌های بسیاری که توفیق تشرف نیافته‌اند، روانه صحن و سرای امام رئوف کند، تازه راضی می‌شود که با ما گفت وگو کند.  
از درها و پنجره‌ها تا ضریح، گنبد و گلدسته‌های حرم منور رضوی را پرداخت می‌کنند. یعنی هر کاری که به تنظیف، جلا  دادن و مرمت بافت نقره و طلاکاری در اماکن متبرکه حرم رضوی مربوط شود، در حوزه کاری آنهاست. 
محمدپور و همکارانش سال‌هاست که در حوزه هنری حرم مطهر خدمت می‌کنند ولی فقط هشت سال آن را توفیق پیدا کرده‌اند گنبد مطهر را شستشو دهند و پرداخت کنند. 
از او می‌پرسم که غبارروبی و پرداخت چه وقت‌هایی انجام می‌شود؟ در پاسخم می‌گوید: پرداخت ضریح و گنبد و گلدسته‌های حرم مطهر که فقط سه سال یکبار صورت می‌گیرد ولی در طول سال هم سه تاریخ به تنظیف و شستشوی این اماکن مأمور می شویم. در آستانه نوروز و نیز تاریخ ۱۱ ذی القعده همزمان با ولادت امام هشتم و همین طور شهادت حضرت رضا(ع).  
آقای محمدپور تاکید می‌کند: شاید از دورتر معلوم نباشد ولی به خاطر آلودگی‌های موجود در هوا و گرد و غبار زیاد، لازم است که سالی چند مرتبه عملیات غبارروبی و ترمیم روی گنبد انجام شود تا همیشه طلایی و درخشان به نظر برسد. 

ممنون شما هستم
«حس و حال متفاوت و وصف ناپذیری دارد، خدمت در این قطعه از بهشت.» این تعبیری است که یک‌یک خدمه و خادمان بارگاه امام مهربانی‌ها به زبان می‌آورند. وقتی از محمدپور هم پرسیدم، خدمت در روزهای مناسبتی مثل دهه کرامت چه حس و حالی درد؟ آهی از ته دل می‌کشد و می‌گوید: این حال و هوا وصف شدنی نیست. 
دوباره می‌پرسم، آیا آداب خاصی را هم رعایت می‌کنید که این  خدمت خاص، توفیق همیشگی شماست؟ در جوابم، توصیه پدرش را نقل می‌کند: همان روز اول شروع کارم، پدرم توصیه‌ای مؤکد به من داشت. گفت: «صبح به صبح که سلام به حضرت رضا(ع) می‌دهی، بگو که آقا ممنون شما هستم که یک روز دیگر افتخار خدمت گزاری به من را عطا کردید.» خیلی‌ ها آرزوی زیارت حرم را تا آخر عمر به دل دارند، اینکه من و همکارانم هر روز توفیق داریم، هر کاری از دست‎مان برآید برای توسعه امر زیارت انجام دهیم، فقط به عنایت خود حضرت است. برای همین به جز طلاکاری، هر کاری از نقاشی و طراحی بتوانم و نیاز باشد، خودم را موظف به انجامش می‌دانم. 

شمه‌ای از یک عنایت
برای اینکه حرف دلش را بهتر بزند، پرسیدم که اگر نشانه‌هایی هم از این عنایت دیده‌اید برایمان نقل کنید. می‌گوید: بسیار، بی شمار. ولی همین را بگویم که در جوانی خیلی از ارتفاع می‌ترسیدم. وقتی سربازی رفتم، از من که توان طراحی و نقاشی داشتم خواستند که طرحی را بر بالای دیده بانی بزنم، به محض بالا رفت، چند دقیقه بیشتر نتوانستم بمانم و فوری پایین آمدم. اما از عنایت آقا امام هشتم، از همان روز اول که مشغول به کار شدم، در بلندترین نقاط از سقف رواق‌ها تا بالای گنبد و گلدسته‌ها مشغلوم ولی آب در دلم تکان نخورده. حالا از افتادن و صدمه دیدن هم باکی ندارم. هر چه خدا بخواهد همان می شود.

 

بزرگترین آرزویم
خطاب به محمدپور گفتم: شاید کسی فکر کند که شماها که این قدر نزدیک و مقرب حرم و بارگاه امام هشتم هستید، کمتر آرزویی دارید. خودتان بفرمایید، آرزوی قلبی شما چیست؟ بغض می‌کند و اشک‌هایش خیلی زود جاری می‌شود و در عبارتی کوتاه می‌گوید: بزرگترین آرزویم این است و آن را بارها به همکاران و دوستانم گفته‌ام، آن قدر زنده باشم که یک گنبد بزرگ و گلدسته‌های بلند برای قبور مطهر بقیع بسازیم. 
او در خاتمه کلامش می‌گوید: ما از عنایت و محبت بی حد و حساب امام هشتم، پر توقع شدیم. هر روز که کارم تمام می شود، خطاب به آقا درخواست می کنم که همان طوری که در این دنیا دستم را گرفتند، از لحظه رفتن هم‌جوارشان باشیم. إن شاء الله.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.