به گزارش قدس آنلاین، چند ماهی است کنسرتهای موسیقی که پس از دوران رکود کرونایی جان گرفته بود، به تعطیلی کشیده شدهاند این در حالی است که حرف دل بسیاری از هنرمندان با برگزاری است اما گویی عدهای پشت پرده(البته پردهای نخ نما) حضور دارند تا این تعطیلی تداوم یابد.
موضوعی که فقط در حوزه موسیقی اتفاق نیفتاده و هنرهای تجسمی کشور نیز گرفتار آن شده است. جالب اینکه این دو رشته عموما بخشهای خصوصی فعالی دارند و میدانهای اصلی آن چندان ارتباطی با دولت ندارند. اما جو حاکم بر فضای مجازی به گونهای است که در این میان کمتر هنرمندی بتواند اثرش را ارائه دهد.
چندی پیش سایت یکی از مجلات تاثیرگذار در هنرهای تجسمی کشور نوشته بود:«در این میان اما عدهی زیادی با بازگشایی گالریها موافقاند، اما سنگسارشدن در شبکههای اجتماعی توسط افراد تندرو و خشمگین و طرفداران اعتصاب و تحریم، باعث میشود جرأت ابراز نظراتشان را نداشته باشند و ترجیح میدهند سکوت کنند».
*مشکلات هنرمندان موسیقی به اغتشاشات ختم نمیشود
متاسفانه قشر موزیسین همیشه از اقشار آسیبپذیر جامعه هنری محسوب میشوند که دلایل متعددی باعث این آسیبپذیری شده است. البته این معضل تعریفی است که برای شرایط عادی موسیقی رواج یافته چراکه موسیقی شرایط آنچنان بهسامانی ندارد و جامعه آماری اهالی موسیقی در قالب تعریف «هنر ـ صنعت» در کشور ما به درستی جای نگرفتهاند. مادامیکه قشر عظیمی از موزیسینها را هنرمندان نواحی تشکیل میدهد که کمترین سهم را از اقتصاد موسیقی بهرهمند هستند میتوان بر عبارت «آسیبپذیر» بودن موزیسینها صحه گذاشت.
البته در این بین عوامل متعددی از کپی رایت جهانی و داخلی و بسیاری عوامل دیگر وجود دارد که جدای از حوادث مقطعی و گذرای اخیر که تاثیرش بر موزیسینها نیز به غایت احساس شده، مشکلات جامعه موزیسنها بسیار جدی و ماندگار و ابل بحث است که در این مقال نمیگنجد.
متاسفانه مشکل تا جایی برای این هنرمندان به وجود آمده که بخشی از آنها به فکر تغییر منبع درآمد شده و به کارهای دیگر همچون کار در تاکسیهای اینترنتی روی آوردهاند
*بیشترین وقفه در تولید موسیقیها و فعالیتهای غیرارگانی است
سهم درآمدی اهالی موسیقی در هرمی که هنرمندان نواحی در کف آن قرار دارند به صورت پلکانی به موزیسینهای کلاسیک ایرانی، کلاسیک غربی و به ترتیب در بالاترین جایگاه این هرم به موزیسینهای ژانر پاپ میرسد که بیشترین سهم را در اقتصاد موسیقی دارا هستند.
حالا اما این هرم از پایین تا بالا به محاق رفته و بسیاری از مسولین و دستاندرکاران در اندیشه برون رفت از این معضل هستند چراکه نه تنها در بحث تعطیلی کنسرتها که در تولید و ضبط آثار موسیقی غیر ارگانی نیز با رکود و وقفه در آفرینش آثار مواجه هستیم.
*هنرمندان از تعطیکی کنسرتها گلهمندند اما دیگران نمیگذارندشان
در یک بررسی میدانی از تعداد قابل توجهی از موزیسینها، شامل خواننده، نوازنده، آهنگساز، تنظیمکننده، تهیهکننده و کنسرتگذار در مورد بازگشت به کنسرتها سوال شد.
با وجود اینکه بسیاری از سلبریتیهای حوزه موسیقی بخصوص در این روزها در فضای مجازی خود را همراه با اغتشاشات معرفی میکردند اما بسیاری از همینها از درددلهایشان و انگیزه مضاعف برای بازگشت به کنسرت سخن میگویند. کسانی که به شدت از جوّ حاکم بر فضای مجازی ناراضی بوده و خود را گیر افتاده در مخمصهای میدانند که برای برون رفت از آن به استیصال رسیدهاند.
هنرمندانی که در این بررسی میدانی مورد سوال قرار گرفتند بدون استثنا تاکید کردند که نام و نشانی از آنها در این گزارش عنوان نشود چراکه به شدت از هجمه دنبالکنندگان هراس داشتند.
جبهه اغتشاشگران و اپوزیسیون یا هرچه که نامش بگذاریم، دوست ندارد هیچ وقت موزیسینها به کارشان بازگردند و به هیچ عنوان هم در طرح عداوت خود، برنامهای برای گذران امور زندگی هنرمندان به آنها ارائه نکردهاند
*گلایه شدید هنرمندان از کسانی که مدام به ایشان نهیب اعتصاب میزنند و خود به کسب و کارشان میرسند
جالب اینجاست که اکثرا به شدت از کسانی که مدام به آنها هشدار میدهند که به تحریم کنسرت و فعالیتهای موسیقاییشان ادامه دهند، گلایه داشتند.
یکی از همین خوانندههای نام آشنا، با لحنی بسیار عصبانی میگفت، به شدت از کسانی که مدام به بنده میگویند کنسرت نگذارم و فعالیت موسیقی را تحریم کنم عصبانی هستم ولی نمیتوانم به آنها بگویم شما با چه وجدانی به من میگویید کنسرت نگذار مادامیکه خود هر روز به محل کسب و کارتان میروید، طرف تاجر است و یک ساعت هم در این مدت از کارش نزده به من میگوید «نکند کنسرت بگذاری و فعالیت موسیقی داشته باشی، تو باید همچنان از اعتراضات حمایت کنی».
یا بسیاری دیگر از آشنایان که هر کدام وکیل و مغازهدار و کارمند و شاغل هستند و طبق معمول و در شرایطی کاملا عادی برای خودشان، به فعالیتشان ادامه میدهند و به ما موزیسینها میگویند همچنان به عدم فعالیت ادامه دهید.
*فالوورها نمیگذارند حرف دل واقعیمان را بزنیم
یکی دیگر از همین هنرمندان میگوید، «یک بار یک استوری گذاشتهام که موزیسین هم این شغل و محل درآمدش است و نیاز دارد به فعالیتهای جاریاش بازگردد، که به فاصله چند دقیقه از انتشار استوری، با موجی از انواع ناسزا و حرفهای رکیک و حتی تهدید مواجه شدهام و الان هم واقعا ماندهام که چه کنم؟! چون به قول معروف این چند ماه از جیب خوردهام و هیچ گونه درآمدی از موسیقی نداشتهام»
با وجود اینکه بسیاری از سلبریتیهای حوزه موسیقی بخصوص در این روزها در فضای مجازی خود را همراه با اغتشاشات معرفی میکردند اما بسیاری از همینها از درددلهایشان و انگیزه مضاعف برای بازگشت به کنسرت سخن میگویند
*تداوم بخش تعطیلی کنسرتها و فعالیتهای موسیقی از بیرون از ایران هستند
یکی دیگر از هنرمندان نامدار موسیقی میگوید «از این تاسف میخورم که بسیاری از دنبال کنندهها و دوستان و دیگران این مباحث را فقط در فضای مجازی میبینند و واقعا هم اکثر آنها نمیدانند از کجا دارند بازی میخورند و گردانندگان اصلی این التهاب کاملا مجازی در بیرون از مرزهاست چراکه هر زمان وارد فضای مجازی میشوی با انبوهی از حرفها، استوریها، ویدیوها و محتواهای تکراری این روزهای اغتشاشات بماران میشوی بعد که گوشی را در جیب میگذاری و به خیابان میزنی میبینی زندگی آرام و عادی جریان دارد و ولله که به هیچ عنوان سنخیتی بین آن دنیای مجازی و این دنیای واقعی نمیبینم.»
*حتی هنرمندان موسیقی نواحی که آسیب پذیرترین قشر موزیسنها از نظر مالی هستند هم برای عدم فعالیت تحت فشار و اجبار هستند
این معضل تنها به حوزه هنرمندان موسیقی پاپ محدود نمیشود. در تحقیق و گفتگو با تعدادی از هنرمندان موسیقی سنتی ایرانی و حتی موسیقی محلی نیز این مشکل وجود دارد و هنرمندان به شدت از سوی قشری تحت فشار هستند تا به فعالیت موسیقی تن ندهند.
*بسیاری از موزیسینها به ناچار به فکر تغییر شغل هستند
متاسفانه مشکل تا جایی برای این هنرمندان به وجود آمده که بخشی از آنها به فکر تغییر منبع درآمد شده و به کارهای دیگر همچون کار در تاکسیهای اینترنتی روی آوردهاند و حتی در مواردی هنرمند موزیسین برای امرار معاش مجبور به فروش تنها ساز خود شده است که این سطح از تعصب به غایت به دور از سطح فرهنگ و تفکر یک هنرمند است.
با این اوصاف، متاسفانه آنچنان که از موارد برمیآید، جریان اغتشاشگران و اپوزیسیون یا هرچه که نامش بگذاریم، دوست ندارد هیچ وقت موزیسینها به کارشان بازگردند و به هیچ عنوان هم در طرح عداوت خود، برنامهای برای گذران امور زندگی هنرمندان به آنها ارائه نکردهاند و انتظار دارند اینها به همین شکل و بخصوص در این ایام که اغتشاشات و ناآرامیهای معدود خیابانی هم به پایان رسیده و شرایط در سطح شهرها به صورت عادی در جریان است، به اعتصاب خود ادامه دهند که این تلقی و انتظار با هیچ گونه از اخلاق و وجدان و منطقی سازگار نیست.
همان به اصطلاح، «آن طرف آبیها» در کشورهای اروپایی و آمریکا در حاشیه امن نشسته و مردم داخل کشور را به رفتن به خیابانها و ایجاد اغتشاش ترغیب میکنند، کاری عبث که بجز خسارات مقطعی مالی و جانی و از بین بردن اموال و اماکن عمومی و بی کار و بی درآمد شدن عدهای که واقعا نمیدانند همانها که از دور نظاره گر هستند، به هیچ عنوان حاضر به صرف کوچکترین هزینهای حتی مادی برای این کار از خودشان نخواهند بود. در نهایت هم همانطور که مشاهده کردیم هیچ نتیجه برای آنها حاصل نشد جز خسارت به خود و دیگری و تمام.
نظر شما