تحولات منطقه

مستند «برزخی ها» به کارگردانی عارف افشار، روایتی از ماجرای ساخت، اکران و توقیف فیلم سینمایی «برزخی ها» است. این مستند محصول سازمان اوج و از آثار جشنواره مستند امسال است که نمایش آن در اکران های خصوصی، توجه اهالی رسانه و سینما را به خود جلب کرده است.

مستند برزخی ها، روایتی از پشت پرده اولین فیلم توقیفی سینمای ایران
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه
به گزارش قدس آنلاین، مستند برزخی ها که این روزها در جشنواره سینما حقیقت رونمایی شده است، به روایت اتفاقی می پردازد که سال ها نقطه ی ابهام پررنگی در سینمای ایران بود. به همین بهانه با عارف افشار، کارگردان مستند برزخی ها گفت و گو کردیم. عارف افشار درباره ماجرای این مستند گفت: مستند برزخی ها، راجع به اولین فیلم توقیفی سینمایی ایران است و در قالبی شبیه تاریخ شفاهی، بعضی از اتفاقات پرداخته نشده ی سینمای ایران را بررسی می کند؛ برای مثال حضور ستاره های سینمای قبل از انقلاب، در روز های بعد از انقلاب و همراهی آن ها با انقلاب، چیزی که است که شبیه یک جمله تعجب برانگیز بوده است. کسی باورش نمی شود که فردین، خودش گفته است من می خواهم با انقلاب همراه باشم و این موضوعی است که در روایت مستند ما به آن اشاره شده و چند نفر شاهد این اتفاق بودند.

افشار در ادامه گفت: نکته دیگر این است که نگاه های تند و افراطی که آن زمان بوده است؛ چه آسیب هایی را به وجود آورده و به مرور باعث شده تا سنگ بناهای کجی گذاشته شود. این یکی از مسائلی بوده که می خواستیم به آن بپردازیم؛ همین که این تندروی ها، بعدا موجب چه حسرت ها و اتفاقاتی شده است.

اما خیلی از افرادی که قبل از انقلاب در سینما حضور داشتند؛ مانند کیارستمی و حتی علی نصیریان،بعد از انقلاب هم به فعالیت خود ادامه دادند؛ با این حال دلیل این برخورد با برخی عوامل برزخی ها چه بود؟ افشار در این خصوص گفت: جنس هنرمندانی که در این فیلم بودند، مانندفردین و ملک مطیعی، جنس سینمای تجاری و سینمای عام بوده است و طبعا میزان اثرگذاری و شهرت آن ها هم با افراد دیگری که در سینمای ایران حضور داشتند؛ متفاوت بوده است. افرادی مانند کیارستمی و نصیریان، هنرمندان شاخصی در قبل انقلاب و حتی بعد از انقلاب بودند؛ اما آن ها جنس کارشان فرهیختگانی و نخبگانی بوده است. اما تصور کنید فردی مانند فردین که فیلمش از لحاظ فروش، حتی همین الان هم قابل مقایسه با خیلی از فیلم های ما نیست؛ فردی که در آن زمان، کل فروش سینمای ایران و کل اقتصاد سینمای ایران را یک تنه به دوش می کشد؛ شخصی که از بودجه 500 هزار تومانی فیلم قبل از انقلاب، دستمزدش 300 هزار تومان یعنی 60 درصد بودجه یک فیلم بوده است؛ اما همین فردین برای یک فیلم انقلابی، 70 هزار تومان می گیرد! این اتفاق بنظر شما، اتفاق ویژه ای نیست؟ آقای فردین تا آخر عمرش، با وجود سختی هایی که داشت؛ از ایران نرفت. این خیلی اتفاق ویژه ای است؛ چون این افراد در سینمای عامه و تماشاگر پسند، اثر گذار بودند و و طبیعتا همراهی این افراد هم با انقلاب، اثری متفاوت از دیگران خواهد داشت.

افشار درباره افرادی که جز عوامل فرار یا کنار کشیدن برخی چهره های تواب قبل از انقلاب بودند؛ گفت: تمام روایت ما در این مستند، روایت کسانی است که در این ماجرا حضور داشتند و به صراحت خیلی ها، آقای مخلباف را معرفی می کنند و همچنین کسانی که آن موقع در محفل اقای مخلباف بودند. اسم ایشان چند بار برده شده و تفکر رادیکالی ایشان باعث این اتفاقات شده است.

کارگردان برزخی ها در ادامه گفت: من نمی خواهم کسی را قضاوت کنم و در فیلم هم نگاه پرسشگری دارم. من اتفاقا خیلی تلاش کردم و هنوز هم دوست دارم با خیلی از این دوستان که در آن برخورد با برزخی ها نقش داشتند، گفت و گو کنم و نظرشان را راجع به آن زمان بدانم. اتفاقا مسئله ی من همین است که چرا باب گفت و گو را باز نمی کنند؟ بعضی ها می گویند که این ها اتهام است و من اصلا با فرض اینکه این ها اتهام باشد؛ می خواهم با این افراد گفت و گو کنم و بخواهم خودشان شفاف سازی کنند و اگر نکته ای هست بگویند. بگذارید من بعنوان دهه هفتادی که آن موقع را ندیده ام و ذهنیتی ندارم؛ درباره اتفاقات آن زمان ذهنم شفاف شود و بگذارید بدانم اصل ماجرا چه بوده است .اینکه خود دوستانی که در آن زمان بودند، از مطرح کردن بعضی حرف ها ابا دارند، خیلی اتفاق تلخی است. ما خیلی مشتاق بودیم که همه کسانی که در این ماجرا بودند؛ بیایند و صحبت کنند اما بعضی دوستان اجازه دسترسی نمی دهند و خودشان را در مقام پاسخگویی نمی دانند.

افشار در خصوص مهم ترین پیام برزخی ها گفت: خیلی وقت ها رفتار های نامعقول ما که از نظر خودمان درست و دلسوزانه است و گهگاهی تندروی و افراط هایی را هم در خودش دارد؛ حسرت های جبران ناپذیری را به بار می اورد که چند نسل باید تاوان و هزینه آن را بدهند.این مستقیم و جدی ترین پیام مستند ما است.

عارف افشار درباره مهم ترین اسیب و پیامد این برخورد با برزخی ها گفت: هزینه ای که به جامعه ،فضای رسانه و مردم تحمیل شد مهم ترین پیامد این اتفاق است . من بعنوان دهه هفتادی الان باید سوالم این باشد که چرا آوردن اسم فردین، در تلوزیون باعث ممنوع التصویری آدمی می شود که اسمش را برده است؟ مگر این ادم مجرم است و چرا باید این اتفاق بیفتد؟ شبکه های فارسی زبان خارج از کشور، چندین مستند می سازند که بعد انقلاب چه جنابت هایی با این ها کردند و همه این ها هزینه است.

افشار در خصوص ریشه اصلی به وجود آمدن این اتفاقات برای برزخی ها گفت: عدم وجود مسامحه و فهم درست و همچنین نبود یک فضای گفت و گو ریشه ی این اتفاق بوده است. ما باید به این فرهنگ برسیم که با گفت و گو می شود خیلی از مسائل را حل کرد و با وجود تمام تفاوت ها و اختلاف سلیقه باهم گفت و گو کنیم. مخلباف یک جمله ای دارد که می گوید: من توی لانگ شات هم با بازیگر های قبل از انقلاب قرار نمی گیرم! یعنی من از دور هم از این ها فرار می کنم؛ چه برسد به اینکه من رو در وی این ها بنشینم و با این ها گفت و گو کنم.

اما سرنوشت برزخی ها بعد از توقیف این فیلم،چه شد؟

محمد علی فردین

فردین قهرمان کشتی بود و در اوج شهرت به سر می برد که اسماعیل کوشان به بازیگری دعوتش کرد. سال 38 او با «چشمه آب حیات» ساخته سیامک یاسمی وارد دنیای بازیگری شد و چند سال بعد با «گنج قارون » شهرتش به اوج رسید. زنده یاد فردین پیش از انقلاب در 64 اثر سینمایی حضور یافت و در غالب فیلم ها نقش اصلی داشت. سلطان قلبها، کوچه مردها، گنج قارون، چرخ فلک، مرد هزار لبخند، باباشمل، میعادگاه خشم، همای سعادت، جوانمرد، برزخی‌ها، غزل و ... از جمله فیلم هایی مطرح فردین هستند. او از معدود بازیگرانی است که شمایل سوپراستار بر تن داشت و با حضورش گیشه فیلم ها تضمین می شد. کارگردانی، دیگر فعالیت فردین پیش از انقلاب است.

در مستند «برزخی ها» اشاره می شود که فردین با حضور در فیلم «برزخی ها» می خواست حسن نیت خود را به مسولان فرهنگی اوایل انقلاب ثابت کند. برای همین در فیلمی با موضوع وطن پرستی بازی کرد و از قضا اکران آن با استقبال فراوان مواجه شد. با این حال برخی تندورها، گذشته فردین را بهانه کردند و «برزخی ها» به محاق رفت. این بازیگر نیز ممنوع الکار شد و در سال های بعد و با کاسته شدن حساسیت ها، حاضر نشد در هیچ فیلمی بازی کند و تمام فعالیتش در این حوزه به سینماداری محدود شد. محمد علی فردین 18 فروردین 79 دار فانی را وداع گفت و پیکرش با حضور انبوه علاقمندان به خاک سپرده شد.

ناصر ملک مطیعی

قصه ناصر ملک مطیعی پنجم خرداد 1397 تمام شد. قصه ای که در آن شرح زندگی بازیگری نهفته است که خیلی زود به شهرت دست یافت و نزدیک به سه دهه در سینما یکه تازی کرد. گاهی به تنهایی جوان اول بود و گاه سایه رقبا را کنار خود می دید. ملک مطیعی با شمایل مردانه اش محبوب طیف زیادی از مخاطبان سینما بود. شمایلی که ناصر در آن با کت مشکی، پیراهن سفید و گاهی کلاه مخملی ظاهر می شد و شخصیت های لوطی مسلک را به نمایش می گذاشت.

ملک مطیعی کارش را سال 1328 با بازی در فیلم «واریته بهاری» شروع کرد و در پیش از انقلاب در نزدیک به 100 فیلم حضور داشت.

ملک مطیعی هم مثل فردین تصمیم داشت با حضور در «برزخی ها» مسیری تازه آغاز کند اما مجبور به خانه نشینی شد. او سال های بعد هم ترجیح داد پیشنهادها را رد کند تا این که سال 1392 پس از ۳۵ سال دوری از سینما بالاخره در فیلم نقش نگار ساخته علی عطشانی بازی کرد. فیلمی که البته رهاوردی برای این بازیگر به همراه نداشت.

اتفاق عجیب سال 96 رخ داد؛ زمانی که برنامه «دورهمی» شبکه نسیم و «من و شما» شبکه شما دو مصاحبه ضبطی با حضور او آماده کردند اما در آستانه پخش جلوی هر دو برنامه گرفته شد. ملک مطیعی در سال های دوری از سینما، در ایران ماند و شغلی دیگر برای گذران امور برگزید.

سعید راد

او هم مثل فردین ورزشکار بود و فیزیک او مناسب سینما. سعید راد سال 1350 اولین تجربه بازیگری اش را در «خداحافظ رفیق» به ثبت رساند و در همان گام اول نشان داد الفبای بازیگری را می داند. نزدیک به 35 فیلم سهم سعید راد از سینمای پیش از انقلاب است. او بعد از انقلاب هم فرصت بازی در چندین فیلم را بدست آورد؛ از جمله خط قرمز ، دادشاه، برزخی ها و عقاب ها.

هرچند راد بعد از برزخی ها، در چند فیلم بازی کرد اما بالاخره او هم با سد ممنوع الکاری مواجه شد و سال 63 پس از بازی در عقاب ها ایران را ترک کرد. زندگی راد در خارج از کشور توام با سختی های فراوان بوده است تا جایی که خودش می گوید برای گذران زندگی حتی سراغ رانندگی تاکسی هم رفته. سعید راد از ایران رفت اما متصرد پیشنهاد بازیگری بود تا برگردد. او یک جمله معروف دارد:« هیچ‌وقت خارج از کشور چمدان‌هایم را باز نکردم؛ برای اینکه می‌دانستم جای من اینجاست».

اوایل دهه هشتاد سعید راد برای بازی در فیلم «زنگی و رومی» ناصر تقوایی به ایران برگشت که این فیلم ساخته نشد. سال 81 احمدرضا درویش پیشنهاد «دوئل» را به او داد و این گونه بار دیگر راد به سینمای ایران بازگشت و تبدیل به بازیگری پرکار شد . سریال «گیل دخت» تازه ترین فعالیت اوست؛ سریالی که پنج شنبه و جمعه ها از شبکه یک پخش می شود.

ایرج قادری

زنده یاد ایرج قادری از جمله کارگردان های پرکار پیش از انقلاب بود که حاصلش ساخت 27 فیلم شده. فیلم های او گیشه پسند بودند و برای ذائقه مخاطب عام ساخته می شدند. قادری خودش در این فیلم ها هم بازی می کرد و شهرتش میان عامه مخاطب به بازی هایش برمی گردد. دادا و برزخی ها اولین فیلم هایی هستند که قادری سال 61 کارگردانی کرد. این فیلم ها تحت تاثیر انقلاب و بوجودن آمدن شرایط جدید ساخته شدند. او سال 63 تاراج را کارگردانی کرد و بعد از آن ممنوع الکار شد. البته بعد از برزخی ها که قادری در آن بازی هم داشت، تا سال ها اجازه حضور مقابل دوربین را نداشت.

پس از یک دهه، قادری می خواهم زنده بمانم را سال 73 کارگردانی کرد شاخص ترین اثر کارنامه اش هم بحساب می آید. این فیلم بر اساس یک داستان واقعی و با فیلمنامه رسول صدرعاملی ساخته شد که هم تحسین برخی منتقدان را به همراه داشت و هم به فروش مطلوبی دست یافت.

پس از این فیلم فعالیت قادری از سر گرفته شد و بالاخره سال 84 بار دیگر در فیلم آکواریوم به کارگردانی خودش، مقابل دوربین هم رفت. محاکمه، پاتو زمین نگذار و شبکه دیگر فیلم هایی هستند که او ساخت و در آن ها بازی کرد. قادری 17 اردیبهشت 91 دار فانی را وداع گفت و آخرین فیلمش شبکه بعد از فوت او اکران شد. قادری گزینه اصلی ساخت سریال «ستایش» بود اما بیماری مانع از شکل گیری این اتفاق شد.

سعید مطلبی

از سال 1347 تا سال 1385 نام 40 فیلمنامه در کارنامه سعید مطلبی ثبت شده است. این آماری رسمی است اما گفته می شود او پس از انقلاب فیلمنامه های دیگری هم نوشت که به اسم خودش ساخته نشده. دلیل این اتفاق به ماجرای ممنوع الفعالیتی مطلبی پس از توقیف «برزخی ها» برمی گردد. سعید مطلبی 10 بار هم در مقام کارگردان پشت دوربین ایستاده است.

او تا سال ها اجازه فعالیت رسمی نداشت و بالاخره سال 69 «گالان» با فیلمنامه اش ساخته شد. پس از آن باز هم خبری از این نویسنده نبود تا این که سال 85 «محاکمه» به کارگردانی ایرج قادری روی پرده سینماها رفت.

اتفاق مهم برای مطلبی پس از انقلاب با سریال ستایش رخ داد که فصل اول آن سال 89، فصل دوم سال 92 و فصل سوم آن سال 98 روی آنتن شبکه سه رفت. این سریال مورد توجه مخاطب عام قرار گرفت و بار دیگر نام مطلبی سر زبان ها افتاد. «ماه و پلنگ» سال 95 و «یاور» سال 1400 دیگر سریال هایی هستند که با فیلمنامه مطلبی ساخته شدند اما توفیق «ستایش» را بدست نیاوردند.

سعید مطلبی سبک خاص خود در نوشتن را دارد. برای او در وهله اول مردانگی و اخلاق و نیز بازتاب سرنوشت در زندگی آدم ها اهمیت دارد. بیشتر فیلمنامه هایی که مطلبی نوشته را ایرج قادری کارگردانی کرده است. مطلبی رگ مخاطب را در دست دارد و می داند چگونه او را سرگرم کند. با این حال فیلمنامه های او چندان باب طبع منتقدان نبوده اند. سکه شانش ، صلات ظهر ، همای سعادت، بت ، دادا و برزخی ها شاخص ترین فیلمنامه های مطلبی محسوب می شوند.

راستی اگر این هنرمندان ممنوع الکار نمی شدند، کیفیت فیلم ها پس از انقلاب بالاتر نمی رفت؟ اصلا چرا به سد ممنوعیت خوردند؟ پاسخ این سوالات و نیز مرور وقایع تلخ «برزخی ها» در مستند «برزخی ها»وجود دارد.

خبرنگار: فاطمه سادات حمدی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.