اطلاعات ما درباره علمای شیعهای که پیش از شکل گرفتن حکومت صفویه، حرم رضوی را پناهگاه خود قرار داده و به تحقیق، تدریس و تألیف پرداختهاند، چندان گسترده نیست.
با وجود اینکه اندیشههای شیعی در دوره ایلخانی و تیموری تقریباً در سراسر ایران منتشر و حتی موجب شکل گرفتن جریانهای فکری متعددی شد، اما به نظر میرسد عالمان شیعه هنوز هم در بیان اعتقادات خود با محدودیتهایی روبهرو بودهاند که آنها را ناچار به پیروی از سنت تقیه میکرده است.
با این حال، اخبار برخی از این بزرگان از طریق آثار و شاگردان آنها به دست ما رسیده که ابنابیجمهور احسائی یکی از آنهاست؛ عالم و اندیشمندی شیعی مذهب که در نیمه نخست قرن نهم هجری در روستای تهیمیه واقع در ناحیه «احساء» جایی در شرق عربستان امروزی به دنیا آمد و طبق اطلاعاتی که داریم، در سال ۹۰۴قمری در مشهد دیده از جهان فرو بست.
از ابنابیجمهور آثاری مهم مانند «عوالی اللئالی» باقی مانده که البته محتوای آن در میان علمای بنام شیعه، موافقان و مخالفانی دارد؛ ولی در مجموع، شخصیت وی به عنوان یک پژوهشگر برجسته در حوزه حدیث مورد احترام و توجه است.
از احساء تا مشهدالرضا(ع)
محمد بن زینالدین علی که به خاطر نام جدش با عنوان ابنابیجمهور شناخته میشود، تحصیلات خود را در مدارس شیعه احساء و زیر نظر پدرش آغاز کرد که ظاهراً از علمای آن سامان بود. وی بعدها به عراق رفت و در نجف نزد شرفالدین حسن بن عبدالکریم فتّال درس خواند و از وی اجازه روایت گرفت. گزارشهای تاریخی نشان میدهد ابنابیجمهور در حدود سال ۸۷۷قمری به زیارت خانه خدا رفت و پس از این سفر، حدود یک سال در منطقه «کَرَک نوح» در منطقه جبلعامل (جایی در جنوب لبنان امروزی) ماندگار شد تا از علی بن هلال جزایری که شاگرد ابنفهد حلّی بود، دانش بیاموزد. در آن زمان، جنوب لبنان یکی از کانونهای اصلی استقرار علمای شیعه اثنیعشری بود. ابنابیجمهور از ابنفهد حلّی هم اجازه روایت گرفت و به زادگاهش بازگشت. به نظر میرسد وی قصد اقامت دائم و تدریس و تحقیق در احساء را داشت، اما به دلایلی که شاید یکی از آنها سختگیری حاکمان آن منطقه نسبت به شیعیان بود، ناچار احساء را ترک کرد و دوباره به نجف بازگشت و این بار تصمیم گرفت برای زیارت به مشهد سفر کند؛ سفری که سبب شد ابنابیجمهور مجاور حرم رضوی شود. با این حال، او سفرهای متعددی به اطراف و اکناف میکرد و دائم در مشهد حضور نداشت.
مناظره؛ هنر ابنابیجمهور
ابنابیجمهور در مشهد مجلس درس تشکیل و شاگردانی پرورش داد. او کتاب معروفش، «عوالی اللئالی» را در همین شهر و ظرف چهار ماه نوشت. یکی از کارهای عمده وی در این مدت، برپایی جلسات مناظره با بزرگان دیگر مذاهب اسلامی بود. ابنابیجمهور مناظرهای با «فاضل هروی» داشت که طبق گزارشهای تاریخی، پیروز از آن بیرون آمد. مناظرات ابنابیجمهور بیشتر درباره حقانیت مذهب تشیع و اثبات خلافت حضرت علی(ع) بود.
برخی معتقدند فاضل هروی، همان احمد بن یحیی بن سعدالدین تفتازانی بوده است که مدت ۳۰ سال، منصب قاضیالقضاتی هرات را بر عهده داشت. ابنابیجمهور در این مدت، شاگردان نخبهای تربیت کرد که از میان آنها میتوانیم به شیخ شرفالدین محمود طالقانی، شیخ شمسالدین محمد بن صالح غروی و جلالالدین بهرام بن بهرام استرآبادی اشاره کنیم.
همزمانی با تسلط ازبکان بر مشهد
یکی از نکات مبهم زندگی ابنابیجمهور، چگونگی درگذشت وی است؛ اینکه عالمی با مراتب و جایگاه او در مشهد این چنین در گمنامی و کماطلاعی دار فانی را وداع بگوید، کمی دور از ذهن به نظر میرسد. با این حال، شاید بتوان با توجه به وقایعی که در دوران حضور وی در مشهد و خراسان میگذرد، دلایل این مسئله را تا حدودی درک کرد.
دوران حضور ابنابیجمهور در مشهد مصادف با سالهای پایانی حکومت تیموریان بر خراسان و آغاز دستاندازی ازبکان بر قلمرو آنهاست.
عهد طلایی سلطان حسین بایقرا که در آن، با اهتمام و توجه وزیر خردمند وی، امیرعلیشیر نوایی، مشهد رو به آبادانی گذاشت و فعالیتهای عمرانی بسیاری در حرم مطهر انجام گرفت، سپری شده بود و به تدریج ازبکان بر خراسان و سپس مشهد مقدس تسلط پیدا کردند و البته محدودیتهای مذهبی، بیش از گذشته در این منطقه به چشم آمد و این وضعیت تا فتح مشهد توسط شاه اسماعیل یکم صفوی برقرار بود. میدانیم فرمانروایی صفویه، حدود سه سال پس از درگذشت ابنابیجمهور تأسیس شد و از این نظر باید تسلط ازبکان و شرایط بحرانی خراسان را یکی از دلایل درگذشت ابنابیجمهور در گمنامی و شاید محدودیت بدانیم؛ البته کمتر مورخی در این باره که وی در مشهد دار فانی را وداع گفته است، تردید دارد.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما