آنها میپرسند چگونه است که پزشکان و دیگر کادر درمان به سمت تخصص و فوق تخصصی شدن سوق داده میشوند اما حال قرار است همکار این پزشک فوقتخصص، یک بهیار دیپلمه و با کمترین سطح تحصیلات باشد!
احیای دوباره بهیاری علمی و منطقی نیست
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار کشور در این خصوص به ما میگوید: پس از پیروزی انقلاب به دلیل اینکه تعداد دانشکدههای پرستاری و تعداد دانشآموختگان رشته پرستاری محدود بود، آموزش و پرورش به تربیت بهیار اقدام کرد؛ بهگونهای که در برخی مدارس شبانهروزی، دانشآموزان پس از انتخاب رشته بهیاری و گذراندن دوره سه ساله بهیاری، جذب وزارت بهداشت میشدند، اما بهتدریج از سال ۱۳۷۱ به بعد با افزایش تعداد دانشکدههای پرستاری و افزایش تعداد دانشآموختگان پرستاری، به دلیل اینکه بهیاری پاسخگوی نیازهای بهداشتی و درمانی بیماران نبود، از آموزش و پرورش حذف شد؛ اما حال بار دیگر پس از گذشت ۳۰سال صحبت از احیای دوباره آن به میان میآید که به هیچ عنوان علمی و منطقی نیست.
وی ادامه میدهد: سابقه دورههای بهیاری به زمانی که تحصیلات آکادمیک در پرستاری وجود نداشت، برمیگردد و بهیاری در سالهایی که پرستاری آکادمیک وجود نداشت، شروع شد که در آن زمان نیز مختصر و کم بود و از آن استقبال نمیشد. علاقهمندان به این دورهها از مقطع متوسطه وارد دبیرستانهای شبانهروزی میشدند و با گذراندن دوره سهساله، به آنها دیپلم بهیاری اعطا میشد. البته در دورهای کوتاهمدت نیز در زمان جنگ، دوره بهیاری یکساله بود که پس از دیپلم، این افراد را پذیرش میکردند و با افزایش دانشکدههای پرستاری، بهتدریج دورههای بهیاری کمرنگ شد.
در این دوره محدود، به دلیل کمبود شدید نیروی پرستاری در بیمارستانها و مراکز درمانی، مسئولان تصمیم گرفتند پرستاری از کارشناسی به کاردانی تبدیل شود که البته فقط برای چهار سال اجرا شد، اما خیلی زود همان مسئولان متوجه شدند چه اشتباه بزرگی کردهاند و بلافاصله این رویه را اصلاح کردند و پرستاری دوباره به مقطع کارشناسی برگشت.
در سالهای اخیر چند مرکز بیشتر نبودند که زیر نظر آموزش و پرورش برای مناطق محروم بهیار تربیت میکردند، اما با توجه به شرح وظایف بهیاری و تفکیک آن از شرح وظایف پرستاری، ضرورت وجود چنین دورهای نیز منتفی شده است.
۹۰ هزار دانشآموخته کارشناسی پرستاری بیکار
وی با اشاره به اینکه اوایل انقلاب و بهویژه در سالهای دفاع مقدس همکاران بهیار کمک زیادی به بیمارستانها میکردند، میافزاید: اما امروز رشته بهیاری پاسخگوی نیازهای بهداشتی و درمانی نیست؛ با این حال از دو سه دهه پیش یک تفکر پزشکسالار در وزارت بهداشت شکل گرفته که در تلاش است برای تضعیف و تحقیر پرستاری، این رشته تخصصی را از حالت آکادمیک خارج کند. بهطوری که ابتدا موضوع پرستاری ۶ماهه را در طرح تحول مطرح کردند و سپس یکی از همکاران دلسوز جامعه پرستاری، با تأسیس شرکتی خصوصی، آموزش بهیاری یکساله را مطرح کرد و موجب شد یک شرکت آموزش بهیاری میلیاردها تومان از این طریق کسب درآمد کند. اما به دلیل مخالفتهایی که از سوی جامعه پرستاری مطرح شد؛ بهیاری را به کمکپرستاری تبدیل کردند و کمکپرستاری به عنوان یک رده شغلی در نظام سلامت شکل گرفت. اما با توجه به شرح وظایف پایینی که برای بهیاران دیده شده، در عمل نمیتوانند در نظام سلامت کارایی داشته باشند و اگر وزارت بهداشت بخواهد با سطحینگری یا سوءنیت این طرح را اجرا کند، بهطور حتم با اعتراض و مخالفت ۱۰۰درصد جامعه پرستاری کشور روبهرو خواهد شد.
به گفته دبیرکل خانه پرستار کشور اگر مسئله کمبود پرستار است، راهحلش این نیست که دورهها و کیفیت خدماتمان را تنزل دهیم و سلامت مردم را به خطر بیندازیم، آن هم در شرایطی که ۹۰هزار دانشآموخته کارشناسی پرستاری بیکار داریم و پرستاری جزو نیروهای کار گرانقیمت نظام سلامت نیست و بار مالی مضاعف برای وزارت بهداشت ندارد.
پشت احیای دوره بهیاری، سیستم پزشکسالاری است که در تلاش است از این طریق افکار جامعه پرستاری را از مطالبات بحقشان منحرف کند.
آموزش پرستاری در ایران بیش از ۵۰سال قدمت دارد و هزاران کارشناس پرستاری، کارشناس ارشد پرستاری و صدها دکترای حرفهای پرستاری در کشور تحصیل کردهاند، در حال حاضر به دلیل پیشرفت علم پزشکی، در بسیاری از بیمارستانها بهکارگیری کارشناس پرستاری پاسخگوی نیازهای درمانی بیماران نیست و بیشتر بیمارستانهای تخصصی ترجیح میدهند با بهکارگیری کارشناسان ارشد پرستاری با گرایشی متناسب با تخصص بیمارستان اثربخشی درمان را افزایش دهند. با این شرایط، احیای دوباره بهیاری، ۳۰سال پس از تعطیلی آن، راهحل کوتهنگرانه و نسنجیدهای است که میتوان آن را بازگشت به عقب دانست.
دبیرکل خانه پرستار ایران با اشاره به تفاوت بهیار با کمکپرستار میافزاید: همزمان با طرح تحول نظام سلامت، طرحی با عنوان بهیاری یکساله اجرا شد که تخلف بود و در نهایت پس از نشستهای نمایندگان جامعه پرستاری کشور با وزارت بهداشت و آموزش و پرورش، به کمکپرستار تبدیل شد. چرا که کمکپرستار یک رده شغلی موردنیاز در بیمارستانها و مراکز درمانی برای ارائه خدمات بهداشتی اولیه به بیماران است؛ در حالی که با توجه به پیشرفت علم و فناوری، بهیاری یک رده شغلی منسوخ شده در نظام سلامت است که جز تضعیف حرفه پرستاری و افزایش بار مالی برای وزارتخانه نتیجه دیگری ندارد.
شریفی مقدم در پاسخ به این پرسش که احیای دوره بهیاری علاوه بر ایجاد رده شغلی میانه و تداخل نقشها چه پیامدهایی برای نظام سلامت کشور به همراه دارد، میگوید: با پیشرفت علم پزشکی و پیچیدهتر شدن تجهیزات پزشکی در بخش درمان که طی سالهای اخیر به صورت لحظهای رخ میدهد، نظام سلامت نیز در همه کشورها به سمت تخصصی و فوقتخصصی شدن در حال حرکت است و با توجه به نقش و اهمیت پرستاران در درمان و مراقبت از بیماران، در بیشتر کشورها تربیت پرستار عمومی در سطح کارشناسی باقی مانده و کارشناسی ارشد پرستاری در گرایشهای تخصصی مختلف مثل پرستار دیالیز، سیسییو، آیسییو، اتاق عمل، پرستار روان و غیره ایجاد شده که نشان از اهمیت کار پرستار به صورت تخصصی دارد و هم اکنون نیز در بسیاری از بخشهای بیمارستانهای تخصصی کشور این دانشآموختگان مشغول به کار هستند. حالا اگر قرار باشد در بیمارستانها و مراکز درمانی، بهیار که مسئولیت ارائه خدمات بهداشتی اولیه به بیماران را برعهده دارد، جایگزین نیروی پرستاری شود، بهطور حتم به لحاظ کیفی از استانداردهای جهانی فاصله زیادی خواهیم گرفت و مانند این است که بخواهیم به دلیل کمبود متخصص در رشتههایی همچون جراحی قلب و ارتوپد، این دورههای تخصصی را از چهار سال به یک سال و یا دورههای پزشکی را از هفت سال به چهار سال کاهش دهیم. بهطور حتم این راهحل درست نیست زیرا روند آموزش در دنیا و کشور ما روند تخصصی و بر اساس ارتقای دورههاست. بنابراین بحث تخصصی شدن نه تنها در حوزه پرستاری بلکه در حوزه پزشکی نیز مطرح است. به عنوان نمونه سالها پیش برای انواع جراحیهای ارتوپدی، بیماران به متخصص ارتوپد مراجعه میکردند، اما در سالهای اخیر فوقتخصص جراحی زانو، فوقتخصص جراحی ستون فقرات و انواع دیگر رشتههای فوقتخصصی وجود دارد که بیماران ترجیح میدهند برای انجام جراحیهای مختلف به فوقتخصص همان رشته مراجعه کنند تا نتیجه درمانی بهتری بگیرند.
به اعتقاد دبیرکل خانه پرستار ایران، احیای دورههای بهیاری یک حرکت ضد هویتی پرستاری محسوب میشود.
ضمن آنکه ایجاد ردههای میانه، تداخل نقشها و محدود شدن مرزهای هویتی و پایین آمدن کیفیت خدمات درمانی را به همراه دارد که در نهایت به سلامت مردم آسیب میزند.
نظر شما