تحولات منطقه

۲۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۳
کد خبر: ۸۰۴۴۴۸

انسان موجودی کمال‌گراست و ذاتاً به حرکت به‌سوی تکامل و پیشرفت هرچه بیشتر تمایل دارد و این تمایل در رفتار جمعی انسان‌ها نیز مشاهده می‌شود. اما گاه مشاهده می‌شود فرد یا مجموعه‌ای از افراد حرکت در مسیری متعارض با این تمایل ذاتی را پیشنهاد می‌دهند.

وسوسه‌های ارتجاع‌طلبانه علیه انقلاب
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

انسان موجودی کمال‌گراست و ذاتاً به حرکت به‌سوی تکامل و پیشرفت هرچه بیشتر تمایل دارد و این تمایل در رفتار جمعی انسان‌ها نیز مشاهده می‌شود. اما گاه مشاهده می‌شود فرد یا مجموعه‌ای از افراد حرکت در مسیری متعارض با این تمایل ذاتی را پیشنهاد می‌دهند. همین حرکت «ارتجاع‌طلبانه» یکی از آسیب‌های پیش روی انقلاب اسلامی بوده و برخی افراد به زبان‌های مختلف خواستار توقف مسیر تکاملی انقلاب اسلامی شده و به «ارتجاع» توصیه کردند. آشکار است که توصیه‌کنندگان هیچ‌گاه تصریح به ارتجاع‌طلبی خود نمی‌کنند و اتفاقاً با الفاظ فریبنده، اما تهی از معنا، پیشنهاد خود را مترقیانه جلوه می‌دهند. اما چه نوع وسوسه‌های ارتجاع‌طلبانه در برابر انقلاب عرضه شده و به دنبال چه بوده‌اند؟
۱- ارتجاع فکری: انقلاب اسلامی به‌عنوان انقلابی دینی خط بطلانی بر چهار قرن تلاش برای سکولاریزاسیون در تمدن غربی به شمار می‌آمد. اینکه یک تفکر سیاسی تعارضی میان دنیا و آخرت نمی‌بیند و سیاست را رنگ توحید می‌دهد، برای کسانی که سال‌ها در حال گریختن از فطرت الهی بشر بوده‌اند، بسیار تلخ و غیرقابل‌تحمل بود. عجیب نیست که وابستگان فکری غرب به دنبال بازگرداندن ملت ایران از این مسیر باشند و به دنباله‌روی ارتجاعی از تمدن سکولار غرب توصیه کنند.
۲- ارتجاع سیاسی: نظام سیاسی منحصربه‌فرد جمهوری اسلامی که نشان داد می‌توان هم تعالیم الهی را دنبال کرد و هم حق تعیین سرنوشت برای مردم را به رسمیت شناخت، دقیقاً دو مسیر انحرافی دموکراسی ضدخدا و استبداد را ابطال کرد. همین الگو بود که استقلال سیاسی و رهایی از وابستگی سیاسی را برای مردم ایران به ارمغان آورد و همین استقلال است که برای بسیاری از ملل محروم دنیا آرزوست. روشن است که هموارکنندگان مسیر سلطه در جهان این استقلال سیاسی را برنتافته و خواهان بازگشت به دوران وابستگی هستند. برای آن‌ها - چه بگویند و چه نگویند- همان دوره انحطاط ۱۸۰ ساله قاجار و پهلوی که سفارتخانه‌های خارجی برای دولت وقت ایران تعیین تکلیف می‌کردند، الگوی مطلوب است.
۳- ارتجاع فرهنگی: درحالی‌که انقلاب اسلامی، ترویج سبک زندگی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی و سنت‌های ایرانی را دنبال می‌کند و فرهنگ عمومی را ابزاری برای تقرب هرچه بیشتر جامعه به خداوند متعال می‌داند، ارتجاع فرهنگی به دنبال حرکت قهقرایی به سمت سبک زندگی حیوانی و اباحه‌گرایانه است. برای لذت‌طلبان حرکت به سمت رهاسازی شهوت‌ها و تضعیف مرزهای ارزشی یک آرزو است و همه دیده‌ایم که برخی از این افراد حسرت بی‌بندوباری جهان به‌اصطلاح متمدن غربی را می‌خورند! روشن است که اصلاح سبک زندگی و تعالی آن حرکتی دفعی نیست و اقدامی تدریجی را می‌طلبد و هرچه رفتار و جنبه‌های گوناگون زندگی ما در مسیر الهی شدن باشد به سبک زندگی اسلامی نزدیک‌تر شده‌ایم و هرچه در مسیر معکوس این باشد، در حال ارتجاع هستیم. بدتر از کسانی که صراحتاً به اباحه‌گرایی توصیه می‌کنند، کسانی هستند که - آگاهانه یا ناآگاهانه- عدول از برخی ضوابط شرعی (به بهانه واگرایی اقلیتی از افراد) و یا الگوگیری از برخی کشورهای دیگر را که خود در مسیر تعالی و البته عقب‌تر از ما هستند، پیشنهاد می‌دهند. برخی از اینان که خود را دلسوز دین می‌خوانند با این ادعا که اصرار ما بر رعایت ضوابط شرعی، ممکن است عده‌ای را ناراضی کند به تساهل توصیه می‌کنند و البته باید به این سؤال پاسخ دهند که اگر قرار بود تعالیم انبیا همه را راضی کند پس چرا خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «کلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَی أَنْفُسُهُمْ فَرِیقًا کذَّبُوا» (هرگاه که پیامبری چیزی می‌گفت که با خواهش دل‌شان موافق نبود، گروهی او را تکذیب می‌کردند)؟ اگر قرار باشد که فلان کشوری که مؤمنان آن خود آرزوی حرکت به سوی جامعه اسلامی را دارند و به دلایل مختلف از جمله اقلیت سیاسی بودن مؤمنین یا نفوذ قوی استعمار هنوز راه زیادی در پیش دارند، برای عده‌ای در ایران آرزو باشد، آیا این چیزی جز ارتجاع‌طلبی است؟
به‌نظر می‌رسد ارتجاع فرهنگی جدی‌ترین وسوسه ارتجاعی است که در مقابل انقلاب اسلامی ظهور کرده و به دنبال ایجاد حرکتی قهقرایی در جامعه است. پیش‌برندگان سناریوی ارتجاع فرهنگی، گاه در لباس سربازان ناتوی فرهنگی صراحتاً تهی شدن جامعه از آموزه‌های دینی و جایگزینی «نُرم»‌های تجویزی غرب به‌جای آن را دنبال می‌کنند و گاه در لباس به‌ظاهر دینداران سکولار دست کشیدن از ضوابط دینی یا کمرنگ کردن مرزهای فرهنگی را توصیه می‌کنند. باید در مقابل روش این دو جریان هوشیار بود، چراکه باری‌تعالی می‌فرماید: «یا ای‌ها الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کفَرُوا یرُدُّوکمْ عَلَی أَعْقَابِکمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ» (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر از کسانی که کفر ورزیده‌اند اطاعت کنید، شما را از عقیده‌تان بازمی‌گردانند و زیانکار خواهید گشت.)

منبع: روزنامه جوان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.