به گزارش قدس آنلاین، مرتضی سیمیاری درباره پشت پرده مسمومیت مدارس در روزنامه جوان نوشت:
پس از فروکشیدن اغتشاشات سازمان سیا با کد عملیاتی ژینا، یکی از نشریات مرتبط با گروهکهای تروریستی چپگرا در خارج از کشور به نقد دلایل شکست آشوبها پرداخت و در بخشی از گزارش خود نوشت که موج بحرانسازی در داخل ایران باید مانند یک زلزله هشت ریشتری عمل کند و دائم زیر پای حکومت را بلرزاند.
اعتراف تروریستها به ایجاد تنشهای سریالی پس از اغتشاشات یا همان «آنرمالسازی ایران» علائم ویژهای دارد، پروژه بحرانسازی داخلی و خارجی در کشور همان خطی است که مدتی پیش رابرت مالی در شرح آن گفته بود که باید با افزایش فشار به تهران توجه جهان به ایران را جلب کرد، هر چه فشار بیشتر شود احتمال توافق نیز بالاتر خواهد بود!
پروژه بحرانسازی با فشار مصنوعی از درون و بیرون البته شاهدان قابلتوجهی دارد، گویی دستهایی آلوده سعی دارد مرز بحرانسازی را شکسته و هر ۲۴ ساعت یک تنش خاص ایجاد و در برابر نرمالسازی اجتماعی مقاومت کند. ایجاد جنگ ارزی با هدایت وزیر خزانهداری امریکا در دو کشور همسایه و بازتولید آن در کانالهای تلگرامی فردایی، اثرگذاری بر شبکه پرداخت در ورود کالاهای اساسی (ایجاد قحطی)، پروندهسازیهای جدید آژانس در آستانه تشکیل جلسه شورای حکام و خرابکاری در برخی سایتهای هستهای و حالا مسمومسازی برخی دانشآموزان در تعدادی از مدارس نمونههایی روشن برای این ماجراست.
در میان طیفی متفاوت و ناهمگن از بحرانهای مصنوعی، پروژه مسمومسازی را باید نورسترین اقدام برای آنرمالسازی اجتماعی در ایران تفسیر و در بخش خرابکاریهای امنیتی طبقهبندی کرد. در این پروژه، سوژه خرابکاری بهصورت محدود انتخاب گردیده، اما با کوهی از دروغها وشایعات شبکهسازی شده وایرال شده است. انتخاب مدارس دخترانه نیز بهصورت اتفاقی نبوده و با هدایت جنگ شناختی پیش رفته است.
واقعیت آن است که سرویس هدایتکننده ضدانقلاب در آسیبشناسی اغتشاشات به این نتیجه رسیده است که طی ۱۰۰ روز جریان آشوب نتوانست بهخوبی یارگیری و عناصر خود در خیابان را پیدا کند، در نقاط محدودی هم که سیگنالهای شبکه بالا آمد، تشکل یابی برای آن صورت نگرفت از اینرو موج اغتشاشات در چند محله محدودشده و گیرایی لازم را نداشت.
طراحی سناریو جدید با هدف ایجاد مسمومیت در مدارس، نارضایتی صنفی در دانشجویان و بالابردن ضریب نگرانی در خانوادههای آنها موبه مو همان خطی است که باعث میشود تشکلیابی نامتمرکز میان عناصر اجتماعی شکل بگیرد. جالبتوجه آنکه گروهک تروریستی منافقین این عملیات پیچیده تروریستی را تحت عنوان کانونهای شورشی در سالهای اخیر تبلیغ کرده است. معرکهگیری یکی از لیدرهای آشوب در محله تهرانسر بهخوبی مدل عملیاتی گروهکی را تشریح میکند، حضور این فرد در برابر مدرسه و تحریک والدین دانشآموزان برای بیان شعارهای ساختارشکن و نیز دعوت آنها به مسدود کردن خیابان ازجمله علائم رفتاری منافقین در ماههای اخیر بوده است، جالبتوجه آنکه این فرد در اعترافات اولیه اعلام کرده که هیچ فرزند دانشآموزی نیز نداشته است!
مروری بر تحرکات موجود پس از اجرای پروژه امنیتی مسمومیت دانشآموزان نشان میدهد که سرویس اطلاعاتی دشمن و شبکه مادر خرابکاری از خط تشویش اجتماعی بهمنظور تست کردن شبکه بازیابی اغتشاشات استفاده کرده است. نکته جالبتوجه در این ماجرا همکاری قابلتأمل گروهک غیرقانونی کانون صنفی معلمان بهعنوان فاکتور تحریک در این حوادث است. جریان معارض داخلی با پرچمداری یک حزب اصلاحطلب تندرو، تعدادی گروهک ضدانقلاب و جبهه خارجی با هدایت منافقین، التهاب آفرینی رسانهای را به بهانه مسمومیتها در مدارس تشدید کردهاند.
اوایل بهار امسال وزارت اطلاعات در بیانیهای تفصیلی اعلام کرد که دو تبعه فرانسوی را سر یک قرار با لیدرهای اغتشاشات صنفی در تهران دستگیر کرده است. بعدها مشخص شد که سیسیل کوهلر و همسرش ژاک پاری با پوشش توریست به ایران سفرکردهاند تا آخرین مدل از نافرمانی مدنی را برای سرگروههای اغتشاش بهروزرسانی کنند. در جلسه میان افسران اطلاعاتی فرانسوی با سرپلهای داخلی توصیهشده بود که هستههای سخت اغتشاشات باید اجتماعی شده و به سمت خیابان تمایل پیدا کند. کوهلر رو به حاضران گفته بود که هسته سلولی شورش را باید در مراکز اجتماعی مانند مدارس، کافهها و مراکز بازیهای رایانهای مستقر کرد.
علاوه بر حضور روشن منافقین، عناصر ضدانقلاب صنفی (معروف به چپهای امریکایی) و برخی احزاب برانداز مخملی، نقش فرقه ضاله بهائیت نیز در تدارکات این جنایت سازمان یافته روشنشده است، در روزهای ابتدایی اغتشاشات عناصر این فرقه ضاله با دستور بیت العدل در آشوبها حاضرشده و مبلغ طرح باشگاه چرچیل بودند، این پروژه بهصورت تخصصی روی دانشآموزان در مدارس سرمایهگذاری کرده است. باشگاه چرچیل طرحی انگلیسی است که به تشویق کودکان برای انجام اقدامات تروریستی میپردازد، قمار سفیر انگلیس در پروژه مسمومیت دانشآموزان را باید در همین خط ارزیابی کرد.
در جنگ هیبریدی پیچیده با محوریت بحرانسازی دائمی در کشور، اتاق آنالیز و تحلیل اغتشاشات به این نتیجه رسیده است که روسری تکانی در شهر و آتش زدن خودروها در برخی محلات و دست به سلاح بردن در تعدادی مناطق شهری نمیتواند به سمت میرایی شدن میل پیدا کند، برای اثرگذاری روی دال امنیتی باید آشوب را اجتماعی و بحران را روزمره کرد.
این روزها استفاده از کلیدواژه هایی، چون کودک کشی با درخواستهایی ویژه، چون رفراندوم با نظارت بینالمللی از سوی امامجمعه مسجد مکی همافزایی خاص دارد! البته بازگشت به تکنیکهای خرابکاری در دهه ۶۰ از طرف دشمن موید آن جمله ایمانی رهبر انقلاب حضرت امام خامنهای است که خدای دهه ۶۰، خدای امسال هم است.
نظر شما