ماجرای جعلیات در ادبیات، این سالها بهخاطر فضای مجازی بیش از پیش فراگیر شده است. این فراگیری به ماهیت فضای مجازی برمیگردد و اینکه میتوان در کمترین زمان فیلم، تصویر، خبر و چیزهایی از این قبیل را در سطح بسیار گستردهای منتشر کرد و نظارهگر آن بود که خبر به سرعت فراگیر میشود.
یکی از شعرهایی که چند سالی است به نام زندهیاد قیصر امینپور در فضای مجازی دست به دست میشود شعری است که با این بیت شروع میشود:
گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
در چند سال گذشته این شعر به نام قیصر امینپور در فضای مجازی منتشر شده که من بارها مجبور شدهام به عنوان شاعر و مطلع از جریان این شعر، به افرادی که آن را بازنشر کردهاند، تذکر بدهم این شعر سروده قیصر امینپور نیست. گاهی منتشرکننده شعر صحبتم را میپذیرد اما معمولاً با اینکه دلیل و استدلال خودم را آوردهام، دریافتهام آن شخص مجاب نشده و پاسخ این بوده هرجا سرچ زدهام این شعر به نام قیصر بوده است. از نگاه اینگونه افراد، فضای مجازی منبع موثقی است، پس اگر چیزی در آن منتشر شده، میشود به آن اعتماد کرد.
یادم است در یک نوبت پس از چندین دقیقه صحبت با دوستی بر سر همین نکته، سرانجام گفت: «بالاخره ما هم دستی در کار هنر داریم و متوجه میشویم!» در ادامه برای اینکه صحبتش را به کرسی بنشاند ویدئویی را برایم فرستاد. روی تصاویر گل و بلبل ویدئو، صدا گذاشته بودند و گوینده را هم زندهیاد قیصر امینپور معرفی کرده بودند. صدا اما تقلید ناشیانه از صدای قیصر بود با وجود این، دوستم این را هم نمیپذیرفت که صدا تقلید است تا آنجا که گشتم و شعرخوانی قیصر را برایش فرستادم.
بهانه نوشتن این چند خط، بازنشر این شعر در همین یکی دو روز گذشته توسط یکی از دوستان بود و توضیحات چند باره من؛ هر چند میدانم این شعر بارها و بارها باز هم به نام قیصر منتشر خواهد شد و ماندهام بهراستی برای معضل جعلیات در فضای مجازی چه باید کرد جز همین توضیحات؛ هر چند میدانم زور این فضا در فراگیر شدن یک مطلب بیشتر از توضیحاتی است که آدمهایی مثل بنده برای اشتباههایی از این دست به این و آن میدهیم.
خبرنگار: عباسعلی سپاهی یونسی
نظر شما