به گزارش قدس آنلاین، انقلاب، جنگ، رویکردهای سیاسی، دلایل شخصی و...طی ۴دهه گذشته هنرمندان بسیاری هرکدام به بهانهای از این آب و خاک مهاجرت کردهاند. اما به راستی چرا درمیان این اهالی مهاجرت کرده، کمتر هنرمندی توانسته است در غربت، چندان موفقیت قابل تاملی کسب کند؟
دلایل عمده مهاجرت هرچه که باشد، همه خارج شدهها یک مخرج مشترک دارند و آن هم «شکست»، «نرسیدن» و از دست دادن جایگاهی است که در ایران شکل داده بودند.
دربین هنرمندانی که مهاجرت کردهاند عموم مردم بیشتر«بازیگران» و سلبریتیها را میشناسد، بسیاری از شاعران، نویسندگان و هنرمندان نقاش و عکاس و ...طی ۴دهه اخیر به سودای پیشرفت بیشتر به غرب رفتهاند، اما نه تنها موفقیت چندانی کسب نکردهاند، حتی آن جایگاه پیشین خود را نیز از دست دادهاند.
به راستی چه چیزی باعث میشود، این هنرمندان نتوانند مسیر پیشرفت و موفقیت خود را ادامه دهند و یا در میدان هنر دنیا، برای خود جایگاهی به دست بیاورند؟
آنها در فرودگاه چمدانشان را جا میگذارند
روزی یکی از شاعران معروف معاصر که حالا دیگر سالهای کهن سالی را تجربه میکند، درباره «ادبیات در غربت»گفته بود. اکثریت هنرمندانی که مهاجرت کردهاند انگار در فرودگاه چمدانشان را جا گذاشتهاند. چراکه آنها هیچ گاه نتوانستهاند کار موفق و حتی اثری در سطح آثار پیشینشان(آثاری که در داخل کشور خلق کرده اند) ارائه کنند.
آشکارا جریان پویای فرهنگی و هنری داخل کشور است که باعث بروز خلاقیت میشود و بسیاری از این هنرمندان بعد از مهاجرت متوجه اهمیت آن میشوند. اگر از این منظر که«گفتمان»ها ذهنیتها را شکل میدهند، به موضوع نگاه کنیم. کاملا روشن است که گفتمان حاکم بر میدان فرهنگی-هنری کشور است که بروز خلاقیت را شکل میدهد. صدها اثر هنری را میتوان نام برد که هنرمندانشان بعد از مهاجرت حتی به گردپای آنها نزدیک نشدهاند.
در بین هنرمندان رشتههای مختلف که مهاجرت کردهاند، طومار بلند بالایی از آن سینماگرانی است که هیچگاه نتوانستند به موفقیتهایی نظیر آنچه که در داخل کشور داشتند، دست پیدا کنند.
در ادامه به واسطه شناخت بیشتر جامعه از هنرمندان سینما، نگاهی خواهیم داشت به جریانشناسی مهاجرت این طیف از هنرمندان ایرانی، طیفی که در روزهای اخیر هم برخی از آنها آتش بیار معرکهای شدهاند که مبتنی بر دروغ، تمامیت ارضی کشور را هدف قرار داده است.
مهاجرت بازیگران سینما
از چند سال پیش مهاجرت برخی از بازیگران، خوانندگان، مجریان و دیگر عوامل سینمایی و تلویزیونی به خارج از کشور آغاز شده است. افراد بسیاری را در سالهای اخیر میتوان نام برد که با کمترین رزومه و با حضور کمرنگ در فیلمها، سریالها و به طور کل در سینما و تلویزیون بلافاصله پس از به دست آوردن رزومهای اندک به شبکههای ماهوارهای پیوستند اما به لحاظ حرفهای نتوانستند موفقیتی کسب کنند. در واقع بازیگری که آن سوی مرزها میرود یا باید فراموش شود یا با وطنفروشی و برهنه شدن در مقابل دوربین بیگانگان و بازی در فیلمهای ضداخلاقی، ضدملی و ضددینی بتواند خود را مطرح کند.
*واقعیت تلخ شبکه جم
بسیاری از این افراد به شبکه جم پیوستند. شبکه تلویزیونی جم با هدف تغییر سبک زندگی ایرانیان راه اندازی شد و در همان ابتدای راه نیز با پخش سریالهای ترکیهای که بیشتر مضامین آنها عشقهای چند ضلعی و خیانت بود، مسیر خود را به وضوح برای مخاطبانش روشن کرد.
این شبکه در ادامه تلاش کرد با اغوای بازیگران ایرانی، آنها را جذب کند و از آنها در آثار خود بهره ببرد. در نتیجه سرابی شکل گرفت که خیلیها را در خود غرق کرد. پول، شهرت، زندگی در رفاه کامل و پلی که هنرمندان ایرانی را به آنطرف مرزها و به دنیای فرهنگ و هنر اروپا و آمریکا وصل خواهد کرد.خیلیها با این رویا راهی جم شدند که چند ماه بعد مقابل دوربین کارگردانان هالیوود قرار میگیرند. اما واقعیت جم خیلی زود خود را نشان داد؛ واقعیتی تلخ و شکننده ! آنهایی که رفتند خیلی زود شکستند؛ غرور ، اعتبار و حرمتی که بین مردم کسب کرده بودند از دست دادند.
انگار بعد از ورود به جم سطل آب یخی رویشان خالی شد و آنها از خواب پریدند و واقعیت را مقابل خود دیدند.
واقعیتی که نرم نرم خود را عیان میکرد. بازیگران باید در کارهایی بسیار سطح پایین بازی میکردند، آثاری که نه تنها از نظر محتوایی پوچ و خالی بود بلکه هیچ زیباشناسی بصری نداشت که اثری قابل توجه در کارنامه آنها باشد.
قرار بود در طول کار در هتلهای گرانقیمت اقامت کنند و دستمزدهای نجومی بگیرند اما به مرور معلوم شد که باید در خانههایی با کمترین امکانات زندگی کنند و دستمزدها کم و کمتر شد و به مرور اصلا پرداخت نشد. این روزها هیچکدام از رفته ها روزگار خوشی را سپری نمیکنند و همچنان در این مرداب دست و پا میزنند.
بازیگران زن قربانی اصلی مهاجرت
در میان بازیگران مهاجرت کرده، بازیگران زن با اغوای دشمنان به طعمههایی تبدیل میشوند در راستای تغییر فرهنگ زنان و دختران این سرزمین تا بیحجابی و برهنگی را فریاد بزنند و تصور کنند با این کار بیشتر دیده شدهاند، زنانی که باید پرده عفت دریده و تن خود را در معرض نمایشی وقیح بگذارند.
فضای مجازی و دست به دست چرخیدن اخبار کشف حجاب آنها و لایکهای چندین هزار نفره در زیر عکسهایشان، آنها را قربانی لذت شهرت و محبوبیت میکند، غافل از این که این توجهها در هنر نمیتواند ماندگار باشد و داغی خبر روزی سرد می شود.
اینها درست برعکس راهی را که حتی یک ستاره آمریکایی یا دقیقتر، هالیوودی انتخاب میکند، رفتند.
سخن آخر
در پایان باید گفت هنرمندانی که در این آب و خاک به شهرت رسیدهاند در هیچ کجای دنیا به اندازه کشور خودشان به موفقیت نخواهند رسید؛ چراکه برای دنیا افراد وطن فروش و خودفروخته هیچ ارزشی ندارند. از منظری دیگر که در مقدمه هم بدان تاکید شد، در دهههای اخیر وضعیت فرهنگی هنری کشور بسیار پویا و شگفتانگیز شده است. هنرمندان جوان ایرانی در رشتههای مختلف نه تنها هیچ از دیگر هنرمندان دنیا کم ندارند حتی بسیار حرفهایتر و جدی تر جلوه میکنند. به گونهای که آثار خلق شده در داخل ایران حیرت همه دنیا را برانگیختهاند. شاهد این مدعا موفقیتهای هنرمندان جوان ایرانی در رویدادهای معتبر دنیا است. جریانهای هنری و هنرمندانی که در داخل کشور فعالیت میکنند در عموم رویدادهایی که شرکت میکنند جایگاههای در خوری کسب کرده و جهانیان را میخکوب خود میکنند.
در آخر اینکه تحلیل قضیه بسیار ساده است، بسیاری از بروز خلاقیتها محصول گفتمان حاکم بر فضای هنری کشور است و اشخاص(هنرمندان) اگر موفقیتی کسب میکنند، محصول این گفتمان است، گفتمانی که از یک سو محصول انقلاب اسلامی و از سوی دیگر امنیتی است که همه این سالها مردم کشورمان از آن برخوردار بودهاند.
کافی است به نکته مشترک در سرنوشت عموم فیلمسازان و بازیگران و حتی سایر هنرمندان مهاجرت کرده دقت کنیم، نکتهای که هیچکس نمیتواند آن را انکار کند. هنرمندان مهاجرت کرده، در خارج کشور هیچگاه نتوانستهاند به جایگاه خود در وطن حتی نزدیک شوند؛ هیچگاه نتوانستهاند آنچنان که در ایران و به زعم خود با محدودیتهای زیاد و زیر تیغ سانسور مورد توجه معتبرترین جشنوارههای جهانی قرار میگرفتند، در آن سوی آب توفیقی در کسب نخل و شیر و اسکار داشته باشند، هیچگاه آثار آنها با وجود بهره گرفتن از موضوعات ممنوع و عبور از خط قرمزهای سیاسی و اعتقادی و نیز شانتاژ بعضی رسانههای خارجی و داخلی نتوانسته در بین مردم، جایگاه مناسبی پیدا کند و حتی آثار این افراد در خارج کشور، نتوانسته متعصبترین هواداران آنها را هم راضی کند.
منبع: فارس
نظر شما