۱- بین حال و قال را باید تفکیک کرد . دنیای «حال»، دنیای« درون »با دنیای «قال» متفاوت است. در دنیای حال، سخن راه ندارد همه به یک زبان آنهم بیزبانی سخن میگویند. راه یافتن به دنیای «حال» یک مسیر بیشتر ندارد، مسیر «فعل»!
ما در واقعه کربلا شاهد یک فعل تاریخی هستیم که فارغ از هر قیل و قال، یک زبان جهانی و گوش جهانی را طلب میکند.
۲- حادثه عاشورا یک نوپردازی بدون کهنگی و تکرار و بدون جمود و انجماد، صورتی نو با معنایی بدیع از حریت و آزادگی ، بندگی و پایندگی است که به راحتی از کناره و کرانه سخن عبور میکند و به تصویرپردازی میپردازد.
۳- کسانی که شأن انسانی را تا حیوان ساقط کردهاند به لانه، آخور و دانه فکر میکنند از چنین دنیایی بیخبر هستند و نمیتوانند به تاریخ ، انسان، هستی و غایت آن فکر کنند.
آنها با «عشق» و «معرفت» با «شور» و «مستی» بیگانهاند و به دنیای «رندی» و «معنا» راهی ندارند.
۴- امام حسین (ع) آنچه درباره فلسفه قیام خود باید بگوید در دیدار با علما یک سال قبل از مرگ معاویه گفته است. او آنچه باید از حال خود برای تمهید قیام بیان کند در دعای «عرفه» گفته است. اما اینها همه قبل از آفرینش صحنههای باشکوه و زیبای روز و حماسه عاشورا است. او در روز عاشورا فراتر از «زبان» و «زمان» حرف میزند. به همین دلیل کلام او سینه تاریک تاریخ را میشکافد و پیام او را به اهلش در هر عصری و نسلی می رساند.
۵- زبانشناسان برای هریک از اعضا و جوارح انسان زبانی قائل هستند . برای چشم زبان «اشک» برای گوش زبان «سکوت» برای ذهن و مغز زبان «فکر» برای قلب زبان «محبت» اما امام حسین (ع) و یاران باوفایش به همه این زبانها در قیام کربلا و واقعه عاشورا سخن گفتهاند.
زبان پا، «راه» است!
تو پای در راه بنه هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
و اما زبان دست! «عهد و پیمان» ، «عزم» و «اراده» است؛ که دست به شمشیر بَرَد یا به علامت تسلیم در برابر کفر بالا برد.
امام حسین (ع) در واقعه عاشورا با دست و پای خود سخنها گفته و این سخن در گوش تاریخ شنیده و در چشم تاریخ دیده شده است.
همه بشریت از هر دین و مذهب از هر مرام و مسلک مخاطب منطق امام حسین (ع) است.انتخاب این زبانها انسان را به فرا زمان می برد، امام حسین (ع) حرکت انقلابی خود را به فرازمان برد و الهامبخش همه انقلابهایی است که به الهیات فکر میکنند.
۶- روح آدمی چون اقیانوس و تن آدمی ساحل و صخره این اقیانوس است. طوفانهایی در این اقیانوس پدید می آید که از طوفانهای نوح مهیبتر است. وقتی این طوفانها رخ می دهد قید و بند مدرسه و مکتب، قانون و تئوری و نظریه را در هم میپیچد و همه چیز را میشکند تنها با سفینه «عقل» و«عشق» می توان از این طوفان جانِ و جانِ و جان را به سلامت برد. حکما و فیلسوفان روح را از شئون عقل میدانند.
انسانهایی که از ساحل «خود» فاصله میگیرند و دل به طوفانهای دریای روح میدهند انسانهای تاریخساز هستند. حسین (ع) و یاران او انسانهای تاریخساز هستند و در بالاترین قله قرار دارند. عقلانیت و عشق در تمامی اعمال و اقوال امام حسین (ع)
و یاران او موج می زند.
طوفان از آنجا آغاز شد که حسین (ع) را به بیعت با کفر ، الحاد ، هیچ و پوچانگاری فراخواندند. میخواستند او و یارانش را به بیعت با تداوم ستم ، تجاوز ، غارت آنهم به زور بکشانند.
یزید فکر می کرد با کشتن حسین (ع) و یارانش این طوفان فرو می نشیند اما تاریخ گواهی میدهد که این طوفان همانند طوفان نوح همه چیز را در هم میشکند و نابود میکند و تنها کسانی که در سفینه نجات امام حسین (ع) آرام نشستهاند نجات پیدا میکنند.
۷- تکریم و تعظیم شعائر عاشورا امسال در ۵ قاره جهان باشکوه برگزار شد . شیعیان مثل همیشه میزبان این تکریم و تعظیم و تعزیت بودند. مسلمانان جهان و نیز آحاد انسانها از هر قوم و قبیله و مذهب و مکتب و مشرب فکری در سالروز واقعه عاشورا و حادثه کربلا گوشههایی از ذهن خود را به این پدیده بینظیر تاریخ انبیا و اولیای الهی اختصاص دادند.
گفتمان «عاشورا» پا به پای گفتمان «مهدویت» درعصر ما پیش میرود. انقلاب اسلامی مولود گفتمان عاشورا است صدها هزار شهید نهضت امام خمینی (ره) سند این ادعا هستند.
ما با یک انقلاب الهی و با تکیه به گفتمان الهیات انقلاب به پیروزی رسیدیم. در این پیروزی شهدای ما با منطق عاشورایی فراتر از «زبان» و «زمان» با جهانیان سخن گفتند.
ملت ما با فرهنگ عاشورا از سد فریب ، دروغ ، اغوا و تشویش اذهان دستگاه یزیدی امپراطوری رسانهای استکبار جهانی عبور کرده است.
انقلاب اسلامی سند حسینی بودن ماست و این سند را بر سنگ نوشتههای روی تک تک قبر شهدایمان حک کردیم. وصیتنامه شهدا این حقیقت تاریخی را فریاد می زنند. ملت ایران امروز به برکت قیام امام حسین (ع) پرچمدار عزت، شجاعت و نستوهی در جهان هستند.
محمدکاظم انبارلویی
منبع: رسالت
نظر شما