با توجه به اینکه دو کشور در یک اقدام متقابلِ مبتنی بر میانجیگری پکن با چشمپوشی از اختلافات سابق به یک همگرایی نسبی رسیدهاند، بعید است در آینده اتفاق بدی در روابط تهران-ریاض رقم بخورد و البته کسی هم قادر به کنار زدن چین از تعاملات دو کشور نخواهد بود.
اما بازگشایی کامل سفارتخانههای دو کشور به دلیل شمول تشریفات، به گذشت زمان نیاز دارد. البته غربیها باوجود چراغ سبز به عربستان در این خصوص به دنبال تمدید تحریمهای موشکی برای تلخ کردن کام ایران به واسطه از سرگیری روابط هستند، ولی این کارشکنیها با همکاری طرفین شکست خواهد خورد.
جمهوری اسلامی ایران روی موازنهسازی منطقهای و سعودیها بر توسعه توازن در روابط خارجیشان متمرکز شدهاند و به فراخور این، اقدامات فرامنطقهای فعلاً نمیتواند به هم افزایی دو کشور آسیبی برساند.
از این منظر ریاض در خصوص موازنهآفرینی میان روابطش با ایران و تناقض آن با تلاش رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابط چه خواهد کرد هم مسئلهایاست که نتیجه آن شامل گذر زمان میشود و باید دید رفتار آتی طرف مقابل چه خواهد بود.
اگرچه صهیونیستها دنبال امتیازگیری از حمایت اخیر هستهایشان از عربستان هستند، اما واقعیت مبتنی بر حق ملتها بر دارا بودن فناوری صلحآمیز هستهای با رعایت موازین و قوانین بینالمللی غنیسازی تا سقف تعیین شده است. پس نتیجه بازی تلآویو با ریاض در این پرونده از ابتدا آشکار است. اگرچه کلیات اعطای چراغ سبز رژیم صهیونیستی در مسئله هستهای به عربستان پر از ابهام است، اما ساخت رآکتورهای هسته ای به منظور تولید برق و فناوریهای مرتبط، برای عربستان دارای اهمیت است .
بعید است عربستانیها باتوجه به ثروت و تجربهای که در یک دههاخیر کسب کردهاند چراغ سبز رژیم صهیونیستی را جدی بگیرند؛ زیرا سعودیها در ماههای گذشته نشان دادهاند به دنبال تلطیف چهره منطقهای خود و بازگرداندن وجاهت عربیشان در منطقه هستند.
البته آقای بایدن، با توجه به عملکرد ضعیفی که داشته ، برای کسب حمایتهای مردمی و سیاسی ، ضمن گردش به سمت گلوبالیستها از رویکرد تجدید نظر استفاده کرده است. تلاش بایدن برای تحقق صلح آبراهام تنها با هدف قرار گرفتن در کنار گلوبالیستها و کاهش سرعت افول دولت آمریکاست. در خصوص آشفتگی خاورمیانه و مواجهه رژیم اسرائیل با شرایط پیش رو، شاهد ایجاد شکافهای شدید در جامعه مدنی صهیونیستها هستیم و بخشی از ارتش اشغالگر نیز در کنار مردم صفآرایی کرده است، بنابراین تلآویو برای حل این موارد به دنبال وام گرفتن از تحولات سیاست خارجی است.
نتانیاهو با ۲۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری در خطوط ریلی خارجی قصد دارد با ایجاد حساسیتهای منطقهای، در آینده ایران را به عنوان تهدیدی برای سرمایهگذاری خارجی معرفی کند.
نتانیاهو در روزهای آینده ممکن است با اعمال عوامل تحریککننده علیه ایران، مانند حملات هکری و بمباران مواضع مقاومت در منطقه تلاش کند فضای داخلی فلسطین اشغالی را آرام کند. نتانیاهو میداند به واسطه تغییرات در قوانین و افزایش خشم مردمی مجبور است به سراغ سیاست خارجی رفته و در میانه آشوبها خود را عامل ثباتبخش معرفی کرده و از آب گلآلود ماهی بگیرد.
جمهوری اسلامی ایران با عطف به دستاوردهای سیاست خارجی دولت سیزدهم به سوی تقویت سیاست منطقهگرایی بیشتر سوق داده شده و باید به موازنهسازی امنیتی و تقویت پیمانهای دفاعی با کشورهای اطراف اهتمام بیشتری ورزد تا هرچه بیشتر شاهد خنثی شدن اقدامات غرب و رژیم صهیونیستی باشیم. در این میان ضرورت ایجاد همگرایی برای اخراج آمریکا از منطقه و تشریح ضرورتهای مبارزه با تروریسم اسرائیل باید رکن اصلی دیپلماسی عمومی ما در متوازنسازی روابط با کشورهای منطقه باشد.
نظر شما