یکی از موضوعاتی که در ارتقای سطح خانواده میتواند خیلی کمک کند این است که انسان روی ویژگیهای فردی خودش هم کار کند. چون گاهی اوقات ما انتظارمان این است که مثلاً همه ما را درک کنند، همه ما را بفهمند و فکر میکنیم اگر همه آمدند ما را درک کردند و ما را فهمیدند زندگی ما خوب میشود. بله این هست این یک بخشی از زندگی است ولی به نظر میرسد آن بخش مهمتر و عمدهتر این است که هر یک از زن و شوهر روی ویژگیهای شخصیتی خودشان هم کار کنند.
شخصیت یعنی آن خمیرمایه اصلی که انسان به واسطه آن شکل گرفته است. چون گاهی اوقات ممکن است ما بیرون از محیط خانه یکسری رفتارهایی را از خودمان نشان بدهیم که واقعاً این بخشی از شخصیت ما نباشد. اینها عاریه است و به تعبیری اداست. مثلاً در جلسه خواستگاری، فرد شخصیت حقیقی خودش را ممکن است بروز ندهد. مثلاً سرفه یا عطسهاش میگیرد، میبینید دستمال برمیدارد... با ملاحظه عطسه میکند... خیلی قشنگ... دختر خانم هم میگوید این خیلی خوب است و مؤدب است... .
پرتقال برمیدارد، پوست میکند، چقدر قشنگ... مثل گلبرگ این پرتقال را پوست میکَند...خب دختر یاد داداش جوانش میافتد که در خانه پرتقال پوست میکَند عین جگر زلیخا صد تیکه! میگوید نه این جوان خیلی مؤدب است. براساس همین لایه و ویژگیهای ظاهری میبینی انتخابش را انجام میدهد. حالا ولی وقتی وارد زندگی میشود چطور؟ عطسه میکند دو تا خانه آن طرفتر خبر میشوند! آن وقت دختر خانم میگوید خوب چی شد چرا آنی که من دیدم اینی نیست که الان دارم میبینم. یعنی همه چیز ظاهری بوده است.
بچه در خانه هر کاری دوست دارد میکند. کسی چیزی نمیگوید ولی موقع میهمانی رفتن، مامانش میگوید میهمانی که رفتیم مؤدب باش! یعنی داریم از همین الان آن زیرساخت «خواستگاری رفتی مؤدب باش» را به او یاد میدهیم... ترغیب به ظاهرسازی. حرف من را گوش نمیدهی، مدرسه رفتی حرف معلمت را گوش کن... این غلط است. ما داریم او را ترغیب به این مسیر اشتباه میکنیم.
گاهی اوقات مثلاً تلاش خودمان را میکنیم به بچه چیزی یاد بدهیم ولی شخصیت او را هم آسیب میزنیم که چیزی یاد بگیرد. مثلاً توی سر بچه میزنیم که درسش را بخواند اما با این روش شخصیتش را نابود میکنیم.
۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۰۴:۴۱
کد خبر: 825383
نظر شما