تحولات لبنان و فلسطین

مسئله پرونده هسته‌ای ایران جایگاه بسیار مهمی در بخش امنیتی رژیم صهیونیستی دارد و مقامات بلندپایه این رژیم از زمان مطرح شدن فعالیت‌های هسته‌ای ایران تلاش بسیاری برای انجام خرابکاری و محدود ساختن برنامه هسته‌ای صلح آمیز ایران انجام داده‌اند.

اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران ناممکن است

حتی مطرح شدن مذاکرات بین ایران و ۱+۵ نیز نتوانست حساسیت این رژیم را در قبال فعالیت‌های هسته‌ای ایران کاهش دهد و این رژیم همواره در صدد ایجاد اخلال در برنامه هسته‌ای ایران با هر شیوه‌ای از جمله ترور و خرابکاری بوده است. اما اخباری که از سرزمین‌های اشغالی به گوش می‌رسد، حاکی از آن است که مقامات سیاسی و امنیتی این رژیم در زمینه احیای توافق هسته‌ای یا نبود آن و اینکه کدام یک در راستای منافع آن‌هاست، دچار سردرگمی شده‌اند و نمی‌توانند به نتیجه برسند که کدام حالت بیشتر تأمین کننده منافع آنهاست. در گفت‌وگو با «علی عبدی»، پژوهشگر حوزه فلسطین و سرزمین‌های اشغالی واکنش‌های رژیم صهیونیستی را در قبال توافق  یا عدم توافق هسته‌ای  مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه می‌خوانید.

پیش‌بینی شما از واکنش رژیم صهیونیستی در قبال توافق یا عدم توافق ایران و غرب بر سر برنامه هسته‌ای چیست؟ 
رژیم صهیونیستی در قبال برنامه هسته‌ای ایران یک موضع حداکثری و یک موضع حداقلی دارد؛ یک موضع نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران است که بهترین و ایده آل‌ترین راه برای نابود کردن این برنامه از طریق اقدام نظامی است؛ منتها مقامات این رژیم به این موضوع بر اساس توانمندی‌ها و امکانات خودشان نگاه می‌کنند و چه بسا اگر این توانمندی را در خودشان می‌دیدند، دست به اقدام می‌زدند. موضع دیگر مسیر دیپلماسی است که ایالات متحده در دوران اوباما آغاز کرد؛ غایت مسیر دیپلماسی برای اسرائیل این است که اگر بشود از مسیری کم هزینه‌تر و با دستاورد بیشتر استفاده کند و برنامه هسته‌ای  ایران را متوقف کند. آنچه در برجام رقم خورد، ضربه بسیاری به برنامه هسته‌ای  ایران زد و می‌توان گفت برنامه هسته‌ای ما را برای دهه‌ها عقب انداخت.
در رژیم صهیونیستی دو رویکرد متفاوت نسبت به برجام وجود دارد؛ یک طیف تندرو و افراطی مثل جریان لیکود به رهبری نتانیاهو که معتقدند برجام همه خواسته‌های اسرائیل را که نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران بود محقق نکرد. نگاه دیگر در اسرائیل که ریشه در جریان‌های میانه و چپ دارد و در بدنه امنیتی این رژیم نیز جایگاه دارند مثل حزب کار و میرتس، این است که برجام محقق کننده غایت حداکثری اسرائیل نیست اما در بازه زمانی خودش بهتر از این دستاوردی وجود نداشت و درنتیجه از این موضوع حمایت می‌کنند.در همان دوره‌ای که نتانیاهو در مورد برجام هوچی‌گری می‌کرد، حدود
 ۳۰ تن از مقامات امنیتی اسرائیل نامه‌ای نوشتند و اعلام کردند برجام به سود امنیت اسرائیل است منتها نتانیاهو که بازیگر سیاسی قهاری است تلاش می‌کرد با هوچی‌گری امتیازات بسیاری از آمریکا بگیرد. بنابراین ما در اسرائیل یک هسته سخت افراطی داریم که به هیچ نحو توافقی بین ایران و غرب را برنمی‌تابد و یک هسته سخت دیگر داریم که توافقی مثل برجام را به عنوان برآورد کننده 
خواسته های اسرائیل می‌دانند.
به هر روی این اختلاف نظر در عرصه سیاسی این رژیم در قبال برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد، اما صهیونیست‌ها نشان داده‌اند حتی باوجود اختلاف‌نظر سعی می‌کنند منافع حداکثری را تأمین کنند. در حال حاضر طیف موافق برجام دست بالاتری دارد؛ چون در دولت قدرت بیشتری دارد. مسئله بعدی این است که اسرائیلی‌ها همیشه تلاش کرده‌اند در روند مذاکرات اختلال ایجاد کنند و دستاوردهای ایران را به حداقل ممکن برسانند. در همین مذاکرات فعلی شما دیدید وقتی بحث خارج کردن نام سپاه از لیست تروریستی آمریکا مطرح شد، اسرائیلی ها تمام تلاش خود را کردند تا مانع از این اقدام شوند و تا حدی هم موفق شده اند.

به نظرتان سرنوشت مذاکرات چه خواهد شد؟ اگر مذاکرات به نتیجه نرسد رویکرد رژیم صهیونیستی چگونه خواهد بود؟
باید توجه داشته باشیم اسرائیلی‌ها حتی در زمانی که برجام تصویب شد دست از خرابکاری و اقدام علیه ایران برنداشتند و تلاش کردند با ترور و خرابکاری،  مسیر پیشرفت هسته‌ای ایران را با خلل مواجه کنند. صد البته این اقدامات متوقف نخواهد شد اما آنچه به عنوان اهرم فشار بالای سر ایالات متحده و غرب نگه داشتند و تهدید می‌کنند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد انجام خواهند داد، دست زدن به اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران است.

اقدام نظامی علیه ایران و تأسیسات هسته‌ای کشورمان تا چه میزان قابلیت اجرایی شدن دارد؟
در اقدام نظامی دو بحث جدی مطرح است؛ یکی خود اقدام نظامی یعنی امکان پذیری و دیگری تبعات این اقدام نظامی است که باید هر دو مورد توجه قرار بگیرند.
بحث اسرائیلی‌ها این است، بر فرض ما بخش اول را انجام بدهیم اما تبعات این حمله و واکنش ایران و محور مقاومت در قبال این اقدام برای آن‌ها قابل محاسبه نیست. قطعاً چنین اقدامی منطقه را مستعد فروبردن در یک جنگ فراگیر خواهد کرد اما آیا این اقدام در شرایط کنونی به نفع منافع آمریکا خواهد بود؟ چون با توجه به بحران اوکراین و احتمال حمله چین به تایوان، عملاً اقدام نظامی اسرائیل، جهان را به سمت سومین جنگ جهانی سوق خواهد داد. درواقع تبعات اقدام نظامی بیشتر محل تفکر است تا خود اقدام نظامی. از طرفی در بحث امکان پذیری اقدام نظامی چند مسئله مطرح است از جمله ورود به خاک ایران، انجام عملیات و در نهایت فرار که هر یک از این سه مورد به تنهایی با موانع بسیاری مواجه خواهد بود و با توجه به توانمندی‌های نظامی ایران در حوزه راداری و پدافندی و قرار داشتن تأسیسات هسته‌ای ایران در اعماق زمین، چنین اقدامی دشوار و چه بسا ناممکن خواهد بود. 
مهم‌تر از همه آمادگی ایران برای مقابله با این اقدام اسرائیل است که طی سال‌های اخیر نیروهای نظامی کشور تمام جوانب کار را سنجیده‌اند و خود را برای هر شرایطی مهیا کرده اند.

بعد از چند مورد عملیات ترور و خرابکاری که رژیم صهیونیستی در ایران انجام داد برخی اخبار مبنی بر هک سیستم‌های مراکز امنیت یا آتش سوزی در برخی کارخانه‌ها و زیرساخت‌های اسرائیل مخابره شد؛ آیا می‌توان از این اتفاقات تعبیر به واکنش ایران در قبال تحرکات رژیم صهیونیستی کرد؟
بله؛ احتمال چنین چیزی وجود دارد اما نمی‌توان به طور قطع درباره این موارد سخن گفت؛ توجه داشته باشید فضای داخلی و رسانه‌ای سرزمین‌های اشغالی به شدت توسط دستگاه‌های امنیتی و سانسور اسرائیل کنترل می‌شود و هیچ اطلاعاتی بدون بررسی و سانسور به خارج مخابره نمی‌شود. در ماه های اخیر اتفاقات بسیاری از این دست در سرزمین‌های اشغالی رخ داده است اما به دلیل همین مسئله‌ای که اشاره شد اطلاعات کافی در این زمینه در دست نیست.

خبرنگار: سید احمد موسوی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.