همان موقع وقتی از حجتالاسلام سبحانی صدر درباره اینکه فصل جدید سوره کی پخش خواهد شد پرسیدم، شنیدم که همه چیز به احوال آقای دیانی ربط دارد؛ اگر روبهراه باشند، پنج شب را به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) به فضائل حضرت خواهیم پرداخت.
از این پرسش و پاسخ تقریباً دو ماه میگذشت و خبری از فصل جدید سوره نبود تا اینکه اول صبح خبر تلخ در نوار اعلان گوشی بالا آمد: «مسعود دیانی، دینپژوه و مجری نامآشنای برنامه سوره که به سرطان مبتلا شده بود، ساعتی پیش دار فانی را وداع گفت».
تقریباً انجام این گفتوگو را هم داشتم فراموش میکردم که حالا با این خبر، همان خطورات رفتنِ مسعود دیانی و بهانه انتشار مصاحبه به خاطرم آمد. از اینکه بنا بر شمّ خبرنگاری، ناخودآگاه تیترها و روتیترها برای این گفتوگو و به بهانه درگذشت مسعود دیانی در ذهنم ردیف میشدند، حس خوبی نداشتم؛ البته چارهای هم نبود. به هر حال این گفتوگو با حجتالاسلام حمید سبحانی صدر، از اعضای تیم پژوهشی مجله تلویزیونی «سوره» به سردبیری مسعود دیانی باید منتشر میشد.
هر چند شنیدن ناگفتههای «سوره» از زبان خودِ حجتالاسلام مسعود دیانی لطف دیگری داشت، اما چه میشود کرد که اهل جار زدن آنچه در ذهنش میگذشت نبود. یکی دو دفعهای هم که اهالی رسانه توانسته بودند برای مصاحبه گیرش بیاورند، در محظوریت رفاقت گیر کرده بود و شکسته بسته به پرسشها پاسخ داده بود. دقیقاً مثل گفتوگویی که سال ۹۹ با خودِ روزنامه داشت. مضاف بر اینکه از حرفهای کلیشهای هم کلافه میشد و دنبال گوشی میگشت که اهل این حرفها نباشد.
با شدت گرفتن بیماریاش، حتی رفقایش هم از ترس اینکه نکند مزاحمش شوند کمتر به او زنگ میزدند. یکبار هم در فرستهای در فضای مجازی گله کرد حالا اینقدرها هم شلوغش نکنید و برای احوالپرسی هم که شده زنگ بزنید. بالطبع زنگ زدن به نیت مصاحبه با کسی که ته مانده قوت تن رنجورش را جمع میکرد تا بتواند چند شبی بیشتر پروژه دینپژوهانهاش را پیش ببرد، او را خسته میکرد؛ حق هم این نبود.
به هر ترتیب بضاعتی که اجازه میداد در مورد آخرین «سوره»های مسعود دیانی صحبت کنیم، همین گفتوگو بود. گفتوگویی که میتوانست بهانه انتشارش مثلاً یک فصل باشد درباره امام رضا(ع)؛ فصلی که دیانی نیت ساختش را کرد ولی سرطان مجال نداد.
هر چند سرطان، مسعود دیانی را از ما گرفت اما یادگاری او و مسیری که باز کرد اکنون پیش روی ماست. برنامه «سوره» او، الگو و مدلی شد که از کلیشهگوییهای متداول فضای اندیشه دینی فاصله بگیریم و حرفهای جدیتری را بهانه گفتوگو کنیم. ما در گفتوگو با حجتالاسلام حمید سبحانی صدر درباره همین یادگاری دینپژوهانه صحبت کردهایم. گفتوگویی که دو ماه پیش انجام شد ولی بیشتر درباره یک «سوره» پرفضیلت بود.
به عنوان یک کارشناس تاریخ، برنامه سوره چه امتیازاتی دارد که در دیگر برنامهها نداشتهایم؟
نامگذاری برنامه سوره ناظر بر همان سوره شهید آوینی و نگاهی است که او داشته است. یک نگاه دینپژوهانه در این برنامه مطرح است که این منظر هم به آن برمیگردد که مجری و سردبیر این برنامه دکترای دینپژوهی دارد. تخصص آقای دیانی بر گرایش برنامه اثر گذاشته است. یکی از نکات مدنظر در این برنامه این است که از کارشناسان برنامه -چنانکه در بقیه شبکههای تلویزیون مرسوم است- از وجهه صرفاً منبری و واعظ بودن استفاده نمیشود. البته بنده نمیخواهم علمیت کارشناسان را زیرسؤال ببرم بلکه منظور وجهه حضور کارشناسان است که در دیگر برنامهها رویکرد سخنران دارند.
سخنرانی و خطابه، مخاطب و ادبیات خاص خودش را دارد. «سوره» چنین رویکردی ندارد. این برنامه از آنجا که دینپژوهانه است از کارشناسانی استفاده میکند که پژوهشگر هستند. شبکه چهار انس بیشتری با فرهیختگان و جامعه نخبگانی کشور دارد. سوره آمده این خلأ را پر کند. مباحث دینی که در رسانه ملی ارائه میشده عمدتاً محتوای عمومی داشته، بنابراین شاید متخصصان و پژوهشگران استفادهای از این دست برنامهها نمیکردند. این برنامه پژوهشگرانه برای طبقه قابل توجهی از کشور که حرف برای گفتن دارد تولید محتوا میکند. از این رو در انتخاب کارشناسان دقت میکند، چنانکه این مجله تلویزیونی عرصهای شده که پژوهشگران به وسیله آن شناسایی میشوند.
نحوه و فرایند انتخاب کارشناسان و میهمانانی که در برنامه حضور مییابند به چه شکل است؟
گروهی هستند که در مورد موضوعات برنامه و میهمانان مشورت میدهند. در نهایت ممکن است جمعبندی به این شکل باشد که برخی از افراد معرفی شده، گزینش و تعدادی از آنها انتخاب شوند. نکته مهم در این زمینه این است که میهمانان برنامه در مورد موضوعی که دعوت میشوند بهطور ویژه کار کرده باشند. در فصل «انقلاب فاطمی» آقای دیانی به من گفتند بگردیم و شخصی را پیدا کنیم که در زمینه فدک بهصورت ویژه کار کرده باشد. مثلاً بنده برای حضرت زهرا(س) در ابعاد مختلف کار کردهام اما اینکه بگویم بهطور ویژه در مورد مسئله فدک کار کرده باشم اینطور نیست. نیاز به فردی است که به طور تخصصی کار کرده باشد. بنابراین در مورد هر موضوعی بررسی و فردی که حرف نویی دارد پیدا میشود. تا فرد، پژوهشگرانه به ابعاد تاریخ نگاه نکرده باشد، زوایای پنهان تاریخ را کشف نمیکند و نمیتواند لایههای آن را ببیند و بگوید. از این رو در ویژهبرنامه سوره در دهه محرم ۱۴۰۱ که به نام فصل کوفه نامگذاری شده بود برای شب سوم که کوفه در زمان امام حسن مجتبی(ع) نام داشت آقای دیانی اصرار داشتند بنده بیایم و سخن بگویم. دلیل این موضوع هم این بود که ایشان میگفتند بنده روی موضوع امام حسن(ع) کار کردم و اگر دیگری بیاید درباره این موضوع صحبت کند شاید کار آنگونه که باید درنیاید.
این نگاه وجود دارد تا در هر قسمت، به آن هدفگذاری که شده برسیم. از آنجا که بعضی از موضوعات بکر است و شاید کارشناس ویژه آن بهصراحت شناخته نشده باشد، برخی کارشناسانی را معرفی میکنند. سردبیر برنامه و برخی عزیزان دیگر، سوابق فرد معرفی شده و تألیفات او را نگاه میکنند و برای دعوت کردن به جمعبندی میرسند. البته شاید در موضوع خاص آن شب، فرد حرف جدیدی نداشته باشد و ممکن است اتفاق جدیدی را در آن حوزه رقم بزند. این رویکرد در روند تولید و دعوت از میهمانان به عنوان رویکردی پژوهشی وجود دارد. همین تنوع چهرهها خودش مزیت برنامه است. برنامه روی طیف سیاسی خاصی هم متمرکز نیست و ممکن است یکی اصلاحطلب باشد و دیگری اصولگرا. حتی در برنامههای آرشیوی در فصل کوفه و انقلاب فاطمی برشی از صحبتهای دکتر شریعتی هم پخش شد و از بقیه بزرگواران هم به همین صورت. ما در فصل کوفه بهوضوح طیفهای فکری مختلف را دیدیم. از آقای دکتر اسفندیاری تا دکتر رجبی دوانی. شاید اگر به هر کدام از این افراد باشد طرف مقابلشان را دعوت نکنند اما سوره میتواند این کار را انجام دهد. کسی هم به سوره خرده نمیگیرد چرا یک نفر را دعوت کردی و دیگری را خیر، چون نگاه متفاوتی در تولید و ارائه محتوای برنامه وجود دارد.
فردی که برنامه و اخبار آن را رصد کند متوجه میشود مقالات علمی و پژوهشی بسیاری برای تهیه برنامه بررسی شده، اینکه در مورد خاص مثلاً چه فردی چه کارهایی انجام داده است. این رفت و برگشت میان فضای پژوهشگری و رسانه چه مزیتهایی دارد؟ یا به تعبیری، رسانه چه مزیتهایی را به فضای پژوهشگری اضافه کرده است؟ چه بسا ما میبینیم در فضاهای مختلفی کار شده اما از وجوهی غفلت شده است.
ارائه دادن پژوهشها در رسان�� کار سختی است. اصلاً همین که فردی بخواهد یک کار پژوهشی را برای عموم مخاطبان بنویسد نیز دشوار است. اگر بخواهیم یک کار پژوهشی مستند و متکی به منابع درجه یک را برای مخاطب عام سادهسازی کنیم و ارائه دهیم سخت است.
در فضای رسانه نیز همینطور است. موضوعی که برای مثال باید در دانشگاه و در حضور تعدادی دانشجوی دکترا مطرح شود دارد در تلویزیون و در مقابل مخاطبی میلیونی ارائه میشود. مخاطبانی که ممکن است از هر سطح علمی باشند. این موضوع وجه امتیاز برنامه سوره میشود. نخستین بار است دارد این اتفاق میافتد. گاهی یک مستند در یک موضوع خاص تولید میشود که مخاطب کمی دارد اما وقتی در یک برنامه زنده کاری پژوهشی را با طیف فکری متفاوت اجرا میکنیم که مجری آن هم روی آن موضوع کار کرده و برنامه به نوعی مباحثه تبدیل میشود، این مورد متفاوت خواهد شد.
در نظرات صفحه برنامه سوره برخی به آقای دیانی خرده میگیرند چرا در حرف کارشناس میپرید. این موضوع خودش دلیل دارد. یکی اینکه اگر این کار صورت نگیرد بحث از آن موضوع و مسیری که باید داشته باشد خارج خواهد شد.
دوم هم اهمیت مباحثه است. بالاخره مجری باید اشکال کند و سؤال بپرسد. سؤال ایشان میتواند پرسش ذهن خیلی از مخاطبان باشد. سوره شکل گرفته که حرفهای تکراریزده نشود بلکه زوایای مغفول و پنهان تاریخ و سیره خودش را نشان دهد. انس پژوهش و رسانه وجه ممیز برنامه سوره بود که بهخوبی از پس آن برآمده است.
این وسط عاملیت سردبیر هم بسیار مهم است. گاهی شاید سطح بحث را پایین بیاورد تا تخصصی نشود.
مجری و سردبیر برنامه از این جهت عقبنشینی نمیکنند و جلو میروند، مگر اینکه جایی حس کنند کارشناس دیگر نمیتواند بحث را ادامه دهد و حرفی ندارد. تا آنجایی که بشود صیادی کرد برنامه جلو میرود. قاعدتاً هم مجری و سردبیر باید زوایایی که در برنامه مطرح میشود را رفته باشد و بو کشیده باشد. بنده خودم برای فصل انقلاب فاطمی چند کتاب برای آقای دیانی بردم. شاید بعضی از سؤالهایی را که ایشان میپرسد خودش نداند و برخی را هم بداند و بخواهد نظر کارشناس را در آن مورد جویا شود. اگر مجری روی موضوع مورد بحث در برنامه کار نکرده باشد اصلاً برنامه جواب نخواهد داد. مجری اگر در بحث متخصص نشود گفتوگو آنچنان جلوه پیدا نمیکند. بنابراین توانایی آقای دیانی خودش موضوعیت است. در فصل کوفه در یک برنامه، دستگاه شیمی درمانی کنارشان بود و در فواصل برنامه داشتند شیمیدرمانی میشدند. آقای دکتر طاووسی هم در تمام شبهای آن فصل حضور داشتند که اگر خدای نکرده آقای دیانی به مشکلی برخوردند، ایشان بیایند و بحث را ادامه دهند. این پیچیدگی وجود دارد. بنده چون خودم حضور داشتم مطلع هستم مدیریت شبکه چهار پای برنامه سوره است، به عنوان یکی از پرمخاطبترین برنامهها که حساسیت هم دارد.
از آنجا که حساسیت را مطرح کردید باید بگویم ما فصلی داشتیم که متوقف شد، اما امسال همان فصل اسمش عوض شد (منظورم انقلاب فاطمی است) و از شب اول، بحثهای آن فصل مطرح شده بود.
این موضوع چند نکته دارد. نخست اینکه در فصل حذفی صرفاً قرار بود ماجرای صدر اسلام بحث شود و خواه ناخواه مانور روی مواردی که حساسیتزاست خیلی بیشتر میشد. سوره قصد توقف برنامه را نداشت، اما فشارهایی ایجاد شد. ولی زمانیکه عنوان تغییر کرد، این حساسیت که عنوان هم شامل آن میشد، کمتر شد.
در مورد حساسیت باید این موضوع را توضیح دهم که برنامه سوره رسالت خود میداند بحثهای کارشناسانه و محققانه درباره موضوعات شکل گیرد. در همین فصل انقلاب فاطمی جایی بود که کارشناس نام خلفا را نمیآورد و از ضمیر اشاره استفاده میکرد و آقای دیانی گفتند ما که قصد توهین به کسی را نداریم و بیایید مسائل تاریخی را بیان کنید.
برخی اعتراض میکنند و میگویند وقتی شما در یک موضوع اختلافی با اهل سنت بحث میکنید، از طرف مقابل هم باید فردی را بیاورید تا نظرشان را بگویند.
بله. شاید این حرف در ظاهر اولیهاش قشنگ باشد ولی این برنامه مناظره نیست. شبکههایی در ماهواره هستند که شب و روز، کارشان همین است اما برنامه درصدد این نوع از بحث نیست که بخواهیم با رویکرد کلامی و نگاه مناظرهای، یک برادر اهل سنت را متقاعد کنیم و او بخواهد رد کند و از این قبیل مسائل. سوره میخواهد یک بخشی از تاریخ را تبیین کند. قرار نیست کسی بیاید پاسخ دهد. همچنین قرار نیست کسی متقاعد شود یا چیزی به اهل سنت اثبات شود بلکه قرار است فرازی از تاریخ از نظر علمی و پژوهشی روشن شود. پژوهشگران شیعه میآیند اما متکی بر منابع اهل سنت و شیعه بحث میکنند. اهل سنت به این برنامه دعوت نشدند چون قرار نیست یک کار مناظرهای و کلامی انجام شود. کارشناسان ابعاد مختلف قطعهای از تاریخ را با تکیه بر منابع فریقین مورد بحث و گفتوگو قرار میدهند.
اما یکی از دلایل اینکه این فصل متوقف شد درخواستهای جدی از سوی بعضی دوستان بود که باید کارشناسی باشد و به موضوعات یکسویه پرداخته نشود و وحدت کشور مقتضی این است اصلاً وارد مواردی که ممکن است اهل تسنن را ناراحت کند نشویم. جمعبندی سوره این بوده که این بحث را در یک فضای لطیفتری که انقلاب فاطمی است پیش گیرد.
فصلی که چند قسمت آن مربوط به ماجرای صدر اسلام است و در ادامه، نوع رویکرد حضرت زهرا(س) را بیان میکند. ما میدانیم مدیریت شبکه چهار و برخی مسئولان سازمان در این دو فصل تغییر کردهاند و این موضوع خواه ناخواه روی اینکه تا چه میزان با این مسئله همراهی شود، تأثیر میگذارد.
فصل بعدی سوره کی خواهد بود؟
آقای دیانی بهتازگی عملی داشتهاند، باید این دوره را بگذرانند. طراحی قبلی این بوده که پنج شب به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) برنامه روی آنتن برود و رویکرد فضائلی حضرت(س) مطرح شود. دوستانی که در فصل حذفشده انتقاد داشتند یکی از موضوعاتشان این بود که بیایید رویکردهای خانوادگی و تعاملات اجتماعی ایشان را بگویید.
قرار بود برنامهای هم مربوط به امام رضا(ع) برای آخر صفربه شکل ضبطی باشد ولی از آنجا که حال آقای دیانی مساعد نبود این چند قسمت تولید و ضبط نشد.
تیتراژ برنامه در فصل بنیامیه با نگاه بسیار خوب برخی از مفاهیم را به مخاطب میرساند. چالشی که وجود دارد معادل تصویری برای بسیاری از مفاهیم است. مفاهیمی که تصویر مرتبط ندارند و باید برای آنها خلق تصویر کرد. مردم شاید یک تصویر را از چندین سخنرانی بیشتر به یاد داشته باشند. آن هم تصویری که تباین و تضاد دو موقعیت علوی و اموی را به شکل هنرمندانهای نشان دهد. در فصلهای اخیر این وجهه از برنامه کمرنگ شده و گویی دیگر در دستور کار نیست.
طبیعی است در جابهجاییهایی که در عوامل اتفاق میافتد یک تغییراتی ایجاد میشود. ولی از آنجا که بار برنامه روی دوش آقای دیانی بوده، بنده فکر میکنم این قسمت محوری از نظر محتوایی تغییری نکند. چنانکه در همین فصل انقلاب فاطمی گفتوگوی تلفنی انتقادی به ابتدای برنامه اضافه شد. بنده خودم یادداشت نقدی را در مورد اظهارنظری که سه شب به غلط مطرح میشد در فضای شخصی نوشته بودم و در شبی از برنامه به صورت تلفنی در مورد آن صحبت کردم. این موضوع جزو امتیازات سوره محسوب میشود که در گذشته وجود نداشته و سبب میشود فضای بحث، نظر و انتقاد برای همگان باز باشد.
خبرنگار: محسن فاطمینژاد
نظر شما