«در و گبر و یک قرص نان» راوی چند روایت از حرم رضوی در دوران صفوی و دوران خوارزمشاهیان است. فتحعلی بیگی درباره موضوع این نمایش بیان میکند: نمایش روایتگر سه داستان است که در هم تنیده شده است؛ دو داستان زمینه روایت تاریخی دارد و یکی را خودم اضافه کردهام. روایت اول یعنی «در» در دوران صفوی و روایتگر ماجرای طراحی گنبد امام رضا(ع) است که توسط شیخ بهایی طراحی شده است. بخش دیگر نمایش درباره شفا یافتن فرستاده یهودی سلجوقیان به دربار خوارزمشاهیان است و بخش سوم نمایش، درباره بیوهزنی است که برای سیر کردن فرزندان گرسنهاش، قرصی نان میدزدد. مأموران دولت او را دستگیر میکنند و برای مجازات، قصد دارند دست او را قطع کنند. فرستاده سلجوقیان به دربار خوارزمشاهی که در این نمایش، من او را در شخصیت یک تاجر به تصویر کشیدهام، با دیدن صحنه اجرای مجازات، خسارت را پرداخت میکند، آن زن را ضمانت میکند و مانع اجرای حکم مجازاتش میشود.
این کارگردان با بیان اینکه متن این نمایشنامه بنا بر روایتهای تاریخی و واقعی نوشته شده است، خاطرنشان میکند: من برای نوشتن متن این نمایشنامه صرفاً از روایتهای تاریخی و واقعی الهام گرفتهام و داستان را دراماتیک و به نمایش تبدیل کردم.
به گفته فتحعلی بیگی در لحظه لحظه نمایش نام مبارک امام رضا(ع) مطرح میشود. پیوسته شخصیتهای داستان دعا میکنند و از امام رضا(ع) میخواهند آنها را حاجت روا کند. این هنرمند در خصوص حس و حال خودش و عوامل هنگام تمرین این نمایش میگوید: خودم بارها هنگام دیدن نمایش از استغاثه به خدا و طلب از امام رضا(ع) اشک ریختم. حتی افرادی که مسلمان نبودند، زمانی که به تماشای نمایش نشستند بسیار تأثیر گرفتند و ما بارها شاهد اشک شوق برخی تماشاگران به خصوص در پایان نمایش که صوت معروف استاد کریمخانی پخش میشود، بودهایم.
خبرنگار: لیلا نوعی
نظر شما