به گزارش قدس آنلاین، چندی پیش خبری از ساختِ سریالی درباره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی منتشر شد. چراغِ اول ساخت مجموعه نمایشی برای سردار قاسم سلیمانی را مؤسسه اندیشه شهید آوینی روشن کرد. مؤسسهای که کارهای مؤثری همچون مجموعه مستندهای «خارج از دید» به کارگردانی مهدی نقویان و یا سریال پرطرفدار «گاندو» را در کارنامه خودش دارد. مسئولیت اولین سریال مربوط به حاج قاسم هم به این مؤسسه واگذار شده است.
سریالی که تهیهکنندهاش حامد عنقا بود و آن روزها از حمید زرگرنژاد به عنوان کارگردان یاد کردند. حالا نامِ سیروس مقدم را رسماً مؤسسه اندیشه شهید آوینی اعلام میکند. کارگردانی که مدتها است از تلویزیون فاصله گرفته و بعد از فصل ششم «پایتخت» کاری برای تلویزیون نساخته است.
او در ضیافت افطار رئیس رسانه ملّی حضور پیدا کرد و در مراسم ترحیم نادر طالبزاده هم خبر از کار جدیدی میداد. شاید بسیاری از رسانهایها بر این باور بودند که سیروس مقدم میخواهد فصل هفتم «پایتخت» را شروع کند و یا به سراغِ همان سریالِ ماورایی که نویدش را داده بود، برود. اما امروز با این خبر مواجه شدیم که البته گمانهزنیهایش خیلی زودتر شروع شده بود.
اما چرا سیروس مقدم برای ساختِ این سریال انتخاب خوبی است؟
در قدمِ اول انگیزه ساخت کاری برای حاج قاسم را دارد. چرا که وقتی با او صحبت میکنیم هنوز هم میگوید برای ساخت فصل پنجم «پایتخت» مدیون حاج قاسم هستیم. او بارها این نکته را یادآور شده است: "اگر حاج قاسم نبود هیچوقت پایتخت ۵ با آن تأثیرگذاری مسائل داعش ساخته نمیشد و فقط تدبیر شخص حاج قاسم بود که این اتفاق افتاد."
در قدمِ بعدی سریالسازی را بسیار خوب میشناسد و در طول این سالها کارهای متنوعِ او نشان میدهد میتوانیم منتظر یک کار خوب و با کیفیت و پختهای از او باشیم. «مقدم» میداند قابِ تلویزیون را به خوبی میشناسد و از طرفی با «میکائیل» و چند کار پلیسی دیگر نشان داده فضای اکشن و جنایی و ماجراجویی را میشناسد و از طرفی با فصل پنجم «پایتخت» هم نشان داد از فضایِ بیگ پروداکشن دور و با لوکیشنهای عجیب بیگانه نیست.
از همه این نکات مهمتر، سیروس مقدم انگیزه دو چندان برای ارائه یک کار متفاوت دارد. چون در «جزیره» آخرین اثر او ردِ پایی از پختگیِ کارگردان نامآشنای تلویزیون نبود و حالا او در کنار حامد عنقا نویسنده و تهیهکنندهای که کارهای خوبی در کارنامهاش دیده میشود نویدِ یک کار با کیفیت برای حاج قاسم سلیمانی را میدهند.
اما جزئیاتی از این سریال؟
پیگیریها نشان میدهد این سریال در لوکیشنهای مختلفی همچون تهران، کرمان و کشورهای منطقه، این سریال تصویربرداری میشود. این سریال «ترور» نام دارد و قرار نیست به زندگی حاج قاسم بپردازد بلکه اهمیت ایفای نقش منطقهای سردار را به نمایش درمیآورد. احتمالاً این مینی سریال، برای سالگرد حاج قاسم سلیمانی آماده پخش شود.
پروژهای که قرار است ساختار آن به گونهای باشد که بُعدِ بینالمللی پیدا کند. داستانِ آن از خارج از کشور شروع میشود و قرار است بازیگران بسیاری در جلویِ دوربین این سریال قرار بگیرند و احتمالاً در هفتههای آتی جزئیات بیشتری از نامِ این هنرمندان بیرون خواهد آمد.
یکی از نقشهایی که خیلی برای مخاطبان اهمیت دارد نقش سردار سلیمانی است. اما انگار قرار نیست در این مجموعه که به زندگی حاج قاسم پرداخته نمیشود کاراکتری هم به عنوان کاراکتر «قاسم» وجود داشته باشد. یعنی در واقع کسی به عنوان بازیگر نقش سردار سلیمانی گریم نخواهد شد.
قرار بود به عملیات آزادسازی کرکوک و ماجرای حضور شبانه حاج قاسم سلیمانی در اربیل کردستان عراق پرداخته شود؛ قراری که سیمافیلم گذاشته بود و معلوم نیست چرا به سرانجام نرسید. اما مؤسسه اندیشه شهید آوینی سریالی را جلوی دوربین خواهد برد که به جایگاه منطقهای حاج قاسم میپردازد. به نظر میرسد مجموعهها و سازمانهای دیگر نیز میتوانند پس از قبول کوتاهیها، هرچه زودتر به فکرِ نمایشِ قهرمانانمان باشند نه اینکه کاری بسازند آنقدر غیرجذاب و نادرست نسبت به روایات موجود از اتفاقات مربوط شخصیت و قهرمان تاریخی و ملّی، که نتوانیم نامی از آن کار ببریم. از طرفی آنقدر حواشی پیرامونِ آن کار ضعیف را میگیرد که هر فیلمسازی به خودش جرأت نمیدهد واردِ عرصه ساخت فیلم و سریال برای شهدا و قهرمانان تاریخی و ملّی شود.
یکی از نکات دیگری که میتوان در این خبر ابتداییِ سریال شهید قاسم سلیمانی به دست آورد، پرداختِ موضوعی به حاج قاسم است نه به صورت پرتره! چون در میانِ این گزارش آمده که قرار نیست به زندگی شهید سلیمانی پرداخته شود. همانطور که امثالِ محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون درباره ساختن کاری درباره حاج قاسم اینطور گفت: اگر میخواهند کاری درباره حاج قاسم سلیمانی بسازند باید خیلی پژوهششده و درست قدم بردارند یا قصه درباره دیگرانی باشد که درباره او میگویند یا کاری میکنند. قصه باید از ایشان دور باشد نه مثل فیلمهایی چون گاندی که شخص محور روایت قرار گرفته است.
یکی از نکات دیگر توجه سازندگان سریال به توصیف رهبر انقلاب و انتخاب سوژه جایگاه منطقهای و بینالمللی سردار سلیمانی و تلاش چند باره دشمنان برای به شهادت رساندن «حاج قاسم» بوده است. چرا که رهبر انقلاب فرمودهاند: «حاج قاسم ۱۰۰ بار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این بار اوّل نبود، ولی در راه خدا و انجام وظیفه و جهاد فیسبیلالله از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت، نه از تحمّل زحمت پروا داشت.»
یکی از نکاتی که بسیاری از هنرمندان و کارشناسان به آن توصیه کردند این است که کار ساخت سریال و فیلم برای حاج قاسم به جوانان کاربلد و توانمند واگذار شود نه کارگردانان مشهور! سازندگانی که ثابت کردهاند اگر به آنها میدان داده شود، میتوانند آثارِ خوبی از خودشان به جای بگذارند. همچنان که در سینما و تلویزیون کارهای خوبی دیدهایم که به واسطه سپردن کار به این جوانانِ مستعد کارهای خوبی از آب درآمدهاند.
مشکلی که در سینما و تلویزیون وجود دارد، معرفی قهرمانان و حتی ضدقهرمانان است؛ روایتها جهانشمول و جامع نیستند و تهیهکنندگان و فیلمسازانی بر سر کار میآیند که بیش از تأثیرگذاری، مخاطب را درگیرِ نگاه کاریکاتوری خودشان میکنند. در صورتی که اولین سریال یا فیلم نمایشی نامطلوب از قهرمان یا حتی ضدقهرمان باعث میشود معرفی نادرستی از آن شخصیت به جامعه انتقال پیدا کند.
به تعبیر بسیاری از کارشناسان همچون سعید مستغاثی، تلویزیون باید بیش از هر چیز تحقیق و پژوهش و انتخاب تهیهکننده و کارگردان را برای ساخت سریال درباره زمانه بزرگان تاریخ و سرداران جنگ جدی بگیرد، خصوصاً شخصیت بزرگی همچون "سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی"؛ زیرا بارها شاهد آن بودهایم که کارهایی ساخته شدهاند و یا در دستور کار قرار گرفتهاند که در نمایشِ قهرمان و یا ضدقهرمان در آن اثر، جامعه دچار سوءتفاهم شده است، زیرا عدم اشراف مناسب کارگردان و تهیهکننده باعث شده جزئیات و نکات ریز زندگی آن قهرمان یا خیانتهای ضدقهرمان کماکان پنهان بماند.
همچنین امیدواریم قبل از اینکه "حاج قاسم" و البته حاج قاسمها را دیگر کشورها به گونهای تحریفآمیز بسازند و جامعه را دچار تشویش اذهان و باور قرار دهند، ما تولید این آثار نمایشی را در دستور کارمان قرار داده باشیم. اگر به جای برخی از کارهایی که میتوانند به زمانِ دیگری موکول شوند این کارها را هرچه زودتر جلوی دوربین ببریم بیشتر به کارِ نسل نوجوان و جوان ما میآید.
اصلِ ماجرای نگرانی حاج قاسم برای نجات قهرمانان سریال «پایتخت» چه بود؟
در فصل پنجم، خانواده نقیمعمولی از معضلات زندگی، به ترکیه، ماجرای بالن و حادثه سوریه و داعش رسیدند. دفاع از ناموس و وطن دستاورد بزرگی بود که از دل قهرمان داستان "پایتخت" به مردم منتقل شد.
مردم این سریال را میدیدند و سکانسها به گرفتار شدن خانواده نقیمعمولی در چنگال داعشیها میرسید؛ قهرمان داستان یعنی نقیمعمولی با جنبههای نمایشی که البته در واقعیت، حقیقت دارد با استعانت از خدا و دفاع در برابر داعشیهای داستان، خانوادهاش را نجات میدهد.
این همان نگرانی بود که سردار قاسم سلیمانی در خصوص ساخت سریال "پایتخت"۵ داشت که انتهای قصه چه میشود. سیروس مقدم فارغ از نکات دیگر در آن دیدار با حاج قاسم، میگوید که خانواده نقی با رشادت و جانفشانی، خودشان را از مهلکه جنگ نجات میدهند و در نهایت بالگرد سوری این خانواده را از مخمصه نجات میدهد.
سیروس مقدم از آن دیدار صبح زود با حاج قاسم گفت که از فهوای کلامش متوجه شدم پایتختهای دیگر را هم دیده است. در آن جلسه نظراتی داشتند که به حق هم درست بود؛ ضمن اینکه به ما مشاورانی برای کار معرفی کردند و فقط نگران پایان قصه بودند که قهرمانان نجات پیدا کنند. جالب است بدانید که در نهایت سادگی و عطوفت برخورد میکرد که با این ویژگیها تأثیر زیادی روی مخاطب خود داشتند. واقعاً نظرات بسیار مثبت و سازندهای راجع به "پایتخت" داشتند چه در مرحله فیلمنامه و چه در مرحلهای که قرار بود ساخته شود. جزو لحظات فراموش نشدنی زندگیام بود.
وی در خصوص خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی گفت: بهدلیل مشغله ساخت سریال "پایتخت"۶ تا دیروقت کار میکردیم صبح دیروقت از خواب بیدار شدم. اولین خبری که از تلویزیون شنیدیم این خبر تلخ بود؛ بسیار شوکه شدم و در سریال امام علی(ع) اگر خاطرتان باشد جملهای است که وقتی خبر شهادت مالک را می آورند و میگوید مالک هم مرد، طرف مقابل میگوید با مرگ مالک تازه باورم میشود که مرگ هم وجود دارد. این خبر اینقدر باورنکردنی نابههنگام و متأثرکننده بود که تأثیر عجیب و غریبی گذاشته است و هنوز نمیشود این خبر را باور کرد.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
نظر شما