به گزارش قدس آنلاین، روزنامه "ویرتشافتز ووخه" آلمان در مطلبی نوشت: افزایش قیمت طلا به نوعی رای عدم اعتماد به دلار است. پول آمریکا به دلیل تورم بالا و گمانه زنی در مورد کاهش نرخ بهره، قدرت خرید و جذابیت خود را از دست می دهد و وضعیت آن به عنوان ارز برتر جهان به طور فزایندهای زیر سوال می رود.
در این مقاله که به قلم تورستن پولیت، اقتصاددان ارشد در معامله گر طلا دگوسا و شریک یک صندوق سرمایه گذاری و همچنین استاد افتخاری اقتصاد در دانشگاه بایروث آلمان نوشته شده است آمده است: تاریخ تکرار نمی شود و این مسئله در مورد بحران ها نیز صدق می کند و این همان چیزی است که آنها را خطرناک می کند. آنها ( بحران ها) در جایی ظاهر می شوند که انتظارش را ندارید و حالا بحران دیگری در حال حاضر در راه است و آن بحران دلار آمریکا. یکی از نشانه های این امر افزایش اخیر قیمت طلا است. اوایل هفته، پس از گزارشهایی مبنی بر کاهش فرصتهای شغلی در ماه فوریه در ایالات متحده به پایینترین سطح خود از می 2021، قیمت هر اونس طلا از 2000 دلار گذشت. بازارهای مالی این را به عنوان نشانه ای در نظر گرفتند که اقتصاد ایالات متحده در حال واژگونی است، چشم انداز افزایش بیشتر نرخ بهره در حال کاهش است و بانک مرکزی آمریکا به احتمال زیاد به زودی دوباره نرخ های بهره را کاهش خواهد داد.
این خبر بدی برای دارندگان دلار آمریکا است. در هر صورت، آنها در دو دهه گذشته دلیل کمی برای شاد بودن داشته اند. از سال 1999 تا به امروز، ارزش دلار در برابر طلا کاهش یافته است. در سال 1999، سرمایه گذاران ابتدا باید 288 دلار برای یک اونس تروی طلا می پرداختند، بنابراین در حال حاضر این به 2020 دلار رسیده است. این معادل با افزایش میانگین 8.3 درصدی قیمت طلا در سال است. طلا همچنین در برابر بسیاری از ارزهای دیگر گران شده است. این تعجب آور نیست. زیرا سیستم ارزی جهان در هسته خود یک استاندارد ارزی دلار آمریکا را دارد. دلار آمریکا بر اقتصاد جهان تسلط دارد و همه ارزهای دیگر تابع آن هستند.
در ادامه این مطلب آمده است: علت دوره اخیر روند ضعیف شدن دلار را باید در تورم بالای مداوم در ایالات متحده دید. اگر بانک مرکزی به زودی دوباره به دلیل نگرانی برای اقتصاد و بازار کار، نرخ های بهره را کاهش دهد، سرمایه گذاران با ادامه نرخ های بهره واقعی منفی تهدید می شوند و به این ترتیب کاهش قدرت خرید دلار آمریکا مزمن خواهد شد. نرخ بهره واقعی نیز در سایر حوزه های ارزی منفی است. اما این چشم انداز که ارز ذخیره شماره یک جهان برای همیشه نرخ های بهره واقعی منفی را تجربه خواهد کرد، باید به از دست دادن جدی اعتماد در میان سرمایه گذاران منجر شود. زیرا دلایلی وجود دارد که گمان کنیم که ایالات متحده - همانطور که پس از جنگ جهانی دوم انجام داد - بار دیگر با کاهش عمدی ارزش دلار بخواهد خود را از بار بدهی عظیم خلاص کند.
در ادامه این مطلب آمده است: ورشکستگی بانک سیلیکون ولی در 10 مارس 2023 و تلاطم ناشی از آن در بازار بانکی ایالات متحده و همچنین پیامدهای بین المللی، اعتماد به ارزش پول ایالات متحده را بیشتر تضعیف کرده است. بانک فدرال رزرو نیویورک نشان داده است که این سفر در مواقع بحران به مقصد کجا میرود: صورتحسابهای باز با دلارهای تازه ایجاد شده آمریکایی بدون تردید پرداخت میشوند. درست است که تاکنون فقط برای چند بانک به خصوص موسسات کوچک و متوسط بحران نقدینگی بوده است که با انتشار پول جدید بانک مرکزی می توان این بحران را برطرف کرد. اما مشکل بانکی آمریکا احتمالا به این راحتی حل نخواهد شد.
ویرتشافتز ووخه آلمان در ادامه این مطلب نوشت: ناامنی فعلی می تواند به راحتی منجر به یک بحران اعتباری شود: سرمایه گذاران می ترسند که وام گیرندگان به طور فزاینده ای دچار مشکلات شوند و به سود و تعهدات اصلی خود عمل نکنند. اگر کانال اعتباری منجمد شود، اقتصاد ایالات متحده وارد رکود خواهد شد و به همراه آن اقتصاد جهانی در این مسیر قرار خواهد گرفت. سپس فدرال رزرو باید به سرعت نرخ های بهره را کاهش دهد و دلارهای جدید آمریکا را وارد بازارها کند تا از موج ورشکستگی جلوگیری کند. رفتار بانک فدرال رزرو از جمله در زمان همه گیری کرونا نشان داده است که آمریکا سیاست کمترین شر را در افزایش عرضه پول یعنی تورم می بیند.
این روزنامه آلمانی در ادامه نوشت: بنابراین تردیدها در مورد ارزش دلار به طور فزاینده ای در خارج از این کشور گسترش می یابد. اصطلاح "دلارزدایی" در حال حاضر در حال گسترش است. ژاپن و چین که تا به حال بزرگترین طلبکاران ایالات متحده بودند، دارایی های خود را در اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده کاهش می دهند و سود و اصل پرداختی را که دریافت می کنند در اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده دوباره سرمایه گذاری نمی کنند. علاوه بر این، بانک های مرکزی غیرغربی سال گذشته 1136 تن طلا خریداری کردند که بیشترین میزان از سال 1950 تاکنون است. آنها آشکارا مشتاق کاهش وابستگی ذخایر ارزی خود به دلار آمریکا هستند و بر این عقیده اند که سبد آن ها باید متنوع باشد. بسیاری از کشورها مسدود کردن ذخایر دلاری روسیه توسط دولت ایالات متحده در پی جنگ اوکراین را به عنوان زنگ خطری تعبیر کردند مبنی بر اینکه موجودی دلار آمریکا به هیچ وجه امن نیست و حداقل در صورت درگیری سیاسی یا نظامی با آمریکا این گونه است.
در ادامه این مطلب آمده است: جنگ در اوکراین باعث ایجاد شکاف در روابط بین غرب به رهبری ایالات متحده و اقتصادهای نوظهور شده است. این نیز سلطه دلار را تضعیف می کند. کشورهای بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) اعلام کردهاند که دلار آمریکا را در معاملات بینالمللی با ارز دیگری که قرار است ایجاد شود، جایگزین خواهند کرد. هنوز پیشنهاد مشخصی در دسترس نیست، اما این پروژه باید جدی گرفته شود. به هر حال، کشورهای بریکس با هم دارای خروجی اقتصادی مشابه با ایالات متحده هستند و حدود 40 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند.
همچنین باد مخالفی برای دلار از سوی سازمان همکاری شانگهای (SCO) وجود دارد. در آینده، اعضای آنها می خواهند معاملات خود را به جای دلار با ارزهای ملی خود پردازش کنند. چین و برزیل تصمیم گرفته اند تجارت دوجانبه خود را با ارزهای خود تسویه کنند. سازمان همکاری شانگهای علاوه بر روسیه شامل چین، هند، پاکستان، ایران، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان است. 13 کشور دیگر از طریق عضویت در بلوک های تجاری ASEAN و CIS در پروژه SCO مشارکت دارند. بنابراین روابط تجاری بین المللی در آستانه یک نقطه عطف است. کشورهای بیشتری می خواهند خود را از سلطه دلار به عنوان ارز فاکتور رها کنند و در نتیجه از بازوی بلند سیاسی واشنگتن فرار کنند. جدایی شدید روسیه از سیستم پرداخت دلاری بینالمللی سوئیفت، بسیاری از کشورها را نگران کرده است.
نویسنده در بخش پایانی این مطلب می نویسد: با این حال، دلار همچنان مهمترین ارز برای پردازش تجارت جهانی و معاملات مالی است. شرایط بهره و نقدینگی در بازار دلار آمریکا تا حد زیادی تعیین کننده اتفاقاتی است که در بازارهای مالی جهانی می گذرد. بعید است که این موضوع به این زودی ها تغییر کند. زیرا کارکرد دلار به عنوان وسیله محاسبه و پرداخت را نمی توان از روزی به روز دیگر جایگزین کرد. اما دلار جذابیت خود را به عنوان وسیله ای برای ذخیره ارزش از دست می دهد. شاید این دلیلی باشد که سرمایه گذاران به طور فزایندهای به طلا روی می آورند. این فلز گرانبها به طرز چشمگیری عملکرد خود را به عنوان وسیله ای برای حفظ قدرت خرید در طول هزاران سال نشان داده است.
انتهای پیام/
نظر شما