سید رحمان موسوی، کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی طی یادداشتی که در دیپلماسی ایرانی منتشر شد، نوشت: در دهم مارس، با تشویق چین، ایران و عربستان سعودی توافق کردند که پس از هفت سال قطع روابط، ظرف دو ماه روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند. اما دقیقا چه چیزی در مورد توافق ایران و عربستان قابل توجه است؟
توافق ایران و عربستان برای احیای کامل روابط دیپلماتیک یک دستاورد مهم است. در گفتوگوهایی که چین از آن حمایت کرد و با کمکهای قبلی عراق و عمان، دو کشور معاملهای را انجام دادند که وعده کاهش تنشهای فزاینده بین دو کشور را میدهد.
ریاض و تهران رقبای دیرینهای هستند. از نظر عربستان سعودی، ایران یک قدرت تجدیدنظرطلب است که از طریق حمایت از بازیگران غیردولتی در عراق، لبنان، سوریه و یمن به ناآرامی در خاورمیانه دامن میزند. ریاض معتقد است که ایران تهدیدی برای امنیت پادشاهی و منطقه است. از نظر ایران نیز، عربستان سعودی رقیب هژمونی منطقهای است که قدرتهای خارجی را به خلیج فارس میکشاند.
هر دو کشور مایلند به عنوان رهبر همه مسلمانان دیده شوند. آنها در طرف مقابل بسیاری از جنگهای منطقه در دهههای اخیر بودهاند، به ویژه امروز در یمن، جایی که عربستان سعودی از دولت یمن و ایران از حوثیها حمایت میکند. ریاض و تهران در سال ۲۰۱۶ پس از آن که مقامات سعودی نمر النمر، روحانی شیعه و مخالف را به دار آویختند، روابط خود را قطع کردند و باعث شد معترضان در پایتخت ایران به سفارت عربستان حمله کنند.
زمان رسیدن به توافق تعجبآور بود!
ایران و عربستان سعودی مدتی در مورد برقراری مجدد روابط دیپلماتیک صحبت میکردند، اما به نظر میرسید که این گفتوگوها به بنبست رسیده است. یک مقام ارشد سعودی در اواخر سال ۲۰۲۲ به Crisis Group توضیح داد، «ایران میخواهد روابط خود را از سر بگیرد، اما ما باید در وهله اول درباره چرایی قطع روابط صحبت کنیم. ایران باید بپذیرد که این مسائل [روابطش با بازیگران غیردولتی، بهویژه حوثیها] وجود دارد تا بتواند با گفتوگو به جلو حرکت کند». دلایل متعددی وجود دارد که چرا این توافق سریعتر از حد انتظار ظاهر شد و دخالت چین مطمئناً یکی از آنهاست. پکن به عنوان یک قدرت بزرگ، احتمالاً میتوانست به هر دو طرف تضمینهایی بدهد که به آنها کمک میکرد تا بر ابهامات طولانیشان غلبه کنند.
در بیانیه سه جانبه مشترک، جدول زمانی را برای احیای کامل روابط دیپلماتیک، از جمله تبادل سفرا، تعیین میکند. در این بیانیه که به امضای مساعد بن محمد آل ایبان، مشاور امنیت ملی عربستان، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و وانگ یی، مدیر کمیسیون روابط خارجی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین رسیده است، آمده: هر یک از دو طرف به اصول حاکمیت و عدم مداخله در امور داخلی طرف دیگر احترام بگذارند و دو ماه به طرفین فرصت میدهد تا دیدار کنند و درباره اقدامات عملی تجدید روابط و بازگشایی سفارتها اقدام کنند. همچنین آنها را به دو توافقنامه قبلی که در سالهای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۱ امضا شده بودند، مجدداً متعهد میکند.
اولین مورد شامل وعده تجارت و سرمایهگذاری بیشتر و همچنین همکاری در زمینههای فناوری، علم، فرهنگ، ورزش و جوانان بود و دومی درباره آژانسهای امنیتی و اطلاعاتی ایران و عربستان برای مقابله با انواع تهدیدها، از جمله گروههای تروریستی، که هر دو کشور با آن روبه رو هستند.
اما این توافق فقط یک نقشه راه است. در بیانیه مشترک جزئیاتی در مورد آنچه دو طرف ممکن است به منظور بهبود روابط به یکدیگر داده باشند، ارائه نمیکند.
چرا حالا؟
این معامله پس از چندین سال تعامل محتاطانه انجام شد. در سال ۲۰۱۹، چندین حمله به زیرساختهای نفتی عربستان سعودی و همچنین کشتیهایی که با پرچمهای مختلف در خلیج فارس تردد داشتند، صورت گرفت. در آن زمان، بیشتر کشورهای عربی خلیج فارس حامی کمپین «فشار حداکثری» دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا علیه ایران بودند. خروج یکجانبه ایالات متحده از توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران و تشدید تحریمهای اقتصادی علیه این کشور برای پذیرش توافقی بود که شامل محدودیتهای بسیار شدیدتر بر برنامه هستهای اش میشد.
از آن طرف حملات موشکی یا دخالت در درگیریهای منطقه، پادشاهیهای خلیجفارس و دولتهای غربی را به ایران نسبت دادند و ریاض و ابوظبی برای حفاظت از خود به ایالات متحده چشم دوخته بودند. اما وقتی دولت ترامپ هیچ اقدامی انجام نداد، آنها نگران شدند: آنها احساس کردند که سیاست "فشار حداکثری" آنها را در خط آتش قرار داده است در حالی که در ازای آن چیز کمی به دست آوردند. ابتدا امارات متحده عربی و بعداً عربستان سعودی بی سر و صدا با ایران تماس گرفتند تا تنشها را کاهش دهند.
میانجیگری عراق و عمان، عربستان سعودی و ایران را به میز مذاکره کشاند و مذاکرات دوجانبه رسمی در آوریل ۲۰۲۱ آغاز شد. بغداد و مسقط میزبان چندین دور گفتگو بین سران امنیتی و با همراهی افرادی از وزارت خارجه دو کشور بودند. سرانجام به خاطر مسائل مختلف داخلی و بینالمللی که عراق داشت، ایران و عربستان سعودی پیشرفت کمی در گفتوگو داشتند؛ تا جایی که یک مقام ارشد سعودی گفته بود که پس از دور پنجم مذاکرات در آوریل ۲۰۲۲، دو طرف برای ماهها هیچ تماس جدی با یکدیگر نداشتند. با این حال، این مقام تاکید کرد که مذاکرات تسهیل شده توسط عراق زمینه را برای توافق نهایی آماده کرد.
در اوایل دسامبر ۲۰۲۲، شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین برای اولین اجلاس سران چین و اعراب به ریاض رفت؛ عربستان سعودی و ایران هر کدام دلایل قانع کنندهای برای قرار دادن چین در مرکز صحنه داشتند.
میانجیگری پکن در توافق به تهران این امکان را میدهد که نشان دهد آنقدر که سیاستگذاران غربی که تحریمها را تشدید میکنند، منزوی یا وابسته به مسکو نیست. ایران همچنین برای پیوندهای اقتصادی خود با چین ارزش قائل است. با افزایش فشار بینالمللی بر ایران، با متوقف شدن مذاکرات برای احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ و مسائل داخلی این کشور، تهران مایل است مشارکت های بینالمللی خود را به نمایش بگذارد، به ویژه با پکن، رقیب اصلی ابرقدرت واشنگتن.
در مورد عربستان سعودی، این توافق به ریاض اجازه میدهد نشان دهد که منحصراً به واشنگتن وابسته نیست. ریاض معتقد است که ایالات متحده به آرامی در حال عقب نشینی از خاورمیانه است و بنابراین نسبت به گذشته ضامن امنیتی کمتر قابل اعتمادی است.
این کشور از تلاشهای ایالات متحده برای دیکته کردن اقدامات خود، مانند اواخر سال ۲۰۲۲، زمانی که دولت بایدن تلاش کرد این کشور را متقاعد کند که نفت بیشتری تولید کند تا قیمت نفت را کاهش دهد، مخالفت میکند. توافق عربستان و ایران پس از سه اجلاس سران چین و عربی که همگی در ریاض برگزار شد، انجام شد و چین را به ترتیب با عربستان سعودی، شش عضو شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب همراه کرد.
این نشستها منجر به ایجاد دهها توافق اقتصادی و همچنین مشارکت استراتژیک جامع بین عربستان سعودی و چین شد.
این توافق چه تأثیری میتواند در خاورمیانه داشته باشد؟
باید دید این توافق چه تاثیری بر منطقه خواهد داشت. همانطور که در بالا اشاره شد، عربستان سعودی و ایران برای هژمونی در طیف وسیعی از جبههها رقابت میکنند. آنها همچنین دیدگاههای متفاوتی برای امنیت منطقه دارند، به طوری که یکی به حضور بسیاری از قدرتهای خارجی در امنیت منطقه معتقد است و دومی معتقد است که امنیت منطقه باید در حیطه اختیارات کسانی باشد که در منطقه هستند.
در نهایت اینکه اگر طرفین به دستورات توافق عمل کنند، برقراری مجدد روابط دیپلماتیک، تنها اولین گام تهران و ریاض در رسیدگی به اختلافات مهمشان است.
یکی از جاهایی که این توافق میتواند پیشرفت داشته باشد، جنگ در یمن است، که ریاض نتیجه آن را برای امنیت عربستان سعودی مهم میداند. گفت وگوهای حوثی و عربستان درباره گسترش آتش بس رسمی هنوز در جریان است. ایران میتواند با متقاعد کردن حوثیها به کاهش پیششرطهای خود در مسیر به اصطلاح بشردوستانه کمک کند، جایی که از دولت شناختهشده بینالمللی میخواهد حقوق نظامی و خدمات ملکی را در بخشهایی از یمن که تحت کنترل نیروهایش است بپردازد و دشمنانش همه محدودیتها را لغو کنند. در فرودگاه صنعا و بندر حدیده.
منابع گروه بحران در یمن از حرکت در این مسیر و همچنین توافق بالقوه ای خبر میدهند که به موجب آن تهران دیگر حوثیها را برای انجام حملات فرامرزی در داخل عربستان سعودی تشویق نمیکند – که یک اولویت مطلق برای ریاض است. توافق عربستان و حوثیها به خودی خود کافی نیست: همه طرفهای درگیر باید برای ترسیم مسیری به سوی آتشبس سراسری و مذاکرات سیاسی فراگیر برای پایان دادن به جنگ آغاز کنند. با این حال، در مجموع، تصور صلح پایدار برای یمن در حالی که ایران و عربستان سعودی (و شرکای ائتلاف آن) همچنان در مورد آینده آن در تضاد هستند، دشوار است.
نظر شما