تا به حال در صـــفحه رواق، به معرفی دهها نفر از علما و بزرگانی پرداختهایم که هر یک، به دلیلی شهرت داشتند و خوشنامی آنها، توشه آخرتشان بوده است. بسیاری از این علما و صلحا، اهل زهد و دوری از دنیا و زخارف آن بودهاند؛ شخصیتهای برجستهای که حاضر نمیشدند زیّ طلبگی خود و تمسک به سیره رسول خدا(ص) و ائمه طاهرین(ع) را با چیز دیگری معاوضه کنند.
این افراد حتی در زندگی پس از تحصیل نیز مراقب مسائل عبادی و کنترل هوای نفسانی خود بودند و پس از سالها زندگی توأم با پاکدامنی و زهد، چهره در نقاب خاک کشیدند و سبکبال به دیدار معبود شتافتند.
یکی از این چهرههای نیکنام که تاکنون فرصت معرفی وی را نیافتهایم، مرحوم شیخ ذبیحالله فقیه بجنوردی است؛ عالم، فقیه و زاهد مشهوری که پس از درگذشت در سال ۱۳۲۹شمسی، بنا بر وصیتش، به مشهد آورده و در صحن عتیق (انقلاب) به خاک سپرده شد. پیش از آنکه بخواهیم درباره زندگی این عالم ربانی و حیات زاهدانه او سخن بگوییم، بد نیست یادآوری کنیم ذکر خیر این شخصیتهای نامی و برجسته، تنها برای نام بردن و معرفی صِرف آنها به نسل جوان نیست؛ بلکه میخواهیم نمونههایی را که میتوانند به ویژه در زندگی طلاب جوان، به مثابه الگویی قابل مطالعه و عرضه مطرح شوند، در مقابل دیدگان آنها قرار دهیم.
از بجنورد تا نجف
آیتالله شیخ ذبیحالله فقیه بجنوردی در سال ۱۲۶۷شمسی در بجنورد به دنیا آمد. اصالت خاندان وی از روستای شوقان بود که امروز تبدیل به یکی از شهرهای شهرستان جاجرم در استان خراسان شمالی شده است. او پس از فراگیری مقدمات، راهی مشهد شد و در مدرسه نواب به مدت هشت سال طلبگی کرد؛ آن هم در دورانی که عصر ناصرالدین شاهی به پایان رسیده بود و دوره پرتلاطم حکومت مظفرالدین شاه پیش رو بود. شیخ ذبیحالله در دوران تحصیل در مدرسه نواب، اتفاقهای مهمی را به چشم دید که قیامهای متعدد مردم مشهد بین سالهای ۱۲۷۴ تا ۱۲۸۴شمسی از جمله آنها بود. شاید همین آشفتگی در امور شهر مشهد موجب شد شیخ ذبیحالله تصمیم بگیرد راهی عتبات شود و دانش خود را در حوزه علمیه هزار ساله نجف تکمیل کند. او به این شهر مقدس سفر کرد و در درس آیتالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی حاضر شد و در نهایت نیز اجازه اجتهاد خود را از این عالم و مرجع تقلید بزرگ دریافت کرد.
فقیهی که کشاورزی میکرد
شیخ ذبیحالله که حالا در فقاهت، مجتهدی برجسته و تحصیلکرده بود، به مشهد بازگشت. بزرگان حوزه علمیه این شهر از وی خواستند در جوار حرم رضوی بماند و بر رونق حوزه علمیه این شهر بیفزاید، اما او تصمیم گرفت به زادگاهش بازگردد. در آن زمان بجنورد به وجود چنین فقیه برجستهای نیاز داشت. شیخ ذبیحالله پس از ورود به زادگاهش، به تدریس و اقامه نماز و همین طور رسیدگی به امور دینی مردم پرداخت. این زمان مصادف با روزهایی شد که شورش و درگیریهای پراکنده، شمال خراسان را ناامن کرده بود و مردم بجنورد از دست اشرار، آسایش نداشتند. شیخ ذبیحالله نقش مهمی در حفاظت از جان، مال و ناموس مردم ایفا کرد. وی در همان حال، زندگی بسیار زاهدانهای داشت و با وجود اینکه شرعاً میتوانست حداقل نیاز خود را از وجوهی که مردم میدادند تأمین کند، اما در این اموال تصرفی نمیکرد و تمام آنها را به مصارف عمومی به ویژه رسیدگی به امور محرومان و تلاش برای تأمین معیشت طلاب میرساند. شیخ ذبیحالله در همان حال، برای تأمین معاش خود، در زمینی کشاورزی که در روستای «قارلق» داشت، کار میکرد و روزی خود را از زمین بدست میآورد. این زهد، قناعت و سلامت نفس، از شیخ ذبیحالله فقیه شخصیتی محبوب و مورد اعتماد مردم ساخت که در مواقع گرفتاری به وی پناه میآوردند و با هدایت او، از گردنههای صعب و سخت زندگی میگذشتند. شیخ ذبیحالله تا پایان عمر خود در بجنورد ماند و این گونه زندگی کرد. او در سال ۱۳۲۹شمسی در حالی که در آستانه ۶۲سالگی قرار داشت، بیمار شد و این بیماری، اسباب ناتوانی او را فراهم آورد. این عالم و فقیه نامدار بر اثر عوارض همان بیماری درگذشت و چنان که اشاره شد، پیکرش را به مشهد آوردند و در صحن عتیق به خاک سپردند. نکته قابل تأمل این است که شیخ ذبیحالله هنگام رحلت، جز کتابخانهاش چیز دیگری نداشت؛ آن کتابخانه را هم فروختند تا اسباب کفن و دفن وی را فراهم کنند و این چنین، زندگی زاهدانه وی خاتمه یافت.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخـت
۱ آذر ۱۴۰۱ - ۰۵:۰۲
کد خبر: 829406
مرحوم شیخ ذبیحالله فقیه بجنوردی؛عالم فقیه و زاهد مشهوری که پس از درگذشت در سال ۱۳۲۹شمسی، بنا بر وصیتش، به مشهد آورده و در صحن عتیق (انقلاب) به خاک سپرده شد.
نظر شما