ایران در سالهای دهه ۱۹۹۰ به بعد تلاش نمود شکل خاصی از پیمان عدم تعرض با کشورهای حوزه خلیج فارس را تنظیم و تصویب نماید.
چنین پیمانی تاکنون حاصل نشده و امکان حصول به چنین هدفی در شرایط موجود دور از ذهن به نظر میرسد. علت امکان پذیر نبودن تنظیم پیمان عدم تعرض بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس را می توان در الگوی ارتباطی آمریکا با هر یک از کشورهای منطقه دانست. بسیاری از تحلیلگران به این موضوع اشاره دارند که رقابت بازیگران منطقه با ایران شکل خاصی از ائتلاف بینالمللی محسوب میشود که در مقابله با ایران شکل گرفته و در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ماهیت ژئوپلتیکی و هویتی پیدا کرده است. قالبهای هویتی در شرایطی ظهور مییابد که نشانههایی از «دگرسازی»، «نفرت» و «تمایز» مورد توجه شهروندان قرار گیرد. ظهور بازیگرانی همانند داعش، تشدید رقابتهای ایدئولوژیک و ژئوپلتیکی ایران و عربستان را می توان انعکاس شکل جدیدی از هویتگرایی خاورمیانه دانست که از سال های آغازین دهه ۱۹۹۰ آغاز شده و
به گونه تدریجی تشدید شده است. هر بازیگری که در صدد تنظیم پیمان عدم تعرض است، باید عناصر بنیادین شکلگیری چنین فرایندی را درک کند. نظریه پردازانی همانند کریس برگ معتقدند تنظیم پیمان عدمتعرض بر اساس چهار ویژگی حاصل میشود که شامل: الف-برداشتهای طرفهای تعاملگرا در فضای عدم تعرض از خود و دیگری
ب - اهمیت حامیان پیمان عدم تعرض در رقابتهای منطقهای ج - شفافیت مرزهای اجتماعی، سازمانی و راهبردی کشورهای درگیر در پیمان عدمتعرض
د-میزان التهاب محیط راهبردی در تنظیم پیمان عدم تعرض. ادراک امنیتی کشورهای منطقه نسبت به ایران عموماً ماهیت تعارضی داشته و درنتیجه امکان ائتلافسازی با ایران را کاهش می دهد. کشورهای منطقه در شرایطی می توانند همکاری بیشتری با ایران و همکاری های کمتری با ایالات متحده انجام دهند که هزینه های همکاری با آمریکا افزایش یافته و بهره مندی امنیتی از طریق تعامل با ایران افزایش یابد. به همین منظور پیشنهادات زیر ارائه میشود: ۱-سازوکارهای اجتماعی و روانی مربوط به پیمان عدم تعرض باید ماهیت قدرت محور داشته باشد. کشورهای منطقه ای فاقد احساس دوستانه تاریخی و هویتی نسبت به سیاست های راهبردی ایران هستند. در چنین شرایطی، لازم است احساس نگرانی آنان در صورت همکاریهای راهبردی با جهان غرب افزایش یابد.
۲-کشورهای منطقه ای احساس می کنند که ایران درصدد پیگیری سیاست تغییر وضع موجود است. بر اساس گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در فروردین ۱۴۰۱، ضرورتهای کنش دیپلماتیک و راهبردی ایران در تعامل با کشورهای منطقه آن است که از سازوکارهای مربوط به اقناع، مصالحه در برابر تهدیدات استفاده نماید.
۳-ابزار اصلی دیپلماسی ایران برای تحقق اهدافی همانند تنظیم پیمان عدم تعرض آن است که قدرت بازدارندگی ایران در برابر تهدیدات برای کشورهای منطقه ای تبیین شود. پیگیری چنین اهدافی نیازمند بهکارگیری مفاهیمی است که مبتنی بر سیاست خارجی هوشمندانه، راهبردی و مسالمت آمیز خواهد بود.
نظر شما