اول؛ این طرح موافقان و مخالفانی دارد که بنده از دسته اول هستم. دوم؛ به زبان ساده، در روش اکثریتی موجود، انتخابات مبتنی بر کسب کرسی بر اساس رأی بیشتر است، اما روش تناسبی معتقد است باید به همه جریانها فرصت حضور داد و هر یک از این روشها طرفدارانی دارد.
من به عنوان یک عضو مجلس شورای اسلامی معتقدم این طرح فعلاً و فقط برای تهران قابلیت اجرا شدن دارد.
سوم؛ با تناسبیسازی انتخابات در کل کشور مخالف هستم. با تناسبی شدن انتخابات در تهران موافقم؛ زیرا این کلانشهر ظرفیت جلب آرای بالایی دارد. مثلاً در ادوار قبل و براساس مدل انتخاب حداکثری، بعضی از نامزدهای تهران تا ۸ میلیون رأی داشتند، از آن طرف هم افرادی بودند که بیش از ۹۰۰ هزار رأی هم بدست نیاوردند.
این یعنی در تهران ساختار قوی مردمسالاری حاکم است که ظرفیت مشارکتی آنجا بر اساس آمارها معادل ۱۰ استان دیگر است.
در خصوص تهران نکته مهمی که شایان ذکر است؛ تحولات اجتماعی و عوض شدن فضای استان است. در این کلانشهر دیگر بحث جناحهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب مطرح نیست. تهران در گذر زمان شاهد تشکیل احزاب و حتی انحلال برخی احزاب بوده است.
نکتهحائز اهمیت اینکه شورای نگهبان نیز به لحاظ نرمافزاری و پذیرش مردمی رشد پیدا کرده و میتواند در گزینش چهرههایی که راهی مجلس میشوند مؤثرتر عمل کند. نسبت به گذشته که شاهد اثرگذاری بیشتر نمایندگان پایتخت در پارلمان بودیم، اما امروز دیگر نقشآفرینی فرستادگان تهران به پارلمان نرمال شده و شاهد توزیع جایگاههای درون مجلس میان شهرستانها هستیم که البته نکتهای مثبت است. در حال حاضر برخی وزنههای اثرگذار در فرایندهای مجلس، شاید نماینده تهران نباشند، اما به مراتب اثر بیشتری میگذارند.
سابق بر این ۳۰ نماینده تهران لیدر تحولات پارلمان بودند اما اکنون اینگونه نیست. در گذشته نمایندگان شهرستانها دلایل زیادی داشتند برای به رسمیت شناختن لیدری نمایندگان تهران در پارلمان، اما رشد و بلوغ قانونی و اجتماعی، مطالبهگری مردم از نمایندگان و دوران گذار کشور به مراحل جدید، موجب این شده که همه اعضا اولویتشان با اثربخشی باشد حتی اگر از یک شهر کوچک به خانه ملت راه پیدا کنند.
با این اوصاف اما تناسبیسازی انتخابات در تهران در خصوص توسعه مردمسالاری و افزایش مشارکت، ترغیب نیروهای جهادی و کاردرست و تلاش و فعالیت مستمر میتواند الگوی موفقی باشد. در پاسخ به این پرسش که چرا با تناسبیسازی انتخابات در شهرستانها مخالفهستم، جواب روشن است.
در شهرستانها به دلیل تراکم جمعیتی کم و عرصه جفرافیایی کوچکتر و ضرورت توزیع مزیتهای شهرستانی و روستایی، شهروندان به طرح و برنامه واقعی، عملکردها و کارنامه مشهود نماینده رأی میدهند.
مثلاً در شهر دامغان در طول این سالها دست برتر برای جلب نظر مردم با جریانی بوده است که بیشترین خدمت را به مردم داشته و مطالبات مردم را در مجلس برآورده میکند. در حال حاضر شورای نگهبان طرح تناسبیسازی انتخابات را پذیرفته، اما هیئت نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را رد کرده است.
در صورتی که این دو نهاد تا ۲۵ مرداد به تفاهم برسند و به دولت ابلاغ بشود، قابل اجرا خواهد بود، در غیر این صورت مشخص نیست و البته از شواهد پیداست که ممکن است به امسال نرسد. با توجه به کارنامه و خدمات این دور مجلس، احتمال اینکه دور بعدی هم شاهد یک دست بودن فضا باشیم، بالاست.
افزایش مشارکت ۳۰ تا ۳۵ درصدی در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی محتمل است و نخبگان و سیاسیون مشارکت ۶۵ درصدی مردم را پیشبینی کردهاند.
نظر شما