این در حالی است که ایران از تنوع عمیق فرهنگی و نژادی برخوردار است که خود این موضوع، درک یکپارچگی مردمی را سختتر میکند.
پرسش اینجاست که چه عاملی میتواند فراتر از همه خواستهها و گرایشهای قومی و فرهنگی عمل کرده و همه را ذیل یک پرچم و روح واحد، متمرکز و حتی کنشگر سازد؟
ایرانیان با پشتوانه تمدنی و فرهنگی خویش و با از سرگذراندن تجربههای تاریخی گوناگون، اسلام را گوهری بینظیر برای جهتبخشی به داشتههای پیشین خویش و اصلاح اشتباهها و لغزشها و چراغ حرکت بهسوی تعالی یافتند.
پیوند با اسلام از چنان عمقی برخوردار است که جامعه ایرانی همه هویت خویش را در پرتو آن بازتولید و نسل به نسل این هویت را منتقل کرد.
چنین است که ارزشهای بنیادین اسلامی، شخصیتهای برجسته وابسته به مبانی اسلامی که در رأس آنها ائمه معصومین (ع) قرار دارند، تعالیم و قوانین برآمده از اسلام، مناسک اسلامی و مواردی ازایندست پیوسته در نظام اجتماعی ایران کارکرد داشتهاند. این اصول بهقدری در ایران، مقدس و ریشهدار شدهاند که طیفهای گوناگون جامعه و حتی اقلیتهای مذهبی نیز نسبت به آنها علاقه و احترام قائل هستند.
عاشورا و قیام امام حسین (ع) یکی از مهمترین جلوههای این موضوع بهحساب میآید. شعارهای اصلی طرحشده در واقعه عاشورا ازجمله آزادیخواهی، عدالتگستری، ظلمستیزی، امربهمعروف و نهی از منکر از یکسو و رفتار وحشیانه و غیرانسانی جریان شر، این واقعه را به نمادی تاریخی برای ایرانیان بدل کرده و در نظام زیستی ایشان جایگاهی ویژه یافته است.
تا بدانجا که در کنار بهرهمندیهای معنایی، حتی برای دو ماه از سال بسیاری از کنشها و رفتارهای اجتماعی جامعه ایران را تحت تأثیر خویش قرار میدهد.
جریان معاند اسلام در زمانههای گوناگون کوشش کرده به نحوی ضمن هجمه به ایران اسلامی، این مبانی و ارزشها را نیز نابود سازد. حمله نظاممند به ارزشهای دینی ازجمله حجاب و همچنین ممنوعیت برگزاری مناسک محرم در دوره پهلوی اول هرگز به نتیجه نرسید و اتفاقاً موجب قدرت گرفتن بیشتر ارزشهای دینی شد.
اکنون دشمن بیتوجه به ریشه تاریخی این ارزشها در هویت جامعه ایرانی، تمرکز خود را بر هجمه به آنها قرار داده و از تعطیلی عزای امام حسین (ع) در دوران پهلوی به تحریک رسانهای با هدف توهین و تمسخر ارزشهای دینی با کارهایی چون جریان قرآنسوزی و حمله به مناسک محرم و کنشهای دینی مردم نزول کرده است.
این در حالی است که دچار خطای محاسباتی بزرگ شدهاند. این نمایشهای سخیف که این بار بیپرده، مستقیم و گویی بدون شناخت از جامعه ایرانی شکل گرفته، اتفاقاً کارکردی جز بیآبروییشان نداشته و نشانه دست خالی ایشان است.
باوجود اینکه در طول زمان حتی بسیاری از روشنفکران غیردینی به قدرت آموزهها و مناسک دینی وابسته به عاشورا اعتراف کردهاند، شاهد این هستیم سلبریتیهای بیهویت که حتی در میان متخصصان حوزه خویش نیز جایگاهی ندارند و به اشتباه خود را گروه مرجع جامعه میدانند، در دام فریب جریان نفوذ افتاده و اینگونه هتاکانه به باورهای ریشهدار جامعه خویش میتازند.
غافل از اینکه این باورها برای بیش از هزار سال به دلیل جریان مستمر در جامعه ایرانی و آمیختگی غیرقابل تفکیک با عرصههای سبک زندگی ایرانیان، چنان در خودآگاه و ناخودآگاه ایشان نفوذ یافته که با دستاویزهایی غیرعقلایی و توهینآمیز چون توییتهای توخالی، استوریهای مضحک و تحلیلهای بیبنیاد، حتی برای بخش معدودی از جامعه ایرانی نیز خدشهدار نخواهد شد.
این هجمه عظیم رسانهای با محوریت توهین مستقیم و استهزای باورهای دینی مردم، هرگز سابقه اینچنینی نداشته و نشان از دستخالی دشمنان اسلام دارد. ولی بدون تردید این خطای محاسباتی برای دشمن، بیبازگشت و مرگآفرین خواهد بود.
نظر شما