اتفاق عجیبی دارد برای فوتبال ما میافتد. هنوز دو روز از مطرح شدن ایده حذف تیم ایران از جام جهانی نگذشته که فیفا قرار جلسه را هم گذاشته و قرار است امروز درباره کنار گذاشتن تیم اول آسیا نظر بدهند. مستطیل سبز امروز به زمینی برای تسویه حساب غرب با کشورمان آن هم در موضوعاتی غیرورزشی تبدیل شده است.
۱.اوکراین و ادامه جنگ در اروپا: با حمله روسیه به اوکراین، پس از چنددهه جنگ وارد اروپا شد. جنگی که مسبب اصلی آن سیاست خزش به شرق ناتو است. روسیه همه تئوریهای مدرن در حوزه بینالملل را باطل کرد و بار دیگر اثبات کرد امنیت پیرامونی حرف اول را میزند. با همین نگاه حمله پیشدستانهای برای ناکام گذاشتن ناتو در اوکراین انجام داد. اما پس از گذشت ۶ ماه معلوم شد تزارها با جنگ جدید خیلی آشنا نیستند. کمکهای مستشاری و تسلیحاتی ایران به ویژه در ماجرای پهپادها، جبهه روسها را تقویت کرد و حالا دوطرف در شرایطی نسبتاً یکسان قرار گرفتهاند. غرب با توجه به همین مسئله تلاش دارد، دامنه درگیری با ایران را به لایههای مردمیتر بکشاند تا از اهرم نارضایتی عمومی استفاده کرده و بین روسیه و ایران فاصله بیندازد. عقیم ماندن نقشههای نظام سلطه یک ماه پس از آشوبهای خیابانی سبب شده غرب بخواهد بخت خود را در جام جهانی بیازماید شاید بتواند به مراد دل خود برسد.
۲.بحران انرژی و زمستان سرد غربیها: دومین عاملی که سبب شد نظام سلطه به دستوپا بیفتد بحران قیمت حاملهای انرژی است. این اتفاق از هماکنون آثار اجتماعی خود را نشان داده است. جلیقهزردها به خیابانهای فرانسه برگشتهاند، لیز تراس پس از ۴۴روز کنارهگیری کرده تا کوتاهترین دولت تمام تاریخ بریتانیای کبیر را رقم بزند، سیاستهای اقتصادی آلمان از همین حالا انتقادهای فرانسویها را درپی داشته است. این اوضاع سه قدرت اول اروپاست و حال و روز کشورهای درجه دوم این پهنه هم وضع چندان مناسب نیست. از آنطرف آمریکاییها هم بیشترین تورم ۴۰سال اخیر را تجربه میکنند، میزان نفتهای ذخیره در این کشور به کمترین میزان در ۴۰ سال گذشته رسیده و دموکراتها در آستانه شکست سنگین در انتخابات میاندورهای هستند. همه این اتفاقات تنها یک عامل دارد؛ کیمیا شدن گاز طبیعی در جهان صنعتی. از کشتیهای توپداری هم که زمانی کشورهای آسیایی را غارت میکردند و همه انرژی و ذخایر استراتژیک آن را راهی کارخانههای اروپا میکردند، خبری نیست. در چنین شرایطی حتی عربستان هم برای بایدن تره خرد نمیکند و اگر هم قصد داشته باشد افزایش تولیدی داشته باشد، ظرفیتش را ندارد. در سوی مقابل اما ایران و روسیه روی هم ۴۳ درصد گاز جهان را تولید کرده و در اختیار دارند. کافی است ایران سر کیسه را شل کند و گازش را به اروپا بدهد تا همه این معضلات جهان صنعتی حل شود.این دو عامل یعنی تفوق روسیه در اوکراین و بحران انرژی باعث شده نظام سلطه همه ظرفیت دیپلماتیک خود را بهکار بگیرد. حذف ایران از جام جهانی امروز اسم رمز فشار به ایران برای رفتن به جبهه غرب است؛ قماری ترکیبی که با سیاسی کردن ورزش راه انداخته و امیدوار است نتیجه بگیرد.در چنین شرایطی برای ایران تنها یک راه مانده است؛ «دیپلماسی» باید از «میدان» کمک بگیرد. غرب بنا دارد ناجوانمردانه با ابزار غیر سیاسی که در اختیار دارد به بازی ادامه دهد. ایران هم باید به غرب بفهماند در صورتی که قواعد بازی را رعایت نکند، اجازه برگزاری جام و برخورداری از امنیت اجتماعی را نخواهد داشت.
۳۰ مهر ۱۴۰۱ - ۰۲:۵۸
کد خبر: 821569
نظر شما