طبق تصریح آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع)، امر به معروف و نهی از منکر از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اصولاً سایر واجبات به واسطه آن بر پا میشوند. امیرالمؤمنین علی(ع) فرموده است: «امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که در غیر این صورت، ستمگران بر شما مسلط می گردند و آنگاه هر قدر هم دعا کنید اجابت نمی شود».
حضرت رضا(ع) نیز در مقاطع مختلف زندگی خویش توانست سیاستهای باطل زمامداران ستمگر زمان خویش را نقش بر آب کند و چهره حق و حقیقت را بنمایاند. امر به معروف و نهی از منکر به حدی در زندگی آن حضرت بارز بود که یکی از مهمترین علل شهادت حضرت رضا(ع) محسوب میشود. همچنین درباره عذاب تارکان امر به معروف و نهی از منکر، مرحوم شیخ کلینی، حدیثی از امام رضا(ع) نقل کرده که در آن حضرت از قول رسول خدا(ص) فرموده است: زمانی که امت من نسبت به امر به معروف و نهی از منکر سهل انگاری کنند و مسئولیت را به گردن یکدیگر اندازند و هر فردی منتظر این باشد که دیگری آن را انجام دهد، در این صورت باید منتظر عذاب الهی باشند و این کار آنها به منزله اعلام جنگ با خداست.
امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ اسلام به خصوص در فرهنگ شیعی و در روایات شیعه و مهمتر از آن در قرآن مجید بسیار مهم تلقی شده است. در بخشی از این منابع آمده است که امر به معروف و نهی از منکر ضامن اجرایی شدن سایر دستورات دین است. در جامعهای که امر به معروف و نهی از منکر وجود داشته باشد، به احکام دین حرام و حلال، بد و خوب آن توجه میشود ولی اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد، نه تنها خوب و بد دیگر از هم تمیز داده نمیشود بلکه تلقی میشود که خوب و بد در کنار مساوی هستند. در نتیجه همه به آن سمتی کشیده و متمایل میشوند که نفس آنها را به آن سمت و سو دعوت میکند.
میدانیم که نفس و شیطان هم، همه را به سمت بد شدن، تمرد، گناه، تجاوز و کج عهدی دعوت میکند. بنابراین اگر امر به معروف و نهی از منکر در بین مردم عملی و اجرایی شود، مردم به قبح گناه و منکر و وجوه حسنات، زیباییها، اثربخشیها و لذتبخشیهای معروف پی میبرند. بدیهی است که در آن صورت افراد به سمت زندگی بهتر حرکت کرده و از حرکت در راهی که نتیجه و عاقبتآن بدبختی، بیچارگی، فساد و آلودگی است، متنفر میشوند و از آنها روی گردان میشوند.
خداوند در آیه 104سوره آل عمران فرموده است: وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ به این معنا که باید برخی از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکاری و نهی از بدکاری کنند و اینها که واسطه هدایت خلق هستند رستگار خواهند بود.
این که خدای بزرگ با این تأکید میفرمایند باید در بین شما کسانی باشند که امر به معروف و نهی از منکر کنند، نشان میدهد امر به معروف و نهی از منکر در واقع همان چیزی است که حیات با فضیلت را برای انسان رقم میزند.
افزون بر آن در آیه 110 سوره آل عمران نیز آمده است: شما مسلمانان حقیقی، نیکوترین امتی هستید که برای اصلاح بشر پدیدار گشتهاید که مردم را به نیکوکاری امر میکنید و از بدکاری باز میدارید و ایمان به خدا دارید. اگر اهل کتاب همه ایمان میآوردند بر آنان چیزی بهتر از آن نبود، لیکن برخی از آنان با ایمان و بیشترشان فاسق و بدکارند.
با تأمل در این آیه درک میکنیم که امر به معروف و نهی از منکر وسیلهای است که با استفاده از آن مردم از منجلاب خارج میشوند و به سمت خیر، صلاح و زندگی حرکت میکنند. افرادی هم که از این وسیله برای بهبود زندگی دیگران استفاده میکنند، مسلمانان حقیقی و نیکوکارترین مردم هستند.
طبق روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) که در وسایل الشیعه آمده کسی که در برابر منکر با دل و دست و زبان خویش اعتراض نکند، او مردهای در میان زندگان است. از این روایت چنین درک میشود که انسان برای حیات، رشد و بقا باید امر به معروف و نهی از منکر کند و اگر امر به معروف و نهی از منکر نکند، همانند مردهای است که میتواند تکان بخورد.
امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ دینی ما به معنای خیرخواهی و سعادتخواهی برای مردم است. در روایتی دیگری از مولای متقیان علی(ع) داریم که امر به معروف و نهی از منکر، نه اجل را نزدیک میکند و نه روزی را کم و برتر از همه اینها، سخن عادلانه و حقی است که در برابر پیشوایی ستمگر گفته شود.
باید در هر شرایط و موقعیتی امر به معروف و نهی از منکر کرد اما به گونهای مناسب. گاهی مواقع عامل به منکر فرد شری است و شخصی وجود ندارد که عمل شر او را گوشزد کند. آمران به معروف و ناهیان از منکر باید به نوعی با شخص شر عامل منکر برخورد کنند که ضمن اینکه نهی از منکر صورت میگیرد، او را از کار زشت و بدش باز بدارد. نباید از کنار منکر رد شد.
ائمه(ع) با شیوههایی متفاوت امر به معروف انجام میدادند. یکی از بارزترین این شیوهها که توسط حضرت رضا(ع) استفاده میشد روش گفتاری بود که مصادیق آن را می توان در مناظرات و تذکرات گوناگون حضرت به افراد مشاهده کرد. موعظه و گفتار نرم، امر و نهی آرام، امر و نهی تند، شیوه نوشتاری، شیوه فردی و جمعی و همچنین شیوه تدریجی از روشهای امام رضا(ع) بود. این شیوهها میتواند با بیان استدلالها، برهانها و مقدمات یک موضوع به طوری که مخاطب را به شنیدن اصل مطلب راغب سازد، صورت پذیرد که نمونه این روش در مناظرات حضرت با علمایی چون عمران صابی، جاثلیق و راس جالوت مشاهده می شود. همچنین حدیث سلسلهالذهب با نحوه زیبای بیان آن توسط حضرت رضا(ع) از مصادیق شیوه تدریجی است.
نظر شما