به گزارش قدس آنلاین، جریان مد و لباس به مسئله حجاب و عفاف گره خورده است. در حالی که بنا بود ایران اسلامی به عنوان امالقرای جهان اسلام و کشور پیشرو در تمدن نوین اسلامی در حوزه مد و لباس و جریانسازی مد اسلامی در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد، امروز شاهد آن هستیم که جریان مد و لباس جامعه ما از سوی شبکههای زیرزمینی مد و لباس و فضایی مجزا هدایت میشود، این در حالی است که پوشش در ایران سابقهای تاریخی دارد و از سوی دیگر لباس اقوام ایرانی هم از منظر زیبایی و هم پوشش، قابلیت الهامبخشی برای جریانسازی مد و لباس را حتی در سطوح جهانی داراست، اما با وجود مصوبه ساماندهی مد و لباس در سال ۱۳۸۵، همچنان از جریان مد و لباس در دنیا بسیار عقب ماندهایم. این در حالی است که جریانسازی مد و لباس ایرانی- اسلامی و ارائه طرحهای جذاب و پوشیده میتواند بخش مهمی از بدحجابیها را به خودی خود حل و فصل کند. سراغ وجیهه قپانداران، پژوهشگر مد و لباس و مدرس دانشگاه رفته و جریان مد و لباس کشور را در گفتگو با وی زیر ذرهبین نقد بردهایم.
همانطور که میدانید مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای مدولباس مربوط به سال ۱۳۸۵ است، اما امروز بعد از ۱۶ سال از این مصوبه و ۱۷ سال پس از تصویب مصوبه راهکارهای گسترش عفافوحجاب همچنان نبض جریان مد ایران در دست شبکههای زیرزمینی است و ما در حوزه مد و لباس در عرصه بینالملل و حتی داخل حرفی برای گفتن نداریم. چرا جریان مد و لباس در کشور ما موفق نبوده است؟
راهکارهای گسترش عفافوحجاب در دی ماه ۱۳۸۴ به صورت مصوبه درآمد و برای ۲۸ دستگاه وظایفی تعیین شد تا در عرصه عفافوحجاب فعالیت کنند، اما از بین این ۲۸ دستگاه فقط دو دستگاه وزارت ارشاد و نیروی انتظامی در این حوزه گام برداشتند که وزارت ارشاد کارگروه ساماندهی مدولباس را راهاندازی کرد و نیروی انتظامی هم قانون امنیت ناموسی که بعدها به قانون امنیت اجتماعی تغییر نام پیدا کرد. بقیه ارگانها و نهادها در ۴۰ سالی که از انقلاب گذشته اگر چه از متولیان فرهنگ پوشش هستند و دغدغهمند از آن یاد میکنند، اما در عمل به جز برگزاری همایشها و نمایشگاههایی که بعضاً از منظر علمی آسیبزننده هستند، اتفاق خاصی نمیافتد.
مشکل کار این است که ما در عرصه عفافوحجاب فکر میکنیم همه صاحبنظر هستیم، در حالی که زمانی در حوزه مدولباس موفق خواهیم بود و زمانی میتوانیم مدآفرینی کنیم و فرهنگ پوشش کشور را به سمت پوشش اسلامی ببریم که آگاهی داشته باشیم و آگاهی بدهیم. تا زمانی که متولیان امر اطلاعاتی ندارند و فکر میکنند فردی که پوشش سر و یک چادر بلند داشته باشد، شامل حجاب و عفاف میشود، اینطور نیست. ما از دهه ۷۰ یک تهاجم فرهنگی در فرهنگ پوشش داشتهایم و دشمنانی که در بحث پوشش کار کردهاند، بسیار هوشمندانه در بحث فرهنگسازی پوشش به سبک غربی و جداسازی از فرهنگ ایرانی- اسلامی کار کردهاند و ما در جامعه بیشتر پوششهای غربی را میبینیم، بنابراین با برگزاری همایش و وبینار نمیتوانیم فرهنگ پوشش را تغییر دهیم. اینها هم به سیاستهای کلانی که در این عرصه گذاشتهشده است، بازمیگردد. فرهنگ پوشش باید متولیانی داشته باشد که این متولیان علمش را داشته باشند تا بتوانند تغییر را ایجاد کنند. این مهم، نیازمند کارگروههایی متشکل از کارشناسان مذهبی، روانشناسان و طراحان لباس است تا اگر قرار است مصوبهای باشد، اینها را به صورت اصولی و علمی بنویسند تا مورد پذیرش عمومی قرار بگیرد. یکی دیگر از مسائلی که موجب شده است مصوبات حوزه عفافوحجاب هیچگاه اجرایی نشود، نداشتن ضمانت اجرایی است.
این ضمانت اجرایی چگونه تأمین میشود؟
ضمانت اجرایی لزوماً الزام اجبار و برخوردهای سلبی نیست. اکثر ارگانهای ما بودجهای برای حجاب و عفاف دارند، اما ۹۰درصد اینها فقط گزارشسازی میکنند و فعالیتی انجام نشده است. تا زمانی که ما برای مصوبههایمان فرهنگسازی نکنیم، اتفاقی نمیافتد.
مصداقیتر بگویید. برای این فرهنگسازی باید چه کرد؟
آموزش و پرورش ما متولی این ۲۸ ارگان است، اما ما در مقطع دبستان و راهنمایی هیچ آموزشی برای بچهها نداریم و از یک سنی به بچه میگوییم باید حجاب اسلامی داشته باشی! در صورتی که باید این پوشش به بچهها آموزش داده شود و در کتب درسی بیاید. ما زمانی میتوانیم پوشش را فراگیر کنیم که اطلاعات و آگاهی کافی به مردم بدهیم. چند سالی است که ما بحث پوشش عفیفانه را مطرح میکنیم، اما من خودم به عنوان کسی که ۱۸- ۱۷ سال است، پژوهشگر مدولباس و عفافوحجاب هستم و سال ۱۳۹۵ در این حوزه پژوهشگر برتر شدهام، برایم سؤال است، این پوشش عفیفانه یعنی چه؟! هر سال در آستانه هفته عفافوحجاب بیانیههایی از سوی مجلس، وزارت ارشاد و سایر ارگانها صادر میشود و به همین بیانیهها اکتفا میکنیم! اگر بناست فرهنگ پوشش در کشور اصلاح شود و با پوششهای نامتعارف مقابله کنیم، باید فرهنگسازی درست داشته باشیم و لازمه این فرهنگسازی ورود افراد عالم و مطلع به این مسئله است. اینکه فردی مذهبی و به عنوان رئیس یک ارگان راجع به بحث پوشش نظرات شخصی و غیرکارشناسی بدهد که از ابعاد علمی و مذهبی آن اطلاعی ندارد، نمیتواند کمکی به این موضوع کند.
ارزیابی شما از وضعیت موجود مدولباس اسلامی در جامعه چیست؟
در کشور ما وضعیت پوشاک در حال حاضر با بحران مواجه است و ما به شدت با فقر فرهنگی پوشش مواجهیم، چون از لحاظ علمی محدودیت داریم و اطلاعات ناقصی درباره آن به دست آوردهایم.
چرا به این بحران رسیدهایم؟
ما در قرآن کلمه «خمور» و «جلباب» را داریم که در تفسیرها یک عده، جلباب را به عنوان چادر و عدهای دیگر پوشش سرتاسری تعبیر میکنند. خمور پوشش سر و روسریهای بلند را شامل میشود و زنان عرب پوشش سرتاسری دشداشهمانندی داشتهاند که در واقع جلباب همین پوشش است. ما کلمه چادر را نداریم. برعکس چادر یک فرهنگ ایرانی است و از دوره هخامنشیان ما در پوشش زنان ایرانی چادر داشتهایم؛ پارچههای مستطیل شکل که روی سر قرار میگرفته و تا پشت پا بوده است. در جامعهای که مردم آگاه شدهاند و آگاه هستند، باید در اطلاعات و آگاهی دادن به آنها هوشمندانه عمل کرد، در غیر این صورت آن را نمیپذیرند. ما زمانی میتوانیم پوشش درستی را در جامعه داشته باشیم که درباره آن اطلاعرسانی و فرهنگسازی کرده باشیم و همانطور که امام جعفرصادق (ع) فرمودهاند به فرزندانتان لباسهای عصر خودشان را بپوشانید؛ لباسهایی را طراحی و وارد بازار کنیم که متناسب با زمان حال و فعالیتهای روزانه باشد و در عین حال حدود پوششی که در قرآن و در سورههای نور و احزاب در آنها رعایت شود.
چرا ما نتوانستهایم مانند برخی کشورهای اسلامی دیگر همچون مالزی یا ترکیه در حوزه مدولباس موفق باشیم؟
کشورهای اسلامی مثل مالزی و ترکیه که در عرصه پوشاک از ما خیلی جلوترند، در حوزه مد اسلامی هزینه میکنند. در کشور ما ۴۰ سال است دغدغه حجاب و عفاف را داریم، اما در کارهای کلان و فعالیتهای حوزه حجاب و عفاف کمترین هزینه را برای این بخش در نظر میگیرند و به همین خاطر کارها ابتر میماند و افراد یا به واسطه برخورد با بوروکراسی و سلیقهها سرخورده میشوند یا با بودجه ناچیز انگیزهای برای کار ندارند. به طور نمونه مجتمع یاس را در منطقه چیتگر به عنوان محلی برای عرضه کالای حجاب ساختهاند، اما چرا نباید این مرکز خرید در مرکز و مناطق مناسبتر با دسترسی بهتر باشد. در استان البرز یک پناهگاه زمان جنگ را به مکانی برای پوشش اسلامی اختصاص دادهاند.
اگر مد اسلامی پوشش و چادر برای ما مهم است، باید این مسئله در تصمیمها و رفتارهای ما دیده شود. چرا حتی برای جشنوارهای که در این زمینه در کشور ما برگزار میشود، حداقل بودجه را در نظر میگیرند. اما به طور مثال در مالزی حداقل دو تا سه جشنواره بینالمللی برگزار میشود و هزینههای زیادی را برای این مسئله اختصاص میدهند یا در ترکیه جشنوارهها و فستیوالهای بینالمللی برگزار میشود و برای این مسئله هزینه میشود. در کشور ما حتی بدیهیترین مسائل برای فعالان این حوزه در نظر گرفته نمیشود. مشکل اساسی زیرساختهایی است که ما در جامعه نیاز داریم. در جوامع دیگر به این زیرساختها اهمیت داده شده و برایش هزینه میشود، اما در کشور ما بیشتر دغدغهها در حد صحبت میماند، چون متولیان هم افرادی نیستند که غیر از دغدغه، علم هم داشته باشند.
بسیاری از برندهای مطرح دنیا به حوزه لباسهای پوشیده ورود کردهاند، هدف از ورود این برندها را به حوزه لباس اسلامی چه میدانید؟
اینکه برندهای مطرح دنیا به لباسهای پوشیده ورود کردهاند، بر این اساس است که جوامع نیاز به تنوع دارند. ما قبل از رنسانس پوشیدگی را داشتیم و بعد از آن به سمت برهنگی رفتیم، اما در شرایط کنونی نگاه بخشی از مردم در دنیای غرب به سمتی رفته است که برهنگی ارضایشان نمیکند و به سمت لباسهای پوشیده آمدهاند، البته پشت این لباسهای پوشیده دلایل دیگری هم هست. دانشمندان اروپایی و امریکایی طی تحقیقاتی که انجام دادهاند، دیدهاند که یک زمانی در جامعه نیاز به نیروی کار بود و لازم بود زنان پوششهای سنتی خود را کنار بگذارند، اما امروز به این نتیجه رسیدهاند که عریانی در خانمها راندمان را پایین میآورد. بر همین اساس هم در کمپانیهای بزرگ دنیا شاهد آن هستیم که از پوشش مشخصی استفاده میشود، لباسها عمدتاً پوشیده هستند و اجازه ندارند هر پوششی را استفاده کنند.
این جوامع به این نتیجه رسیدهاند که برای بالا رفتن راندمان کاری و داشتن جامعه سالمتر باید به سمت لباسهای پوشیده رفت. از سوی دیگر سوقیافتن برندهای مطرح دنیا به سمت لباس پوشیده این است که مسلمانان هم در دنیا کم نیستند و یک هدف برای برندهای مد دنیا محسوب میشوند. درست است که کشورهایی مثل مالزی و ترکیه در زمینه پوشش حرفی برای گفتن دارند، اما این مسئله جهانی نیست، به همین خاطر برندهای مطرح دنیا لباسهایی را طراحی کردند که از سوی مسلمانان دنیا مورد اقبال قرار گرفت، چون این جامعه هدف کوچک نبود، به همین خاطر برندهای دیگر هم برای ورود به این عرصه تشویق شدند. این برای کشور مسلمانی مثل ما جای تأسف دارد و ما باید صادرکننده مد به سایر نقاط دنیا باشیم، حال آنکه افراد غیرمسلمان برای ما لباس طراحی میکنند.
عرضه لباس پوشیده از سوی برندهای جهانی نشانه اقبال عمومی در سراسر دنیا به این مدل از پوشش است و نشان میدهد اگر ما در عرصه مدولباس پوشیده حرفی برای گفتن داشته باشیم، میتوانیم بخشی از بازار جهانی را هم به دست آوریم. نظر شما در این رابطه چیست؟
کاملاً با حرف شما موافقم. ما در تمامی جوامع افراد و اقشار مختلف با طرز فکرهای مختلف داریم. واقعیت امر این است که ما باید اقشار مختلف در جوامع مختلف را ببینیم و برای آنها پوشش تولید کنیم. در خیلی از برندها شاهد تولید لباسهای بلند و یقههای بسته هستیم که مخاطب آن لزوماً مسلمانان نیستند و افرادی هستند که عریانی را نمیپسندند. پوشیدگی در لباس هیچ منافاتی با زیبایی، تنوعطلبی و مدگرایی ندارد و ما میتوانیم لباسهای پوشیده زیبا را طراحی کنیم که حتی در سایر کشورها و حتی کشورهای اروپایی مورد اقبال قرار بگیرد. همچنان که برخی خانمهای اروپایی از لباسهای کاملاً پوشیدهای استفاده میکنند.
چرا کمتر از ظرفیت لباس اقوام استفاده میشود؟ در حالی که لباس اقوام هم از منظر پوشیدگی و هم زیبایی میتواند سلیقههای متنوعی را پوشش دهد و به نظر میرسد اگر ما بتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم، به دلیل زیبایی و تنوع رنگ و طرح بتواند با اقبال عمومی در سطح دنیا یا لااقل کشورهای مسلمان مواجه شود. از نگاه شما چه مانعی در این حوزه وجود دارد؟
لباسهای سنتی اقوام از لحاظ پوشیدگی کاملاً با پوشش ایرانی- اسلامی هماهنگی دارد و از منظر زیبایی هم بسیار جذاب هستند، اما هزینههای هنگفتی که برای تولید آنها وجود دارد، موجب شده است مورد استقبال عمومی قرار نگیرند و همین طور، چون اغلب به حالت چندلایه هستند، برای استفاده روزانه در جامعه مناسب نیستند، اما همه اینها قابلیت مدرنیزه شدن دارند و در صورت مدرنیزه شدن مورد استقبال سایر کشورها هم قرار میگیرند، در عین حال مانند لباسهای سنتی سایر کشورها میتوانند به عنوان لباس فاخر مورد استفاده قرار گیرند.
انتهای پیام/
منبع: جوان آنلاین
نظر شما